Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
divisible
U
قابل قسمت بخش پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
miscible
U
قابل اختلاط حل پذیر
pracitcable
U
قابل اجرا صورت پذیر
ductile
U
قابل انبساط شکل پذیر
hereditable
U
قابل توارث وارثت پذیر
commutable
U
دگرگونی پذیر قابل تبدیل
dependable
U
قابل اعتماد توکل پذیر
pardoable
U
امرزش پذیر قابل بخشش
filterable
U
قابل پالایش تصفیه پذیر
propitiable
U
قابل تسکین استمالت پذیر
filtrable
U
قابل پالایش تصفیه پذیر
inelastic
U
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
reproducible
U
قابل تولید مجدد تجدید پذیر
bondable
U
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
subdividable
U
قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
transpirable
U
قابل ترشح فاش شدنی رخنه پذیر
germ plasm
U
قسمت قابل توارث نطفه
fairways
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairway
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
primed
U
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
primes
U
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
prime
U
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
linear
U
روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
war head
U
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
postscript
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
exhaustable resources
U
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
shapable
U
شکل پذیر قابل شکل گیری
programmable read only memory
U
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
inferable
U
قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferrible
U
قابل استنتاج استنتاج پذیر
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
educable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
repairable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
mixable
U
امیزش پذیر امتزاج پذیر
reparable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
adaptable organism
U
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
sensible
U
قابل درک قابل رویت
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
soluble
U
حل پذیر
pi acceptor
U
پی پذیر
solvable
U
حل پذیر
cleavable
U
رخ پذیر
pliable
U
خم پذیر
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
stretchiest
U
فراخی پذیر
vanquishable
U
شکست پذیر
stretchiest
U
کشش پذیر
stretchier
U
فراخی پذیر
limitable
U
محدودیت پذیر
weariless
U
خستگی نا پذیر
trainable
U
فرهیخت پذیر
trainable
U
تربیت پذیر
tranformable
U
دگرگونی پذیر
stretchier
U
کشش پذیر
transmutable
U
دگرگونی پذیر
lowest common denominators
U
مردم پذیر
irresoluble
U
تجیزیه نا پذیر
stretchy
U
کشش پذیر
stretchy
U
فراخی پذیر
impressible
U
تاثیر پذیر
interchangeable
U
تبادل پذیر
contractile
U
ترنج پذیر
vicissitudinous
U
تحول پذیر
incompressible
U
تراکم نا پذیر
separable
U
تفکیک پذیر
inoculable
U
تلقیح پذیر
incondensable
U
ناچگال پذیر
adjustable
U
تعدیل پذیر
visitable
U
دیدار پذیر
liquefiable
U
گداز پذیر
permeable
U
رطوبت پذیر
tangibly
U
پرماس پذیر
accessible
U
دستیابی پذیر
lowest common denominator
U
مردم پذیر
estimable
U
تخمین پذیر
tunably
U
تنظیم پذیر
convertible
U
تغییر پذیر
indemonstrable
U
اثبات نا پذیر
tuneable
U
تنظیم پذیر
indocile
U
تعلیم نا پذیر
inflamable
U
اشتعال پذیر
regulable
U
تنظیم پذیر
recognizably
U
شناخت پذیر
wallydraigle
U
تاثیر پذیر
inexpugnable
U
شکست نا پذیر
countable
U
شمارش پذیر
criticizable
U
انتقاد پذیر
inextensible
U
تمدید نا پذیر
recognizable
U
شناخت پذیر
palpable
U
پرماس پذیر
corruptible
U
فساد پذیر
irremeable
U
برگشت نا پذیر
voidable
<adj.>
U
بطلان پذیر
tunable
U
تنظیم پذیر
corrigible
U
اصلاح پذیر
vacillatory
U
تغییر پذیر
mendable
U
اصلاح پذیر
convertibles
U
تغییر پذیر
reformable
U
اصلاح پذیر
adjustable
U
تنظیم پذیر
refornable
U
اصلاح پذیر
tangible
U
پرماس پذیر
increasable
U
افزایش پذیر
infusible
U
گداز نا پذیر
coercible
U
اجبار پذیر
partible
U
بخش پذیر
passible
U
فساد پذیر
rotatable
U
چرخش پذیر
revocable
U
ابطال پذیر
passive
U
کنش پذیر
passives
U
کنش پذیر
penetrable
U
رخنه پذیر
transferable
U
انتقال پذیر
chargeable
U
اتهام پذیر
semi solvable
U
نیم حل پذیر
alternate track
U
شیاراصلاح پذیر
alterable
U
دگرش پذیر
civilizable
U
تمدن پذیر
interchangeably
U
بطورتبادل پذیر
shapeable
U
شکل پذیر
chromophil
U
رنگ پذیر
chromatophil
U
رنگ پذیر
severable
U
تفکیک پذیر
pacifiable
U
تسکین پذیر
sequacious
U
نصیحت پذیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com