Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
euhemerism
U
قائل شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
valuer
U
ارزش قائل شونده
valuers
U
ارزش قائل شونده
demur
U
استثنا قائل شدن تاخیر
demurred
U
استثنا قائل شدن تاخیر
demurring
U
استثنا قائل شدن تاخیر
demurs
U
استثنا قائل شدن تاخیر
deified
U
پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deifies
U
پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deify
U
پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deifying
U
پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
externalised
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalises
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalising
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalize
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalized
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalizes
U
واقعیت خارجی قائل شدن
externalizing
U
واقعیت خارجی قائل شدن
specifies
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
specify
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
specifying
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
price
U
بها قائل شدن
prices
U
بها قائل شدن
teller
U
قائل
tellers
U
قائل
differentiate
U
فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiates
U
فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiating
U
فرق گذاشتن فرق قائل شدن
discriminate
U
تبعیض قائل شدن
discriminated
U
تبعیض قائل شدن
discriminates
U
تبعیض قائل شدن
disallow
U
قائل نشدن
disallowed
U
قائل نشدن
disallowing
U
قائل نشدن
disallows
U
قائل نشدن
segregate
U
تبعیض نژادی قائل شدن
segregates
U
تبعیض نژادی قائل شدن
segregating
U
تبعیض نژادی قائل شدن
anthropomorphism
U
قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
prize
U
غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prized
U
غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizes
U
غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizing
U
غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
anthropomorphize
U
جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
deification
U
قائل به الوهیت شخص یاچیزی
discriminator
U
قائل به تبعیض
ditheist
U
قائل بدوخدا
dualize
U
دوتاداشتن از اثنویت قائل شدن
euhemerize
U
اساس تاریخی قائل شدن برای
favoritism
U
استثناء قائل شدن نسبت بکسی
forejudge
U
تبعیض قائل شدن
forjudge
U
تبعیض قائل شدن
i maintain
U
قائل هستم به اینکه ...
make an exception
U
استثناء قائل شدن
monolater
U
قائل بچند خداو پرستنده یکی
nonmonetarists
U
ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند
preferentially
U
با قائل شدن حقوق امتیازی
ritualize
U
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
to d. a distinction
U
فرقی قائل شدن
to make an exception
U
استثنا کردن یا قائل شدن
universal legacy
U
وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
valorize
U
ارزش قائل شدن برای
overvalue
U
بیش از حد ارزش قائل شدن
overvalued
U
بیش از حد ارزش قائل شدن
overvalues
U
بیش از حد ارزش قائل شدن
overvaluing
U
بیش از حد ارزش قائل شدن
To set a limit to everything.
U
برای هر چیزی حدی قائل شدن
stand in awe of
<idiom>
U
احترام قائل شدن برای
to hold somebody in esteem
U
برای کسی احترام قائل شدن
to tread on somebody's foot
<idiom>
U
برای کسی تبعیض قائل شدن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com