English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
backstraight U قسمت دراز و مستقیم پیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
back nine U نیمه دوم پیست 81 قسمت
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
straighter U قسمت مستقیم
straightest U قسمت مستقیم
straight U قسمت مستقیم
dasd U Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basics U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
direct exchange U تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
circuit U پیست اتومبیلرانی
forerunners U پیست بازکن
coursed U پیست مسابقه
course U پیست مسابقه
infield U پیست مسابقه
piste U پیست اسکی
circuit U پیست اسبدوانی
circuits U پیست اتومبیلرانی
circuits U پیست اسبدوانی
motordrome U پیست مسابقه
bobrum U پیست لوژسواری
motordrome U پیست یا مسیر
field of play U پیست شمشیربازی
forerunner U پیست بازکن
courses U پیست مسابقه
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
velodrome U پیست دوچرخه سواری
auto drome U پیست اتومبیل رانی
turf U پیست چمن اسبدوانی
aprons U کناره داخلی پیست
apron U کناره داخلی پیست
speedway U پیست بیضی اتومبیلرانی
strip U سطح پیست شمشیربازی
apres ski U تفریحات بعد از اسکی در پیست
snow farming U اماده کردن پیست اسکی
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
elicitation U کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights U زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
clubhouse turn U انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
banked turn U انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
toboggan U وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
ski patrolman U عضو گروه نجات در پیست اسکی
toboggans U وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
ski patrol U گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
parade lap U رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
pace lap U دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
soricine U موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
prolix U دراز
oblongs U دراز
to piece out U دراز
oblong U دراز
macro U دراز
long U دراز
dolichomorphic U دراز تن
longed U دراز
longest U دراز
lengthy U دراز
longer U دراز
verbose U دراز
to be prolonged U دراز
to eke out U دراز
longs U دراز
toom U دراز
longheaded U دراز سر
longish U دراز
long headed U سر دراز
long- U دراز
linear U دراز
oblongated U دراز
lengthwise U دراز
proboscis U پوزه دراز
long-life U عمر دراز
long life U عمر دراز
lengthening U دراز کردن
lengthened U دراز شدن
lengthened U دراز کردن
far fetched U دور و دراز
narrower U دراز وباریک
far-fetched U دور و دراز
pintail U اردک دم دراز
proboscises U پوزه دراز
lengthening U دراز شدن
in the long run U در دراز مدت
codlin U یکجورسیب دراز
codling U یکجورسیب دراز
verbalization U دراز گویی
couchant U دراز کشیده
long-drawn-out U دور و دراز
long-time U دراز مدت
lengthens U دراز شدن
long winded U دراز نفس
long-winded U دراز نفس
lengthens U دراز کردن
oblong U دراز پهنا
streek U دراز کردن
lengthen U دراز شدن
sniped U نوک دراز
to stretch out U دراز کردن
weedy U دراز و باریک
lanky U دراز وباریک
snipe U نوک دراز
drag on <idiom> U دراز کردن
stretch U دراز کردن
elongation U دراز شدگی
stretched U دراز کردن
stretches U دراز کردن
at full length U دراز کشیده
gangling U طولانی و دراز
lengthen U دراز کردن
longevity U دراز عمری
narrowest U دراز وباریک
snipes U نوک دراز
blue moon U زمان دراز
elongating U دراز شدن
elongating U دراز کردن
elongates U دراز شدن
prolixity U دراز نویسی
prolongate U دراز کردن
protract U دراز کردن
elongates U دراز کردن
elongate U دراز شدن
elongate U دراز کردن
sniping U نوک دراز
narrow U دراز وباریک
narrowed U دراز وباریک
oblongs U دراز پهنا
wader U مرغ دراز پا
oblonated U دراز :درازنا
longer-term U دراز مدت
inductile U دراز نشو
long-term U دراز مدت
long term U دراز مدت
ileum U روده دراز
string U چسبناک دراز
long shunt U شنت دراز
long term <adj.> U دراز مدت
long wind U دراز نفسی
lanternjaws U چانه دراز
longhead U کله دراز
lantern jawed U چانه دراز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com