Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
masculinerhme
U
قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feminine rhyme
U
قافیه وروی قافیه وردیف
expansion bearing
U
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
Paregmenon
U
[کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
procedure word
U
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
line haul
U
خط رابط بین کلماتی که نصف ان در سطر بعد واقع شده
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
no later than
<adv.>
U
منتهی
at the latest
[postpositive]
<adv.>
U
منتهی
at the utmost
U
منتهی
by
<adv.>
U
منتهی
at latest
U
منتهی
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinnacles
U
منتهی درجه
conduce
U
منتهی شدن به
on monday at latest
U
منتهی تا دوشنبه
pinnacle
U
منتهی درجه
supreme
U
منتهی افضل
terminate in
U
منتهی شدن به
terminates
U
خاتمه دادن منتهی
terminated
U
خاتمه دادن منتهی
terminate
U
خاتمه دادن منتهی
cuspidate
U
منتهی به نوک تیز
at f.
U
منتهی خیلی باشد
maximum
U
منتهی درجه بزرگترین
ship's rail
U
راه اهن منتهی به کشتی
westernmost
U
واقع در منتهی الیه غرب
lead in
U
چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
rimeless
U
بی قافیه
rhymes
U
قافیه
rhyming
U
قافیه
rhyme
U
قافیه
rimeless or rhyme
U
بی قافیه
rime
U
قافیه
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
rhymes
U
قافیه ساختن
rhymes
U
هم قافیه شدن
rhumer
U
قافیه پرداز
rhyme scheme
U
قافیه بندی
rimer
U
قافیه پرداز
rimer or rhymer
U
قافیه پرداز
rimy
U
قافیه دار
rhyming
U
هم قافیه شدن
to give rimes
U
قافیه شدن
rime
U
هم قافیه شدن
rhyme
U
قافیه ساختن
rhyming
U
قافیه ساختن
rhyme
U
هم قافیه شدن
verseman
U
قافیه پرداز
rhymester
U
قافیه ساز
verser
U
قافیه پرداز
stress verse
U
قافیه مشدد
stress verse
U
قافیه موکد
To miss the bus . To slip up .
U
قافیه را باختن
versification
U
قافیه سازی
versifier
U
قافیه پرداز
blank verse
U
شعر بی قافیه
to put in rime
U
قافیه ناقص
crambo
U
بازی قافیه جویی
versification
U
شاعری قافیه پردازی
internal rhyme
U
قافیه ماقبل اخر
rime
U
قافیه دار کردن
rime
U
سخن قافیه دار
rime
U
نظم قافیه ساختن
rhythmization
U
سجع و قافیه سازی
rhyming
U
شعر سخن قافیه دار
to rime away one's time
U
وقت خود را به قافیه سازی
rhymes
U
شعر سخن قافیه دار
hai ku
U
شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
rhyme
U
شعر سخن قافیه دار
The two are rhyming words .
U
این دو لغت هم قافیه هستند
blank verse
U
شعر بی قافیه پنج وزنی
I am in a tight corner . I am hard put to it .
U
قافیه برمن تنگ شده است
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
rondelet
U
غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
rimester
U
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
trochee
U
وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
free verse
U
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
lolled
U
لم تکیه
atonic
U
بی تکیه
emphasis
U
تکیه
accenting
U
تکیه
reliance
U
تکیه
lolling
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
lolls
U
لم تکیه
leaning
U
تکیه
loll
U
لم تکیه
unaccented
U
بی تکیه
accumbency
U
تکیه
accent
U
تکیه
leanings
U
تکیه
enclitic
U
بی تکیه
recumbency
U
تکیه
accented
U
تکیه
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
support bearing
U
تکیه گاه
anchorages
U
تکیه گاه
slump over
U
تکیه زدن
anchorage
U
تکیه گاه
anchor
U
تکیه گاه
stand
U
تکیه گاه
to base one self
U
تکیه کردن
propping
U
تکیه گاه
propped
U
تکیه گاه
prop
U
تکیه گاه
bearing
U
تکیه گاه
mahlstick
U
تکیه دست
fulcrum
U
تکیه گاه
maulstick
U
تکیه دست
support roller
U
تکیه گاه
reclined
U
تکیه کردن
recline
U
تکیه کردن
insists
U
تکیه کردن بر
insisting
U
تکیه کردن بر
insisted
U
تکیه کردن بر
insist
U
تکیه کردن بر
reclines
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه دادن
rest
U
تکیه گاه
point of support
U
تکیه گاه
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
relying
U
تکیه کردن
rely
U
تکیه کردن
relies
U
تکیه کردن
relied
U
تکیه کردن
rests
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه دادن
saddle bearer
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
bridge seat
U
تکیه گاه
lean
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه زدن
leaned
U
تکیه کردن
leaned
U
تکیه زدن
backrest
U
تکیه گاه
catch-phrases
U
تکیه کلام
anchoring
U
تکیه گاه
leans
U
تکیه کردن
counterfort
U
دیوار تکیه
anchors
U
تکیه گاه
arm rest
U
تکیه گاه
stayed
U
تکیه مهار
stay
U
تکیه مهار
heel rest
تکیه گاه
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
catch-phrase
U
تکیه کلام
bolster
U
تکیه دادن
support
U
تکیه گاه
boilerplate
U
تکیه کلام
bolstered
U
تکیه دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com