English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crease U قسمتی از زمین کریکت
creased U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
creasing U قسمتی از زمین کریکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
Other Matches
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
cricket field U زمین کریکت
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
infield U محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
put the ball on the floor U به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
fielded U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
cricketer U بازیگر کریکت
cricketers U بازیگر کریکت
willow U چوب کریکت
willows U چوب کریکت
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
bat U چوب کریکت ضربه
bats U چوب کریکت ضربه
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
batted U چوب کریکت ضربه
stump U سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
short leg U توپگیر بین دو میله کریکت
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
centurian U بازیگر 001 امتیازی کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
all out U پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow on U شروع دور دوم بازی کریکت
follow-on U شروع دور دوم بازی کریکت
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
cricket U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
crickets U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
wrong un U پرتاب توپ پیچ دار کریکت
follow-ons U شروع دور دوم بازی کریکت
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
back lift U حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
jerks U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
pull shot U ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
portions U قسمتی
portion U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
triplex U سه قسمتی
partite U قسمتی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
leg U قسمتی از مسابقه
spirit U حمیت قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
sectors U قسمتی ازجبهه
esprit de corps U حمیت قسمتی
sector U قسمتی ازجبهه
legs U قسمتی از مسابقه
split second U قسمتی از ثانیه
tripartition U سه قسمتی کردن
double cloister U راهرو دو قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
flattest U قسمتی از یک عمارت
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
partial U بخشی قسمتی
flat U قسمتی از یک عمارت
plank U قسمتی ازبرنامه
esprit de corps U روحیه قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
esprit U حمیت قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
spirit de corps U حمیت قسمتی
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
section charge U خرج چند قسمتی
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
lobotomies U برش قسمتی از مغز
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
expansion joint U اتصال چند قسمتی
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy U برش قسمتی از مغز
module U قسمتی از سفینه فضایی
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
modules U قسمتی از سفینه فضایی
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com