Perdic | قطعه برداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cannibalization U	قطعه برداری
	lobectomy U	قطعه برداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	cannibalised U	محل قطعه برداری
	cannibalises U	محل قطعه برداری
	cannibalising U	محل قطعه برداری
	cannibalize U	محل قطعه برداری
	cannibalized U	محل قطعه برداری
	cannibalizes U	محل قطعه برداری
	cannibalizing U	محل قطعه برداری
Other Matches

	segmentation U	تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	xerographic U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	xerography U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	stenciled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencils U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencil U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	hectograph U	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
	lobation U	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
	companion part U	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
	planar U	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	fasted U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fast U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fasts U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fastest U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	segments U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	segment U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	dismantling shot U	تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	fritters U	قطعه قطعه کردن
	sectional U	قطعه قطعه بخشی
	fragment U	قطعه قطعه کردن
	fragmentation U	قطعه قطعه شدن
	fritter U	قطعه قطعه کردن
	segment U	قطعه قطعه کردن
	segments U	قطعه قطعه کردن
	fragments U	قطعه قطعه کردن
	fragmenting U	قطعه قطعه کردن
	mainland U	قطعه اصلی قطعه
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	anatomize U	قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
	survey station U	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	vector U	برداری
	embodiment U	در برداری
	decerebration U	مخ برداری
	vectors U	برداری
	ovariectomy U	تخمدان برداری
	vector pair U	زوج برداری
	weight lifting U	وزنه برداری
	i know him by his step U	از گام برداری
	listing U	سیاهه برداری
	listings U	سیاهه برداری
	vectorical angle U	زاویه برداری
	photogeny U	عکس برداری
	ingathering U	خرمن برداری
	hemispherectomy U	نیمکره برداری
	vectored interrupt U	وقفه برداری
	mapping U	نقشه برداری
	topography U	نقشه برداری
	metal cutting U	براده برداری
	land surveying U	نقشه برداری
	resultant U	جمع برداری
	surveyed U	نقشه برداری
	surveying U	نقشه برداری
	surveys U	نقشه برداری
	insurability U	بیمه برداری
	vector quantity U	کمیت برداری
	topectomy U	تکه برداری
	samplery U	نمونه برداری
	surveyor's level U	ترازنقشه برداری
	extirpation U	اندام برداری
	decoding U	رمز برداری
	deafferentation U	اوران برداری
	enervation U	عصب برداری
	duplication U	نسخه برداری
	decerebellation U	مخچه برداری
	operation U	بهره برداری
	biopsy U	بافت برداری
	gaud U	کلاه برداری
	removal of chips U	براده برداری
	vector quantities U	اندازههای برداری
	vector product U	حاصلضرب برداری
	vector processor U	پردازنده برداری
	vector power U	توان برداری
	stripping U	قالب برداری
	vector field U	میدان برداری
	vector display U	نمایش برداری
	vector diagram U	نمودار برداری
	vector analysis U	تحلیل برداری
	subordination U	فرمان برداری
	gyrectomy U	شکنج برداری
	arrow diagram U	نمودار برداری
	denervation U	عصب برداری
	copies U	نسخه برداری
	footsteps U	گام برداری
	footstep U	گام برداری
	copied U	کپی برداری
	copied U	نسخه برداری
	duplicate U	نسخه برداری
	duplicated U	نسخه برداری
	duplicates U	نسخه برداری
	duplicating U	نسخه برداری
	frauds U	کلاه برداری
	fraud U	کلاه برداری
	utilization U	بهره برداری
	utilisation [British] U	بهره برداری
	usages U	بهره برداری ها
	utilizations U	بهره برداری ها
	utilisations U	بهره برداری ها
	march U	قدم برداری
	marched U	قدم برداری
	marches U	قدم برداری
	exploitation [utilization] U	بهره برداری
	usage U	بهره برداری
	using U	بهره برداری
	gains U	بهره برداری
	gained U	بهره برداری
	gain U	بهره برداری
	marching U	قدم برداری
	copy U	نسخه برداری
	copies U	کپی برداری
	swindled U	کلاه برداری
	sampling U	نمونه برداری
	copy U	کپی برداری
	copying U	نسخه برداری
	machining U	براده برداری
	swindles U	کلاه برداری
	treads U	گام برداری
	treading U	گام برداری
	copying U	کپی برداری
	metal cutting work U	براده برداری
	tread U	گام برداری
	fraudulence U	کلاه برداری
	survey U	نقشه برداری
	exploitation U	بهره برداری
	rip-off U	کلاه برداری
	swindle U	کلاه برداری
	rip-offs U	کلاه برداری
	flying levels U	خط تراز نقشه برداری
	snatching U	وزنه برداری یکضرب
	snatches U	وزنه برداری یکضرب
	gross f. U	کلاه برداری بزرگ
	snatch U	وزنه برداری یکضرب
	snatched U	وزنه برداری یکضرب
	utilizes U	بهره برداری کردن
	royalties U	حق بهره برداری از چیزی
	machining time U	زمان براده برداری
	machining requirments U	شرایط براده برداری
	machining method U	روش براده برداری
	machinable U	قابل براده برداری
	duplicators U	ماشین نسخه برداری
	leveling staff U	ژالون نقشه برداری
	royalty U	حق بهره برداری از چیزی
	tapping U	بهره برداری کردن از
	surveying U	مساحی نقشه برداری
	surveying U	نقشه برداری ممیزی
	duplicator U	ماشین نسخه برداری
	incline bench U	تخته وزنه برداری
	i know you by your walk U	من شما را از گام برداری
	machinability U	قابلیت براده برداری
	ground survey U	نقشه برداری زمینی
	autopolling U	خود نمونه برداری
	crazing U	ترک برداری سطحی
	core drilling U	نمونه برداری با مته
	copying test U	ازمون نسخه برداری
	defrauds U	کلاه برداری کردن
	cinematograph U	دوبین فیلم برداری
	tapped U	بهره برداری کردن از
	chain survey U	نقشه برداری زنجیری
	defrauding U	کلاه برداری کردن
	calking mallet U	ابزار زفت برداری
	cadastral survey U	نقشه برداری زمینی
	bottle silt sampler U	نمونه برداری با بطری
	tap U	بهره برداری کردن از
	base cover U	عکس برداری اولیه
	bed load sampling U	نمونه برداری از بار کف
	auger U	مته نمونه برداری
	defrauded U	کلاه برداری کردن
	defraud U	کلاه برداری کردن
	field survey U	نقشه برداری زمینی
	gang U	مشی گام برداری
	utilizing U	بهره برداری کردن
	emergency operation U	بهره برداری اضطراری
	gangs U	مشی گام برداری
	dynamic dump U	نسخه برداری پویا
	utilize U	بهره برداری کردن
	utilising U	بهره برداری کردن
	obediently U	از روی فرمان برداری
	disk duplication U	نسخه برداری از دیسک
	disk copying U	نسخه برداری از دیسک
	excavation U	گود برداری حفره
	aerial survey U	نقشه برداری هوایی
	utilises U	بهره برداری کردن
	utilised U	بهره برداری کردن
	biased sampling U	نمونه برداری غیرتصادفی
	source listing U	لیست برداری منبع
	split spoon U	قاشق نمونه برداری
	stencil plate U	الگوی نقشه برداری
	stock talking U	سیاهه برداری از موجودی
	survey control U	کنترل نقشه برداری
	dump U	انباشت نسخه برداری
	survey land U	نقشه برداری زمین
	vector space U	فضای برداری [ریاضی]