Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
benthic division
U
قسمت بندی لایههای دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deep scattering layer
U
لایههای منعکس کننده عمق دریا
layer tints
U
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
foul ground
U
قسمت حاوی ته نشینهای ته دریا
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
stick
U
یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
partitioning
U
قسمت بندی کردن
divisions
U
قسمت دسته بندی
division
U
قسمت دسته بندی
basic partitioned access method
U
روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
unified soil classification system (uscs
U
نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
general store
U
فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
overstorey
U
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerestory
[ey]
U
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerastory
[ey]
U
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
pratitioned data set
U
مجموعه دادههای جزء بندی شده یا قسمت شده
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
contourted strata
U
لایههای در هم
conformable strata
U
لایههای همشیب
isothermal layer
U
لایههای ایزوترمال
twisted strata
U
لایههای پیچیده
unconformable strata
U
لایههای دگر شیب
laminitis
U
اماس لایههای حساس
bursting layer
U
لایههای منفجر کننده
bursting layer
U
لایههای سقفی پناهگاه
aurora
U
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
altitude tints
U
لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
pedocal
U
خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
rollers
U
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
roller
U
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
radial transfer
U
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
SOS
U
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
transfers
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
logical
U
مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
chapman region
U
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
air bedding
U
لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
austenitize
U
سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
seabed
U
کف دریا
sea bed
U
کف دریا
channelled
U
دریا
channeling
U
دریا
channeled
U
دریا
channel
U
دریا
acajou
U
دریا
high tides
U
مد دریا
bree
U
دریا
high water line
U
خط مد دریا
benthos
U
ته دریا
holm
U
دریا
asea
U
به دریا
asea
U
در دریا
channels
U
دریا
lough
U
اب دریا
ground
U
کف دریا
saltwater
U
اب دریا
high tide
U
مد دریا
meerscham
U
کف دریا
at sea
U
در دریا
d.j.'s locker
U
ته دریا
on the sea
U
دریا
sea foam
U
کف آب دریا
floods
U
رو د دریا
main
U
دریا
flooded
U
رو د دریا
flood
U
رو د دریا
waterscape
U
اب دریا
the wave
U
دریا
seas
U
دریا
high water
U
مد دریا
spume
U
کف آب دریا
ocean foam
U
کف آب دریا
the deep
U
دریا
the blue
U
دریا
beach foam
U
کف آب دریا
sea
U
دریا
sea froth
U
کف دریا
merest
U
دریا
meerschaum
U
کف دریا
sepiolite
U
کف دریا
cuttlebone
U
کف دریا
overboard
U
در دریا
cuttle bone
U
کف دریا
mere
U
دریا
sea foam
U
کف دریا
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
ocean bound
U
رهشپار دریا
naval aviation
U
هوا دریا
passages
U
دریا کرایه
sea purse
U
گرداب دریا
sailor
U
دریا نورد
seagirt
U
محاط دریا
seabirds
U
مرغ دریا
sea duty
U
خدمت دریا
sailors
U
دریا نورد
marooner
U
دریا زن غارتگر
sea going
U
باب دریا
sea-going
U
باب دریا
low water
U
پس رفت اب دریا
foreshores
U
کنار دریا
out bound
U
رهسپار دریا
the sea was lulled
U
دریا ساکت شد
seagoing
U
دریا نورد
seagoing
U
دریا پیما
sea girt
U
دریا بست
shipman
U
دریا نورد
high water
U
دریا درحال مد
seagoer
U
دریا نورد
mares
U
تاریکی دریا
mare
U
تاریکی دریا
cog in the machine
<idiom>
U
قطرهای از دریا
bay salt
U
نمک دریا
sea cock
U
شیر دریا
seaport
U
بندرساحلی دریا
seaports
U
بندرساحلی دریا
seaport
U
دریا بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com