Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thermocline
U
لایه منعکس کننده صوت در اب دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deep scattering layer
U
لایههای منعکس کننده عمق دریا
layer depth
U
عمق لایه اول اب دریا
reflector
U
منعکس کننده
reflectors
U
منعکس کننده
baffles
U
صفحه منعکس کننده
baffled
U
صفحه منعکس کننده
barrel reflector
U
منعکس کننده لوله
abat voix
U
منعکس کننده صدا
baffle
U
صفحه منعکس کننده
baffling
U
صفحه منعکس کننده
relucent
U
منعکس کننده نور متشعشع
layer tints
U
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
barrel reflector
U
منعکس کننده وضع داخل لوله
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
periscope
U
منعکس کننده نور دریچه دید
periscopes
U
منعکس کننده نور دریچه دید
levelling course
U
لایه تسطیح کننده
delineascope
U
پرژکتور منعکس کننده عکس در روی یک پرده پرژکتوراگراندیسمان عکس
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
self reflexive
U
منعکس کننده تصویر خود خود پژواکی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
side reflector
U
منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
reflectors
U
جسم منعکس کننده جسم صیقلی
reflector
U
جسم منعکس کننده جسم صیقلی
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
coax
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
services
U
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
control buoy
U
بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
blanket course
U
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay
U
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
U
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays
U
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
U
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
U
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
U
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
delaminate
U
لایه لایه شدن
delamination
U
لایه لایه شدگی
lamination
U
لایه لایه سازی
interlayer
U
لایه بین دو لایه
delamination
U
لایه لایه شدن
argillite
U
خاک رس لایه لایه
delamination
U
لایه لایه کردن
baffling
U
منعکس
reflected
U
منعکس
baffle
U
منعکس
baffled
U
منعکس
baffles
U
منعکس
reflects
U
منعکس شدن
ring with
U
منعکس کردن
images
U
منعکس کردن
reactive
U
منعکس شونده
reflect
U
منعکس شدن
resounds
U
منعکس کردن
resounded
U
منعکس کردن
image
U
منعکس کردن
reflecting
U
منعکس شدن
resound
U
منعکس کردن
reflective
U
بازتابنده منعکس سازنده
re echo
U
دوباره منعکس شدن
reecho
U
دوبار منعکس شدن
reflectional
U
بازتابنده منعکس سازنده
reflectively
U
بطور منعکس شونده
indirect lighting
U
نور منعکس شده
reflected binary code
U
رمز دودویی منعکس شده
mirrors
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
catoptric
U
وابسته به ایینه ونور منعکس شده
mirror
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
camera lucida
U
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
rebound
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
abat-voix
U
[قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
rebounded
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
backgrounds
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mach stem
U
جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
shells
U
لایه
riband
U
لایه
coat
U
لایه
ribands
U
لایه
shelling
U
لایه
provine
U
لایه
lamellar
U
لایه لایه
lamellose
U
لایه لایه
ribbands
U
لایه
shell
U
لایه
leaf
U
لایه
layer
U
لایه
coated
U
لایه
coatings
U
لایه
padding
U
لایه
coats
U
لایه
yards
U
لایه
yard
U
لایه
course
U
لایه
coursed
U
لایه
courses
U
لایه
tier
U
لایه
substrate
U
لایه
strata
U
لایه ها
tiers
U
لایه
layer line
U
خط لایه
three ply
U
سه لایه
layers
U
لایه
three-ply
U
سه لایه
beds
U
لایه
bed
U
لایه
stuffless
U
بی لایه
ribband
U
لایه
stratum
U
لایه
hologram
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
wearing course
U
لایه رویی
layering
U
لایه بندی
hard layer
U
لایه سخت
sublevel
U
زیر لایه
hard layer
U
لایه سفت
reversing layer
U
لایه واگردان
subfloor
U
لایه زیر کف
pad
U
لایه پشتی
sand layer
U
لایه ماسه
bioderm
U
لایه زنده
pads
U
لایه پشتی
sub grade
U
لایه زیرین
stratification
U
لایه بندی
soil horizon
U
لایه خاک
traprock
U
لایه بازالتی
surfacing
U
لایه پوشش
ionosphere
U
لایه یونسفر
priming
U
لایه اول
magnetic layer
U
لایه مغناطیسی
substrate
U
زیر لایه
stratosphere
U
لایه- سپهر
superstratum
U
ابر لایه
base course
U
لایه شالوده
lamella
U
لایه صفحه
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
substratum
U
زیر لایه
binder course
U
لایه استر
top layer
U
لایه فوقانی
barrier layer
U
لایه سدی
surface course
U
لایه رویی
layer of rock
U
لایه سنگی
subsell
U
زیر لایه
basaltic stratum
U
لایه بازالتی
insulated layer
U
لایه عایق
impervious blanket
U
لایه ناتراوا
impervious blanket
U
لایه نفوذناپذیر
in layers
U
در چند لایه
intermediate layer
U
لایه میانی
the inner layer
U
لایه درونی
silt layer
U
لایه لای
acid lining
U
لایه اسیدی
multilayer
U
چند لایه
oxide film
U
لایه اکسیدی
plying
U
لایه کاغذ
depletion layer
U
تهی لایه
bedding
U
لایه زیرین
zonate
U
لایه دار
drainage course
U
لایه زهکش
thin film
U
لایه نازک
energy shell
U
لایه انرژی
carbon deposite
U
لایه کربن
undercoat
U
زیر لایه
outer shell
U
لایه والانس
pervious blanket
U
لایه زهکش
laminated
U
لاله لایه
priming layer
U
لایه استری
boundary layer
U
لایه مرزی
selected material
U
لایه فرم
stripping
U
برداشت لایه رو
stripping
U
تراش لایه رو
bottom layer
U
لایه مشترک
damp proof course=
U
لایه نمبند
damp proof course=
U
لایه نمگیر
blocking layer
U
لایه سدی
energy stage
U
لایه انرژی
confining layer
U
لایه فشارزا
overburden
U
لایه سربار
plasterboard
U
لایه گچی
frost blanket course
U
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
strands
U
لایه رودخانه
filter layer
U
لایه صافی
filter layer
U
لایه پالایش
five ply
U
پنج لایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com