English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
common hardware U قطعات عمومی
common items U قطعات عمومی
common parts U قطعات عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
common parts U قطعات یدکی عمومی
Other Matches
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
smithereens U قطعات
chrestomathy U قطعات برگزیده
table of replaceable partes U فهرست قطعات
parts peculiar U قطعات اختصاصی
component drawing U رسم قطعات
main members U قطعات اصلی
staff section U قطعات سمبه
parts list U فهرست قطعات
bill of material U صورت قطعات
parts list U لیست قطعات
shell fragments U قطعات گلوله
shatter U قطعات شکسته
shatters U قطعات شکسته
end product U مجموعه قطعات
chrestomathy U قطعات منتخب
web stiffeners U قطعات تقویتی
parts U قطعات یدکی
repair parts U قطعات یدکی
chosen fragments U قطعات گزیده
chosen fragments U قطعات منتخبه
trilcgy U یا قطعات سه گانه
cable accessory U قطعات کابل
spare parts U قطعات یدکی
parts peculiar U قطعات مخصوص
flinders U قطعات شکسته
analecta U قطعات ادبی
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
nomenclature U نام گذاری قطعات
assembled U سوار کردن قطعات
assemble U سوار کردن قطعات
assembles U سوار کردن قطعات
bitty U متشکل از قطعات ریز
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
analects U قطعات ادبی منتخبات
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
rebuild U نوسازی کردن قطعات
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
renovation U تجدید قطعات کردن
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
weldment U قطعات بهم جوش خورده
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
bossing U ناف روی قطعات ریختگی قوز
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
borescope U ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bosses U ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossed U ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss U ناف روی قطعات ریختگی قوز
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
backlash U خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
breakdown drawing U رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
braze welding U جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
nitralloy U قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length U طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
popular U عمومی
oecumenical U عمومی
hackneyed U عمومی
rife U عمومی
wider U عمومی
widest U عمومی
wide U عمومی
generic U عمومی
commoners U عمومی
public U عمومی
commoners U :عمومی
generals U عمومی
commonest U :عمومی
commonest U عمومی
general U عمومی
ecumenic U عمومی
outline U خط عمومی
the public voice U عمومی
outlines U خط عمومی
outlined U خط عمومی
common user U عمومی
general porpose U عمومی
outlining U خط عمومی
common U :عمومی
overt U عمومی
universal U عمومی
common U عمومی
general paralysis U فلج عمومی
general paresis U فلج عمومی
open court U محکمه عمومی
alameda U گردشگاه عمومی
general outpost U پاسدار عمومی
general outpatient clinic U درمانگاه عمومی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com