Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inlet
U
فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
inlets
U
فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inlet port
U
دریچه ورودی
intake port
U
دریچه ورودی
dimples
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimple
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
valvula
U
دریچه کوچک
valvule
U
دریچه یاسرپوش کوچک
tubulure
U
دریچه کوچک لولهای
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
routinely
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routines
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
mouse
U
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouses
U
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
and gate
U
دریچه و دریچه ضرب منطقی
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
dip
U
فرورفتگی
craters
U
فرورفتگی
fossa
U
فرورفتگی
pocket
U
فرورفتگی
sinking
U
فرورفتگی
howe
U
فرورفتگی
downthrow
U
فرورفتگی
immersion
U
فرورفتگی
dips
U
فرورفتگی
crater
U
فرورفتگی
pockets
U
فرورفتگی
fovea
U
فرورفتگی
hash
U
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
U
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dents
U
فرورفتگی در اثرضربه
concavity
U
تقعر فرورفتگی
dimply
U
دارای فرورفتگی
denting
U
فرورفتگی در اثرضربه
dented
U
فرورفتگی در اثرضربه
bay
U
فرورفتگی دیوار
fovea centralis
U
فرورفتگی مرکزی
emboly
U
درهم فرورفتگی
fossa
U
حفره فرورفتگی
dent
U
فرورفتگی در اثرضربه
arctic basin
U
فرورفتگی قطبین زمین
corrosion pit
U
فرورفتگی در اثر خوردگی
crater
U
دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters
U
دهانه اتشفشان فرورفتگی
notches
U
چوبخط زدن فرورفتگی
notch
U
چوبخط زدن فرورفتگی
umbilicus
U
فرورفتگی ناف مانند
dinge
U
فرورفتگی سطح گودکردن
hosel
U
فرورفتگی سر چوب گلف
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
sand trap
U
فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
dac
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
inputted
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
punctures
U
رخنه
punctured
U
رخنه
puncture
U
رخنه
leakages
U
رخنه
influxes
U
رخنه
influx
U
رخنه
gaps
U
رخنه
puncturing
U
رخنه
leakage
U
رخنه
chinking
U
رخنه
penetration
U
رخنه
cracks
U
رخنه
leak
U
رخنه
leaked
U
رخنه
breached
U
رخنه
leaks
U
رخنه
flaws
U
رخنه
flaw
U
رخنه
breaches
U
رخنه
crack
U
رخنه
breach
U
رخنه
leakiness
U
رخنه
break through
U
رخنه
chink
U
رخنه
chinked
U
رخنه
chinks
U
رخنه
gap
U
رخنه
chasm
U
رخنه
chasms
U
رخنه
flux valve
U
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
breaches
U
رخنه کردن در
insinuation
U
رخنه یابی
breached
U
رخنه کردن در
breach
U
رخنه کردن در
to drive a wedding into
U
رخنه کردن در
penetrate
U
رخنه کردن
penetrated
U
رخنه کردن
gapped
U
رخنه دار
penetrates
U
رخنه کردن
penetration
U
رخنه کردن
sta
U
بی رخنه بی منفذ
staunch stanch
U
بی شائبه بی رخنه
infiltration
U
رخنه کردن
to fret a passage
U
رخنه کردن
leaky
U
رخنه دار
penetrable
U
رخنه پذیر
inlaid work
U
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
to pierce the enemy's line
U
دشمن رخنه کردن
poops
U
از عقب رخنه کردن
poop
U
از عقب رخنه کردن
to spring a leaguer
U
رخنه پیدا کردن
offsets
U
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
crevasses
U
شکاف زدن رخنه کردن
crevasse
U
شکاف زدن رخنه کردن
pierces
U
رخنه کردن فرو رفتن
pierce
U
رخنه کردن فرو رفتن
transpired
U
فاش شدن رخنه کردن
transpiring
U
فاش شدن رخنه کردن
transpires
U
فاش شدن رخنه کردن
transpire
U
فاش شدن رخنه کردن
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
penetration aids
U
وسایل تولید رخنه در صفوف دشمن
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
transpirable
U
قابل ترشح فاش شدنی رخنه پذیر
gap marker
U
علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
dense index
U
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input
U
توان ورودی ورودی
inputted
U
توان ورودی ورودی
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
groove
U
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves
U
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
ventil
U
دریچه
vent
U
دریچه
valvate
U
دریچه
hatch
U
دریچه
gates
U
دریچه
hatched
U
دریچه
sluice
U
دریچه سد
hatches
U
دریچه
manholes
U
دریچه تک رو
sluices
U
دریچه سد
manhole
U
دریچه تک رو
sluiced
U
دریچه سد
gate
U
دریچه
vented
U
دریچه
venting
U
دریچه
trap
U
دریچه
or gate
U
دریچه یا
valves
U
دریچه
or gate
U
دریچه OR
valve
U
دریچه
snifting valve
U
دریچه
slackers
U
دریچه
slacker
U
دریچه
and gate
U
دریچه و
vents
U
دریچه
loop
U
دریچه
looped
U
دریچه
valveless
U
بی دریچه
loops
U
دریچه
scuttling
U
دریچه
plungers
U
بی دریچه
lidless
U
بی دریچه
not gate
U
دریچه نا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com