English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accessories U لوازم یدکی
accessory U لوازم یدکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
spares stock U موجودی لوازم یدکی
accessory box جعبه لوازم یدکی
Other Matches
auxiliaries U یدکی
spared U یدکی
alternate U یدکی
alternated U یدکی
alternates U یدکی
secondary U یدکی
refill U یدکی
refilling U یدکی
refills U یدکی
spare U یدکی
refilled U یدکی
auxiliary U یدکی
fail back U یدکی
extra U یدکی
extra- U یدکی
extras U یدکی
alternate water terminal U باراندازابی یدکی
auxiliary circuit U مدار یدکی
auxiliary equipment U وسایل یدکی
alternate aerodrome U فرودگاه یدکی
bingo field U فرودگاه یدکی
coarse sight U دوربین یدکی
accessory U وسیله یدکی
filler depot U انبار یدکی
supplementary position U موضع یدکی
stand by battery U باتری یدکی
secondary position U موضع یدکی
spared U اسباب یدکی
parts U قطعات یدکی
repair parts U قطعات یدکی
spare U اسباب یدکی
spare parts U قطعات یدکی
accessory equipment U تجهیزات یدکی
accessory equipment U وسایل یدکی
alternate headquarters U قرارگاه یدکی
alternate position U موضع یدکی
spareable U یدکی شدنی
replacement part U قطعه یدکی
hack chronometer U کرونومتر یدکی
reserving U احتیاط یدکی
reserves U احتیاط یدکی
reserve U احتیاط یدکی
part U قطعه یدکی
hack chronometer U ساعت شماردقیق یدکی
part U اسباب یدکی اتومبیل
auxiliary spark gap U دهانه جرقه یدکی
common parts U قطعات یدکی عمومی
alternate traversing fire U اتش یدکی سمتی
sustainer U سیستم خرج یدکی
by pass U لوله یدکی جا گذاشتن
alternate traversing fire U اتش یدکی در سمت
spared U برای یدکی نگاه داشتن
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
to tow a vehicle [to a place] U یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
spare U برای یدکی نگاه داشتن
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
apparatus U لوازم
fittings U لوازم
dixings U لوازم
equipment U لوازم
equipments U لوازم
fixings U لوازم
serviced U لوازم
service U لوازم
estovers U لوازم
needments U لوازم
furnishings U لوازم
tackles U لوازم
tackle U لوازم
tackling U لوازم
tackled U لوازم
fitment U لوازم
accessories U لوازم
fitting U لوازم
fitments U لوازم
fixing U لوازم
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
firing accessories U لوازم احتراق
travelling outfit U لوازم سفر
hairstyling accessories U لوازم آرایشمو
Home appliances U لوازم خانگی
camping equipment U لوازم مخصوصاردو
plumbing tools U لوازم لولهکشیخانه
throwing apparatus U لوازم پرتاب
kitchen stuff U لوازم اشپزخانه
sanitary ware U لوازم بهداشتی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
photographic accessories U لوازم عکاسی
personal effects U لوازم شخصی
tool tether U لوازم مورداحتیاج
maintenance materials U لوازم تعمیرات
geared U اسباب لوازم
tackling U لوازم کار
gear U اسباب لوازم
fire-irons U لوازم بخاری
stationery U لوازم التحریر
utensils U لوازم اشپزخانه
fittings U لوازم قایق
fittings U لوازم ثابت
accessory U لوازم کمکی
photography U لوازم عکاسی
rigged U لوازم لباس
accessory U لوازم فرعی
gears U اسباب لوازم
outfits U لوازم فنی
rigs U لوازم لباس
tackle U لوازم کار
kit U بسته لوازم
kits U بسته لوازم
bedding U لوازم تختواب
paraphernalia U اسباب لوازم
tackled U لوازم کار
utensil U لوازم اشپزخانه
tackles U لوازم کار
rig U لوازم لباس
outfit U لوازم فنی
fixture U لوازم نصب کردنی
table ware U لوازم میز یا سفره
outfitters U فروشنده لوازم شکار
stationer U فروشنده لوازم التحریر
stationers U فروشنده لوازم التحریر
outfitter U فروشنده لوازم شکار
tableware U لوازم میز یا سفره
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
bathing clothes U لوازم شنا [حمام]
drilling fixture U لوازم مته کاری
duffle bag U کیسه لوازم شخصی
equipage U اسباب و لوازم جنگی
drawing materials U لوازم نقشه کشی
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
fire irons U لوازم پای بخاری
upholstery U اثاثه یا لوازم داخلی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
muniment U وسیله دفاع لوازم
dressing case U جعبه لوازم ارایش
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
bathing things U لوازم شنا [حمام]
swimming things U لوازم شنا [حمام]
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
fixtures U لوازم برقی و لوله کشی
toiletry U لوازم ارایش اسباب توالت
duffel U لوازم واثاثه قابل حمل
duffle U لوازم واثاثه قابل حمل
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
dinner set U لوازم و فرف شام یا ناهار
stock in trade U لوازم وابزار کار فوت وفن
pantries U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings U لوازم نصب شده روی وسیله
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
bedclothes U لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
I expended all my capital on equipment. U تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
tackling U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
gas fitter U فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
supplementary charge U خرج یدکی خرج اضافی
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com