Perdic | قدرت خروجی موتور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	motor output U	قدرت خروجی موتور

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	variable geometry engine U	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	engine performance U	قدرت موتور
	engine power U	قدرت موتور
	augmentor U	افزاینده قدرت موتور
	high power engine U	موتور با قدرت زیاد
	low power microphone U	میکروفن با قدرت خروجی کم
	dynamometer U	قدرت موتور سنج اتومبیل
	amplification U	نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
	out put U	حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
	breathing U	جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
	cold rating U	خروجی ماکزیمم موتور جت بدون استفاده از سیستم پس سوز
	club propeller U	ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
	cruise control U	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
	intermediate contingency U	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
	collector ring U	منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
	h engine U	موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
	queues U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queued U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queueing U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queue U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	motoring U	گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
	empowered U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empower U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowering U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowers U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	external combustion engine U	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
	engine U	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
	creativeness U	قدرت خلاقه قدرت ابداع
	engine mounting U	نصب موتور قرارگاه موتور
	inequivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	NEQ U	تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
	non equivalence function U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
	equivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	near letter quality U	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
	dictatorship of proletariat U	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	firing order U	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	slip ring induction motor U	موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
	double squirrel cage motor U	موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
	flat twin engine U	موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
	single phase induction motor U	موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	flip-flop U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopping U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flops U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopped U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	input output processor U	پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
	input/output U	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
	vigor U	قدرت
	will power <idiom> U	قدرت
	powers U	قدرت
	power takeoff U	قدرت
	vis U	قدرت
	vim U	قدرت
	powering U	قدرت
	abilities U	قدرت
	forcing U	قدرت
	energy U	قدرت
	energies U	قدرت
	might U	قدرت
	posse U	قدرت
	posses U	قدرت
	strength U	قدرت
	strengths U	قدرت
	vigour U	قدرت
	zing U	قدرت
	strong-arm U	قدرت
	strong arm U	قدرت
	forces U	قدرت
	force U	قدرت
	ability U	قدرت
	authority U	قدرت
	sovereignty U	قدرت
	commanding U	با قدرت
	powered U	قدرت
	strenght U	قدرت
	godown U	قدرت
	tensions U	قدرت
	potency U	قدرت
	nerves U	قدرت
	nerve U	قدرت
	tension U	قدرت
	inauthoritative U	بی قدرت
	capability U	قدرت
	power U	قدرت
	jet engine U	موتور جت
	machinery U	موتور
	motor U	موتور
	jet engines U	موتور جت
	motor- U	موتور
	double row U	موتور
	motored U	موتور
	motors U	موتور
	power head U	سر موتور
	engine U	موتور
	power cable U	کابل قدرت
	authoritarians U	قدرت طلب
	conveying capacity U	قدرت انتقال
	authoritarian U	قدرت طلب
	superpowers U	ابر قدرت
	pi accepting U	قدرت پی پذیری
	superpower U	ابر قدرت
	palgwe U	فوق قدرت
	power consumption U	مصرف قدرت
	power dissipation U	اتلاف قدرت
	resolving power U	قدرت تفکیک
	retentivity U	قدرت نگهداری
	input power U	قدرت ورودی
	magnitude U	شدت قدرت
	dielectric power U	قدرت دی الکتریکی
	power function U	تابع قدرت
	power factor U	ضریب قدرت
	power distribution U	پخش قدرت
	cutting power U	قدرت برش
	cutting capacity U	قدرت برش
	rod U	میله قدرت
	seapower U	قدرت دریایی
	authoritarianism U	قدرت طلبی
	imperium U	قدرت مطلقه
	combat power U	قدرت رزمی
	generator output U	قدرت مولد
	horse power U	قدرت اسب
	high powerd money U	پول پر قدرت
	sea power U	قدرت بحری
	scepter U	قدرت یا اقتدارسلطنتی
	scattering power U	قدرت پراکندگی
	countervailing power U	قدرت همسنگ
	sight U	قدرت دید
	sights U	قدرت دید
	rods U	میله قدرت
	dielectric strength U	قدرت دی الکتریک
	increase of power U	افزایش قدرت
	saber rattling U	قدرت نمایی
	high power transistor U	ترانزیستور قدرت
	ionic strength U	قدرت یونی
	stock-cars U	قدرت و دوام
	power supplay U	منبع قدرت
	discourses U	قدرت استقلال
	discourse U	قدرت استقلال
	omnipotence U	قدرت مطلق
	posses U	قدرت قانونی
	deglutition U	قدرت بلع
	posse U	قدرت قانونی
	power structure U	ساخت قدرت
	heaven U	قدرت پروردگار
	enterprise U	قدرت اقدام
	staying power U	طاقت قدرت
	power test U	ازمون قدرت
	stock-car U	قدرت و دوام
	stock car U	قدرت و دوام
	prepotence U	قدرت کامل
	prepotency U	قدرت کامل
	monopoly power U	قدرت انحصاری
	power transmission U	انتقال قدرت
	damping power U	قدرت میرایی
	omnipotence U	قدرت تام
	puissance U	توان قدرت
	heavens U	قدرت پروردگار
	low power transistor U	ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
	low power stage U	طبقه کم قدرت
	diagonal power U	قدرت قطری
	enterprises U	قدرت اقدام
	power loss U	گمگشتگی قدرت
	receptivity U	قدرت پذیرش
	power failure U	قطع قدرت
	power failures U	قطع قدرت
	reflecting power U	قدرت انعکاس
	hands U	قدرت توپگیری
	refractive power U	قدرت شکست
	detection range U	قدرت اکتشافی
	dynamism U	قدرت تحرک
	detectability U	قدرت اشکارسازی
	power stroke U	مرحله قدرت
	power source U	منبع قدرت
	power outege U	قطع قدرت
	leverage U	قدرت نفوذ
	destructivity U	قدرت تخریب
	on U	در اوج قدرت
	acidity U	قدرت اسیدی
	rating plate U	پلاک قدرت
	firepower U	قدرت شلیک
	absorbency U	قدرت جذب
	absorption power U	قدرت جذب
	driving power U	قدرت محرکه
	accelerating power U	قدرت شتاب
	explosive force U	قدرت انفجار
	explosive energy U	قدرت انفجار
	adhesive stress U	قدرت چسبندگی
	almightiness U	قدرت کامل
	creativity U	قدرت ابداع
	fasces U	قدرت مجازات
	fire power U	قدرت اتش
	fire power U	قدرت تیراندازی
	strenght U	قدرت شدت
	super power U	ابر قدرت
	resolutions U	قدرت تشخیص
	the finger of god U	قدرت خدا