English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data dictionary U فرهنگ داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
onomasticon U فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
culture U فرهنگ
lexicons U فرهنگ
culturing U فرهنگ
lexicon U فرهنگ
dictionary U فرهنگ
kultur U فرهنگ
dictionaries U فرهنگ
lowbrow U بی فرهنگ
cultures U فرهنگ
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
subculture U فرهنگ فرعی
subcultures U فرهنگ فرعی
vocabularies U فرهنگ لغات
vocabulary U فرهنگ لغات
glossary U فرهنگ لغات
dictionary U فرهنگ لغات
dictionaries U فرهنگ لغات
national culture U فرهنگ ملی
dictionary U فرهنگ لغات
Arabic U فرهنگ عربی
ministry education U وزارت فرهنگ
subculture U خرده فرهنگ
ministry of education U وزارت فرهنگ
urbiculture U شهر فرهنگ
wordbook U فرهنگ لغات
word book U فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] U فرهنگ لغات
subcultures U خرده فرهنگ
thesauruses U فرهنگ جامع
armenian U فرهنگ ارمنی
thesaurus U فرهنگ جامع
lexicography U فرهنگ نویسی
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
graecism U فرهنگ یونانی
gradus U فرهنگ عروضی
enculturation U فرهنگ اموزی
encyclopaedia U فرهنگ جامع
folklore U فرهنگ قومی
acculturation U فرهنگ پذیری
acculturate U فرهنگ پذیرفتن
etymologicon U فرهنگ مشتقات
abclution U فرهنگ ناپذیری
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
rhyming dictionary U فرهنگ قوافی
walking dictionary U فرهنگ متحرک
class culture U فرهنگ طبقهای
iranism U فرهنگ ایرانی
deculturation U فرهنگ زدایی
educative U فرهنگ بخش
deculturation U فرهنگ باختگی
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
glossary U فرهنگ لغات دشوار
lexical U وابسته به فرهنگ لغات
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
an a to a dictionary U ذیل یاملحقات فرهنگ
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
glossaries U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
it is ministerial to culture U وسیله ترقی فرهنگ است
Brahmins U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
germanist U دانشمند فرهنگ و زبان المانی
glossary U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
vocabular U مربوط به فرهنگ لغات زبان
americanist U متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
slavist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavicist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
philistia U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
philistines U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
Don't touch me!; Don't you touch me! U به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
Don't touch me!; Don't you touch me! U وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
serials U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
gremlins U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlin U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
serial U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
content addressable addressing U روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
initialled U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
entity U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
initialling U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
entities U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
initialed U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
mass storage U سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initialing U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
digital U آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receives U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receive U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time U خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
long integer U عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
looped U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureaus U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
retrieval U مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
loops U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
verification U بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
bureau U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
substitute character U حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
batches U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batch U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
analogue U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
control total U جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
cim U استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
doubled U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
header U اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
paralleling U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
residual U نرخ داده در یافتی ناصحیح وکل داده ارسالی
extracts U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracting U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
db/dc U DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com