Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recrudescence
U
فهور مجدد برگشتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reapparition
U
فهور مجدد
reoccur
U
فهور مجدد
chiliasm
U
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
deviancy
U
برگشتگی
inverts
U
برگشتگی
inverting
U
برگشتگی
retroflection
U
برگشتگی
invert
U
برگشتگی
recreancy
U
برگشتگی
retroflexion
U
برگشتگی
retroversion
U
برگشتگی
recvrvature
U
برگشتگی
capsizal
U
برگشتگی
turn over
U
برگشتگی
recurvature
U
برگشتگی
deviance
U
برگشتگی
extroversion
U
برگشتگی به بیرون
exstrophy
U
برگشتگی سوی بیرون
reversion
U
برگشتگی بعقب عود
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
entropion
U
برگشتگی پلک بدرون چشم
apostasy
U
ترک عقیده برگشتگی از دین
invagination
U
توهم گیرکردگی توی خود برگشتگی
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
turn-ups
U
فهور
turn up
U
فهور
Epiphany
U
فهور
peeped
U
فهور
emersion
U
فهور
manifestation
U
فهور
manifestations
U
فهور
peeps
U
فهور
peeping
U
فهور
apparitions
U
فهور
apparition
U
فهور
peep
U
فهور
outburst
U
فهور
emergence
U
فهور
appearance
U
فهور
developments
U
فهور
penetrance
U
فهور
development
U
فهور
outbursts
U
فهور
appearances
U
فهور
outbreak
U
فهور شیوع
developer agent
U
عامل فهور
outbreaks
U
فهور شیوع
recrvdescence
U
فهور مجد د
income
U
ریزش فهور
track production
U
فهور هدف
developers
U
دوای فهور
developer
U
دوای فهور
developer agent
U
ماده فهور
developer liquid
U
مایع فهور
disposure
U
فهور عکس
theophany
U
فهور خدابه انسان
glint
U
فهور انی زودگذر
glints
U
فهور انی زودگذر
glinting
U
فهور انی زودگذر
developers
U
دستگاه فهور عکس
developer
U
دستگاه فهور عکس
Epiphany
U
فهور و تجلی عیسی
reapparition
U
فهور دوم باره
glinted
U
فهور انی زودگذر
metol
U
دوای فهور فیلم
diapositive
U
فهور عکس روی اسلایدشفاف
outcrop
U
فهور چینه درسطح زمین
high contrast developer
U
دستگاه فهور با تغایر بالا
outcrops
U
فهور چینه درسطح زمین
incidents
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incident
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
postmillennialist
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
imagery exploitation
U
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
exposures
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
chips
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
furthers
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
renewed
U
مجدد
further on
U
مجدد
seconds
U
مجدد
reflorescence
U
مجدد
seconding
U
مجدد
furthered
U
مجدد
seconded
U
مجدد
second
U
مجدد
further
U
مجدد
furthering
U
مجدد
crossecheck
U
مقابله مجدد
reproductions
U
تولید مجدد
recrystallization
U
تبلور مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
reinforcement
U
وضع مجدد
after shrinkage
U
انقباض مجدد
rededication
U
اهدا مجدد
rededication
U
تقدیم مجدد
revisit
U
ملاقات مجدد
revisited
U
ملاقات مجدد
revisiting
U
ملاقات مجدد
revisits
U
ملاقات مجدد
reexport
U
صادرات مجدد
reentrance
U
دخول مجدد
reenlistment
U
سربازگیری مجدد
reeducation
U
تربیت مجدد
reebtry
U
تملک مجدد
reebtry
U
دخول مجدد
reebtry
U
ورود مجدد
redirection
U
راهنمایی مجدد
reissue
U
چاپ مجدد
reissued
U
چاپ مجدد
reissues
U
چاپ مجدد
reissuing
U
چاپ مجدد
re establishment
U
تاسیس مجدد
recounts
U
شمارش مجدد
recurrences
U
رویدادن مجدد
replenishing
U
پرکردن مجدد
reconditioning
U
تعمیر مجدد
reversion
U
ترجمه مجدد
replenished
U
پرکردن مجدد
reallocation
U
تخصیص مجدد
reactivation
U
فعالیت مجدد
subdivision
U
تقسیم مجدد
subdivisions
U
تقسیم مجدد
replenish
U
پرکردن مجدد
replenish
U
تدارک مجدد
replenished
U
تدارک مجدد
re claim
U
تقاضای مجدد
replenishes
U
پرکردن مجدد
replenishes
U
تدارک مجدد
re attachment
U
توقیف مجدد
recaption
U
توقیف مجدد
remands
U
بازداشت مجدد
recurrence
U
رویدادن مجدد
recoupment
U
کسب مجدد
reconviction
U
محکومیت مجدد
restatements
U
بیان مجدد
restatement
U
بیان مجدد
reassurances
U
اطمینان مجدد
reassurance
U
اطمینان مجدد
recreations
U
خلق مجدد
recreation
U
خلق مجدد
reconveyance
U
اعاده مجدد
remand
U
بازداشت مجدد
reconversion
U
گرایش مجدد
remanded
U
بازداشت مجدد
recompile
U
کامپایل مجدد
remanding
U
بازداشت مجدد
replenishing
U
تدارک مجدد
reorganized
U
سازماندهی مجدد
readjustment
U
سازگاری مجدد
reloads
U
بارکردن مجدد
reloads
U
پر کردن مجدد
reloading
U
بارکردن مجدد
reloading
U
پر کردن مجدد
restart
U
شروع مجدد
reloaded
U
بارکردن مجدد
reloaded
U
پر کردن مجدد
reload
U
بارکردن مجدد
reload
U
پر کردن مجدد
resupply
U
اماد مجدد
resurvey
U
بررسی مجدد
resurgence
U
طغیان مجدد
readjustments
U
سازگاری مجدد
retrial
U
ازمایش مجدد
reorganized
U
تشکیلات مجدد
reorganize
U
سازماندهی مجدد
reorganize
U
تشکیلات مجدد
reorganising
U
سازماندهی مجدد
reorganising
U
تشکیلات مجدد
repayment
U
پرداخت مجدد
reorganises
U
تشکیلات مجدد
reorganised
U
سازماندهی مجدد
reorganised
U
تشکیلات مجدد
revaluation
U
ارزیابی مجدد
revaluation
U
بهاگذاری مجدد
retrials
U
محاکمه مجدد
retrials
U
ازمایش مجدد
retrial
U
محاکمه مجدد
redistribution
U
توزیع مجدد
repaint
U
رسم مجدد
retransmission
U
ارسال مجدد
repayments
U
پرداخت مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
comeback
U
دستیابی مجدد
comebacks
U
دستیابی مجدد
re-ran
U
نمایش مجدد
re-run
U
نمایش مجدد
re-running
U
نمایش مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com