Perdic | قرضه بدون نام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bearer bond U	قرضه بدون نام

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	bearer stock U	سهام و اوراق قرضه بدون نام
	perpetual bonds U	اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
Other Matches

	collagteral trust bonds U	قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
	treasury bond U	سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
	class b allotment U	کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
	loan U	قرضه
	loaning U	قرضه
	loans U	قرضه
	borrow pit U	قرضه
	prest U	قرضه
	debenture U	اوراق قرضه
	national debt U	قرضه ملی
	borrow pit U	محل قرضه
	bond predium U	قرضه با سود
	bearer bond U	سند قرضه
	debenture stock U	سهام قرضه
	debenture U	سند قرضه
	debenture U	سهم قرضه
	bonuses U	پاداش قرضه
	bond U	سند قرضه
	coupon U	سند قرضه
	savings bond U	اوراق قرضه
	coupons U	سند قرضه
	bond U	اوراق قرضه
	public debt U	قرضه عمومی
	fiduciary bond U	قرضه شرافتی
	savings bond U	سهام قرضه
	obligations U	اوراق قرضه
	obligation U	اوراق قرضه
	bonus U	پاداش قرضه
	borrow area U	محل قرضه سد خاکی
	debenture U	برگ یا سهم قرضه
	mortgage bond U	سند قرضه گروئی
	national debt burden U	بار قرضه ملی
	government bonds U	اوراق قرضه دولتی
	interim certificates U	سند قرضه موقتی
	registered bond U	اوراق قرضه با نام
	bill of oredit U	اوراق قرضه دولتی
	preference bonds U	اوراق قرضه ممتاز
	bond issue U	صدور اوراق قرضه
	yield of bonds U	نرخ بازده اوراق قرضه
	fund holder U	دارنده سهام قرضه دولتی
	funded U	تنخواه قرضه دولتی سهام
	security U	گرو سهام قرضه دولتی
	appraisement bond U	اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
	fund U	تنخواه قرضه دولتی سهام
	bank annuities U	سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
	bond discount U	تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
	without any reservation U	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
	informally U	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
	emissions U	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
	bondable U	قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
	emission U	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
	unformed U	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
	bondholder U	دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
	coupon payments U	منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
	flat U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	flattest U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	independently U	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
	of no interest U	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
	callable bond U	نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
	contango U	بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
	debenture bond U	برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
	Taoism U	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
	bear U	سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
	bears U	سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
	parataxis U	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
	lynch law U	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
	achylous U	بدون کیلوس بدون قیلوس
	offhand U	بدون مقدمه بدون تهیه
	unstressed U	بدون اضطراب بدون کشش
	unbranched U	بدون انشعاب بدون شعبه
	class a pay reservation U	کسورات مربوط به پس اندازحقوق کسورات قرضه حقوقی
	the funds U	قرضه دولتی سهام وام دولتی
	liquidity preference theory U	براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
	recoilless U	جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
	inoperculate U	بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
	indubitable U	بدون شک
	goalless U	بدون گل
	and no mistake U	بدون شک
	undoubtedly U	بدون شک
	doubtlessly U	بدون شک
	bottomless U	بدون ته
	acheilos U	بدون لب
	i'll warrant U	بدون شک
	sans U	بدون
	acheilous U	بدون لب
	wanting U	بدون
	ex U	بدون
	unstressed U	بدون مد
	without U	بدون
	ex- U	بدون
	but U	بدون
	undoubted U	بدون شک
	to a certainty U	بدون شک
	obtrusively U	بدون حق
	not nearctic U	بدون
	bachelor U	بدون عیال
	inaction U	بدون فعالیت
	unlined U	بدون پوشش
	insecure U	بدون ایمنی
	bachelors U	بدون عیال
	unlined U	بدون استر
	unsigned U	بدون امضاء
	unfunded U	بدون سرمایه
	unspotted U	بدون الودگی
	undeviating U	بدون تردیدرای
	unmaned U	بدون سرنشین
	undeviating U	بدون انحراف
	indubitable U	بدون تردید
	unfeigned U	بدون تصنع
	unfinanced U	بدون پشتوانه
	unmannered U	بدون اداب
	notwithstanding U	بدون توجه
	unmennerly U	بدون اداب
	unpromising U	بدون امید
	unsprung U	بدون فنر
	involuntarily U	بدون اراده
	constantly U	بدون تغییر
	backless U	بدون پشتی
	backless U	بدون پشت
	zero elasticity U	بدون کشش
	unequivocal U	بدون ابهام
	unequivocally U	بدون ابهام
	workless U	بدون عمل
	faceless U	بدون صورت
	faceless U	بدون ویژگی
	faultless U	بدون خطا
	nothing if not <idiom> U	مطمئنا،بدون شک
	in vain <idiom> U	بدون تفثیروموفقیت
	wing it <idiom> U	بدون آمادگی
	under one's own steam <idiom> U	بدون کمک
	to be sure <idiom> U	مطمئنا ،بدون شک
	consistently U	بدون تناقض
	unmanned U	بدون سرنشین
	unexceptional U	بدون استثنا
	unceasing U	بدون وقفه
	inoperculate U	بدون دریچه
	vibrationless U	بدون لرزه
	valveless U	بدون سوپاپ
	vacant succession U	بدون جانشین
	humble U	بدون ارتفاع
	humblest U	بدون ارتفاع
	unvocal U	بدون موسیقی
	unvalued U	بدون ارج
	untitled U	بدون سراغاز
	voteless U	بدون رای
	warless U	بدون جنگ
	wayless U	بدون جاده
	unattended U	بدون متصدی
	without recourse U	بدون رجوع
	without recourse U	بدون حق مراجعه
	without justification U	بدون مجوز
	endless U	بدون پایان
	cold turkey U	بدون آمادگی
	with in compass U	بدون مبالغه
	weanting U	بدون بی منهای
	untitled U	بدون عنوان
	unblushing U	بدون شرم
	avirulent U	بدون شدت
	cordless U	بدون سیم
	irreflexive U	بدون واکنش
	intolerantly U	بدون بردباری
	dealated U	بدون بال
	degas U	بدون گازکردن
	deice U	بدون یخ کردن
	inofficial U	بدون اجازه
	diamensionless U	بدون اندازه
	diamensionless U	بدون بعد
	irrespective of U	بدون ملاحظه
	no doubt U	بدون تردید
	by rote U	بدون فکر
	awless U	بدون بیم
	pathless U	بدون جاده
	bareheaded U	بدون کلاه
	on the square U	بدون کجی
	bloodlessly U	بدون خونریزی
	nonsyllabic U	بدون هجایی
	nonstop U	بدون توقف
	nonboresafe U	بدون ضامن
	non delay U	بدون تاخیر
	dimensionless U	بدون بعد
	disconnectedly U	بدون ارتباط
	discontinuously U	بدون اتصال
	free from slip U	بدون لغزش
	immethodical U	بدون اسلوب
	holdless U	بدون گیره
	free of tax U	بدون مالیات
	free play U	بدون محدودیت
	free trader U	بدون گمرک
	hands down U	بدون احتیاط
	guilelessly U	بدون تزویر
	glabrous U	بدون کرک
	free from backlash U	بدون لقی
	immusical U	بدون هماهنگی
	inapproachable U	بدون دسترسی
	ingenuously U	بدون تزویر
	inelastic U	بدون کشش
	indolently U	بدون درد
	exclusive of U	بدون در نظرگرفتن
	indistinctively U	بدون فرق
	incommunicable U	بدون رابطه