English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hauling part U قسمت متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aileron U قسمت متحرک بال هواپیما
trombone U شیپور دارای قسمت میانی متحرک
runner U قسمت متحرک طناب
runners U قسمت متحرک طناب
actuator piston U قسمت متحرک یک عمل کننده یامحرک هیدرولیکی یانیوماتیکی
Other Matches
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
ambulant U متحرک
floating U متحرک
bascule bridge U پل متحرک
vagility U متحرک
remote U متحرک
moving U متحرک
remoter U متحرک
remotest U متحرک
drawbridge U پل متحرک
drawbridges U پل متحرک
vagile U متحرک
mobiles U متحرک
dynamically U متحرک
locks U سد متحرک
lock U سد متحرک
moveable U متحرک
locomotory U متحرک
movable dam U سد متحرک
dynamic U متحرک
movable bridge U پل متحرک
mobile U متحرک
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
flying machine U بارفیکس متحرک
escalade U پله متحرک
flying lines U لولههای متحرک
locomotor U جنبده متحرک
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic balay U حمایت متحرک
draw arch U طاق پل متحرک
diarthrosis U مفصل متحرک
mobile charge U بار متحرک
crossing target U هدف متحرک
gradients U مدرج متحرک
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
turrets U برج متحرک
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating tool U ابزار متحرک
swirl U گرداب متحرک
floating kidney U کلیه متحرک
floating capital U سرمایه متحرک
travelling load U بار متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
turret U برج متحرک
hot money U پول متحرک
fluid capital U سرمایه متحرک
gradient U مدرج متحرک
mobile defense U پدافند متحرک
floating crane U جرثقیل متحرک
piston U میله متحرک
fluid U مایع متحرک
abarticulation U مفصل متحرک
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
airmobile U متحرک هوایی
booms U بازوی متحرک
booming U بازوی متحرک
boom U بازوی متحرک
bailey bridge U پل متحرک وموقتی
fluids U مایع متحرک
mobile U جنگ متحرک
mobiles U جنگ متحرک
pistons U میله متحرک
floating U متحرک برروی اب
quicksand U ماسه متحرک
locomotive U متحرک لوکوموتیو
locomotives U متحرک لوکوموتیو
boomed U بازوی متحرک
sliding U چهارچوب متحرک
mobile home U خانه متحرک
mobile homes U خانه متحرک
animations U نقاشی متحرک
animation U نقاشی متحرک
jibs U بازوی متحرک
escalator U : پلکان متحرک
stepladders U نردبان متحرک
stepladder U نردبان متحرک
swirls U گرداب متحرک
swirling U گرداب متحرک
swirled U گرداب متحرک
bascule bridge U پل متحرک باسکولی
breech block carrier U الات متحرک
cabin scooter U قفسه متحرک
escalator U پله متحرک
escalator U پلکان متحرک
escalators U : پلکان متحرک
jibbing U بازوی متحرک
jibbed U بازوی متحرک
jib U بازوی متحرک
drawbridges U دریچه متحرک
drawbridge U دریچه متحرک
gangways U پلکان متحرک
gangway U پلکان متحرک
escalators U پلکان متحرک
escalators U پله متحرک
crankpin U یاتاقان متحرک
mobile phase U فاز متحرک
wanding kidney U کلبه متحرک
moving staircase U پلکان متحرک
escalator U پلکان متحرک
slide valve U دریچه متحرک
slide valve U سوپاپ متحرک
sliding wedge U کشوی متحرک
counter-poise U پل متحرک باسکولی
semimobile U نیمه متحرک
moving stairway U پلکان متحرک
undersea U متحرک در زیراب
propelled mine U مین متحرک
quadrantal davit U جرثقیل متحرک
moving stairway U پله متحرک
roll kitchen U اشپزخانه متحرک
moving staircase U پله متحرک
escalator U پله متحرک
slipknot U گره متحرک
living corpse U مرده متحرک
walking dictionary U فرهنگ متحرک
walking library U کتابخانه متحرک
working fluid U سیال متحرک
adjustment pedal پدال متحرک
zoogamete U جنس متحرک
adjusting lever U اهرم متحرک
adjustable seat صندلی متحرک
adjustable support پایه متحرک
slide U غلاف متحرک
slides U غلاف متحرک
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
sedentary U غیر متحرک
adjustment wheel چرخ متحرک
transient target U هدف متحرک
travelling crane U جرثقیل متحرک
undersurface U متحرک درزیرسطح
vacillant U متحرک اونگی
adjustment slide فلز متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
mobile plant U دستگاه متحرک
mobile turnable ladder U نردبان متحرک
mobile warfare U جنگ متحرک
moving loads U بارهای متحرک
movable head U با نوک متحرک
moving head U با نوک متحرک
mobile station U فرستنده متحرک
mobile reserve U احتیاط متحرک
nephroptosis U کلیه متحرک
moving average U میانگین متحرک
on the wing U سیار متحرک
bottom boom U بازوی متحرک جراثقال
bed load U بار متحرک بستر
stereopticon U سینمای غیر متحرک
active a ccount U حساب متحرک یا جاری
moving stairs {pl} U پله های متحرک
kinetic sculpture U پیکره سازی متحرک
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
movable support U تکیه گاه متحرک
elevators U مکان افقی متحرک
bag check U دریچه پردهای متحرک
barrage U بند با دریچههای متحرک
elevator U مکان افقی متحرک
shooting sticks U صندلی جمعشو و متحرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com