English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
grandiloquent U قلنبه نویس
magniloquent U قلنبه نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
lumped U قلنبه
nub U قلنبه
outstanding U قلنبه
wispish U قلنبه
nobs U قلنبه
nob U قلنبه
outstandingly U قلنبه
nobby U قلنبه
lump U قلنبه
hunches U قلنبه
lumps U قلنبه
baggiest U قلنبه
hunched U قلنبه
flocculate U قلنبه
hunch U قلنبه
hunching U قلنبه
baggy U قلنبه
baggier U قلنبه
stilted U قلنبه
stodgy U قلنبه
pone U قلنبه
bombastic U قلنبه
high flown U پرطمطراق قلنبه
nodules U قلنبه کوچک
nodule U قلنبه کوچک
blocks U توده قلنبه
nodular U قلنبه شده
nodulose U قلنبه دار
blocked U توده قلنبه
nodulous U قلنبه دار
lumped U قلنبه کردن
block U توده قلنبه
lumps U قلنبه کردن
lump U قلنبه کردن
flocculent U قلنبه شده
bloc U توده قلنبه
flocculence U قلنبه شدگی
lumpy U ناهنجار قلنبه
lumpiest U ناهنجار قلنبه
lumpier U ناهنجار قلنبه
grandiloquence U قلنبه نویسی
sonorous U قلنبه بلند
blocs U توده قلنبه
highfalutin U اغراق امیز قلنبه
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
chirographer U خط نویس
programmers U برنامه نویس
proforma U پیش نویس
calligrapher U خوش نویس
historians U تاریخ نویس
phonographer U صدا نویس
programmer U برنامه نویس
proser U نثر نویس
geneologist U شجره نویس
proverbialist U مثل نویس
rewriter U دوباره نویس
prosateur U نثر نویس
prosaist U نثر نویس
historian U تاریخ نویس
rough or foul copy U چرک نویس
annotator U حاشیه نویس
epistler U رساله نویس
endorser U پشت نویس
endorser U فهر نویس
endorseer U فهر نویس
lapicide U سنگ نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
epistoler U نامه نویس
inker U مرکب نویس
head liner U سرصفحه نویس
idyllist U قصیده نویس
odist U قصیده نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
gazetteer U روزنامه نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
fictionist U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
dramaturge U درام نویس
letter writer U نامه نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
orthographer U درست نویس
annotator U تفسیر نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
allegorist U تمثیل نویس
affiant U گواهی نویس
acceptor U قبولی نویس
paper stainer U کتاب نویس
natural historian U تاریخ نویس
calligraphist U خوش نویس
letter writer U کاغذ نویس
dialogist U مکالمه نویس
magazin U مجله نویس
deponent U گواهی نویس
magazinist U مجله نویس
magazinist U مقاله نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
mythographer U اسطوره نویس
chronicler U وقایع نویس
paragrapher U عبارت نویس
draughtsmen U طرح نویس
drafts U چرک نویس
drafts U پیش نویس
ballpens U روان نویس ها
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ballpoint pens U روان نویس ها
drafted U چرک نویس
draughtsman U طرح نویس
draftsmen U طرح نویس
lexicographers U لغت نویس
lexicographer U لغت نویس
write once read many U یکبار نویس
typewritter U ماشین نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
drafted U پیش نویس
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
evangelist U انجیل نویس
draft U چرک نویس
draft U پیش نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
playwright U نمایشنامه نویس
polygraphs U بسیار نویس
biographers U تذکره نویس
tabulating machine U جدول نویس
biographer U تذکره نویس
tabulator U جدول نویس
playwright U پیس نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
the psalmist U زبور نویس
caption U زیر نویس
captions U زیر نویس
scholiast U حاشیه نویس
pamphleteers U رساله نویس
scrabbler U مسوده نویس
pamphleteer U رساله نویس
sign writer U تابلو نویس
sign writer U لوحه نویس
songwriter U سرود نویس
stenograph U تند نویس
story teller U افسانه نویس
playwrights U پیس نویس
minute U پیش نویس
polygraph U بسیار نویس
columnist U مقاله نویس
novelists U رمان نویس
novelist U رمان نویس
romancer U رمان نویس
satirists U هجو نویس
typists U ماشین نویس
columnists U مقاله نویس
tractarian U مقاله نویس
typist U ماشین نویس
satirist U هجو نویس
essayist U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
subscript U زیر نویس امضاء
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
story teller U افسانه گو حکایت نویس
write white engine U موتور سفید نویس
write black engine U موتور سیاه نویس
serialist U داستان نویس سریال
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
penny a line U ارزان نویس بی مایه
roughs U طرح پیش نویس
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
system programmer U برنامه نویس سیستم
mythopoet U شاعر افسانه نویس
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
to make a minute of U پیش نویس کردن
proforma U پیام پیش نویس
systems programmer U برنامه نویس سیستم
systems programer U برنامه نویس سیستم
relative coding U برنامه نویس نسبی
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
endorse U پشت نویس کردن
drafts U پیش نویس کردن
holograph U سند دست نویس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com