Total search result: 201 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
jake leg U |
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
teetotaler U |
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی |
 |
 |
abstemious U |
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار |
 |
 |
teetotaller U |
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی |
 |
 |
abstinence U |
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی |
 |
 |
teetotallers U |
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی |
 |
 |
spirits U |
مشروبات الکلی |
 |
 |
spiriting U |
مشروبات الکلی |
 |
 |
spirit U |
مشروبات الکلی |
 |
 |
alcohol U |
هرنوع مشروبات الکلی |
 |
 |
boozing U |
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن |
 |
 |
boozes U |
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن |
 |
 |
booze U |
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن |
 |
 |
speakeasy U |
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق |
 |
 |
swizzle U |
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر |
 |
 |
boozed U |
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن |
 |
 |
acrasy U |
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت |
 |
 |
acnerosacea U |
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی |
 |
 |
apTritif U |
نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود |
 |
 |
lupulin U |
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
amphetamines U |
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود |
 |
 |
amphetamine U |
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود |
 |
 |
cenogenesis U |
ایجاد میشود نسل جدید |
 |
 |
paralytic U |
فلجی |
 |
 |
paralytics U |
فلجی |
 |
 |
akinetic seizures U |
حملههای فلجی |
 |
 |
calenture U |
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن |
 |
 |
chine U |
درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود |
 |
 |
dementia paralytica U |
زوال عقل فلجی |
 |
 |
substrate U |
ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود |
 |
 |
solids U |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
 |
 |
solid U |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
 |
 |
smog U |
مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود |
 |
 |
turtles U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
turtle U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
word U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
 |
 |
worded U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
 |
 |
smokes U |
استعمال دود استعمال دخانیات |
 |
 |
smoke U |
استعمال دود استعمال دخانیات |
 |
 |
voltages U |
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود |
 |
 |
voltage U |
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود |
 |
 |
playback rate scale factor U |
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2- |
 |
 |
countervailing power U |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
 |
 |
mechanical mouse U |
وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود |
 |
 |
form utility U |
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود |
 |
 |
cells U |
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود |
 |
 |
bronchial asthma U |
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود |
 |
 |
cell U |
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود |
 |
 |
bell character U |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
 |
 |
catastrophic error U |
مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود |
 |
 |
generations U |
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود |
 |
 |
value added U |
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود |
 |
 |
switching U |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
 |
 |
generation U |
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود |
 |
 |
thermal transfer U |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
 |
 |
electromagnetic wave U |
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود |
 |
 |
thermal wax U |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
 |
 |
thermal wax transfer printer U |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
 |
 |
bad break U |
مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود |
 |
 |
an U |
حرف a در جلو حروف صدادار و جلو حرف Hبصورت an استعمال میشود |
 |
 |
terminator U |
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود |
 |
 |
pitting corrosion U |
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است |
 |
 |
reflex U |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
 |
 |
word U |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
 |
 |
reflexes U |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
 |
 |
worded U |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
 |
 |
transputer U |
- بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند. |
 |
 |
usage U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
usages U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
radiologists U |
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول |
 |
 |
radiologist U |
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول |
 |
 |
glitches U |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
 |
 |
glitch U |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
 |
 |
quotation marks U |
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است |
 |
 |
jaggies U |
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود |
 |
 |
glitches U |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
 |
 |
glitch U |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
 |
 |
tare and tret U |
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است |
 |
 |
write protect tab U |
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود |
 |
 |
spanning tree U |
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود |
 |
 |
disuse U |
عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال |
 |
 |
viewers U |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
 |
 |
drum U |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
 |
 |
viewer U |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
 |
 |
drummed U |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
 |
 |
no drop image |
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.] |
 |
 |
card U |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
 |
 |
smiley U |
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است |
 |
 |
cards U |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
 |
 |
ymck U |
تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود |
 |
 |
holograms U |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
 |
 |
telephony U |
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود |
 |
 |
zone U |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
 |
 |
zones U |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
 |
 |
hologram U |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
 |
 |
virtual U |
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد |
 |
 |
al cololic drinks U |
مشروبات |
 |
 |
moonlighting U |
مهتاب مشروبات |
 |
 |
moonlight U |
مهتاب مشروبات |
 |
 |
home-brew U |
مشروبات خانگی |
 |
 |
moonlights U |
مهتاب مشروبات |
 |
 |
home brew U |
مشروبات خانگی |
 |
 |
moonlighted U |
مهتاب مشروبات |
 |
 |
avalanches U |
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد |
 |
 |
avalanche U |
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد |
 |
 |
sappy U |
کودن معتاد به مشروبات |
 |
 |
ActiveX U |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
 |
 |
Viewdata U |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
 |
 |
zips U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zip U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zipped U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zipping U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
milk punch U |
مشروبات مخلوط با شیر وقند |
 |
 |
popped U |
ترکیدن مشروبات گاز دار |
 |
 |
pop U |
ترکیدن مشروبات گاز دار |
 |
 |
pops U |
ترکیدن مشروبات گاز دار |
 |
 |
disassembler U |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
 |
 |
deletion U |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
mull U |
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات |
 |
 |
sour mash U |
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات |
 |
 |
rumrunner U |
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
lusher U |
الکلی |
 |
 |
lushest U |
الکلی |
 |
 |
alcoholic U |
الکلی |
 |
 |
alcoholics U |
الکلی |
 |
 |
lush U |
الکلی |
 |
 |
lushes U |
الکلی |
 |
 |
delirium tremens U |
جنون الکلی |
 |
 |
spirit thermometer U |
دماسنج الکلی |
 |
 |
alcohol thermometer U |
دماسنج الکلی |
 |
 |
non-alcoholic <adj.> U |
غیر الکلی |
 |
 |
spirit lamp U |
چراغ الکلی |
 |
 |
jimjams U |
هذیان الکلی |
 |
 |
alcohol lamp U |
چراغ الکلی |
 |
 |
alcohol burner U |
چراغ الکلی |
 |
 |
liquors U |
مشروب الکلی |
 |
 |
liquor U |
مشروب الکلی |
 |
 |
alcoholic intoxication U |
مسمومیت الکلی |
 |
 |
alcoholic paranoid U |
پارانوئید الکلی |
 |
 |
alcoholic fermentation U |
تخمیر الکلی |
 |
 |
boozes U |
مشروب الکلی |
 |
 |
boozed U |
مشروب الکلی |
 |
 |
boozing U |
مشروب الکلی |
 |
 |
booze U |
مشروب الکلی |
 |
 |
dt's U |
هذیان الکلی |
 |
 |
dipsomania U |
جنون الکلی |
 |
 |
an alcoholic liquor U |
نوشابه الکلی |
 |
 |
firewater U |
نوشابه الکلی قوی |
 |
 |
stimulant U |
مشروب الکلی انگیزه |
 |
 |
stimulants U |
مشروب الکلی انگیزه |
 |
 |
soft drink U |
نوشابه غیر الکلی |
 |
 |
alcoholic psychosis U |
روان پریشی الکلی |
 |
 |
frutex U |
شراب شربت الکلی |
 |
 |
john barleycorn U |
مشروب الکلی خانگی |
 |
 |
alcoholic blackout U |
یاد زدودگی الکلی |
 |
 |
delirium tremens U |
روان اشفتگی الکلی |
 |
 |
alcoholic dementia U |
زوال عقل الکلی |
 |
 |
off-licence U |
فروشگاه نوشابههای الکلی |
 |
 |
off-licences U |
فروشگاه نوشابههای الکلی |
 |
 |
soda pop U |
نوشیدنی غیر الکلی |
 |
 |
soft drink U |
نوشیدنی غیر الکلی |
 |
 |
soft drinks U |
نوشیدنی غیر الکلی |
 |
 |
alcoholic hallucinosis U |
توهم زدگی الکلی |
 |
 |
acute alcoholic intoxication U |
مسمومیت حاد الکلی |
 |
 |
dipsomania U |
میل مفرط به نوشابههای الکلی |
 |
 |
boozer's nose U |
آدم الکلی [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
drinker’s nose U |
آدم الکلی [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
nonalcoholic drinks U |
نوشیدنی های غیر الکلی |
 |
 |
bone dry U |
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند |
 |
 |
red-nose U |
آدم الکلی [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
ratafee U |
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ |
 |
 |
temperance U |
طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری |
 |
 |
ratafia U |
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ |
 |
 |
eye water U |
خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند |
 |
 |
ginger ale U |
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار |
 |
 |
swats U |
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی |
 |
 |
ginger ales U |
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار |
 |
 |
employment U |
استعمال |
 |
 |
application U |
استعمال |
 |
 |
applications U |
استعمال |
 |
 |
use U |
استعمال |
 |
 |
expenditure U |
استعمال |
 |
 |
uses U |
استعمال |
 |
 |
bartender U |
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار |
 |
 |
bartenders U |
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار |
 |
 |
bone dry U |
جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است |
 |
 |
rosolio U |
یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش |
 |
 |
soda water U |
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد |
 |
 |
dipsomaniac U |
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد |
 |
 |
application U |
موارد استعمال |
 |
 |
overuse U |
استعمال مفرط |
 |
 |
misusage U |
سوء استعمال |
 |
 |
misapplication U |
سوء استعمال |
 |
 |
misapplication U |
استعمال بیجا |
 |
 |
overkill U |
استعمال بیش از حد |
 |
 |
usages U |
نحوه استعمال |
 |