English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
provided he goes at once U بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
the fact that U اینکه
in order that U تا اینکه
save that U جز اینکه
or U یا اینکه
so as to U تا [اینکه ]
howbeit U با اینکه
in spite of the face that U اینکه
up to/till/until <idiom> U تا اینکه
unless U جز اینکه
in order to ... U تا [اینکه ]
providing U مشروط بر اینکه
in order that U برای اینکه
wherein U دراثنای اینکه
because U برای اینکه
whilst U ضمن اینکه
instantly U به محض اینکه
instead U بجای اینکه
ere U قبل از اینکه
notwithstanding U باوجود اینکه
to sum up U خلاصه اینکه
in view of the fact that U نظر به اینکه
whereas U نظر به اینکه
the reason why U دلیل اینکه
the reason why U علت اینکه
to the end that U تا اینکه بقصداینکه
in view of <idiom> U به خاطر اینکه
to the end that U برای اینکه
whenas U بعلت اینکه
Despite the fact that… U با وجود اینکه
In view of the fact that … whereas … U نظر به اینکه
that's that U اینکه از این
for U برای اینکه
inorder to U برای اینکه
insomuch U نظر به اینکه
on the supposition that U بخیال اینکه
on the supposition that U بتصور اینکه
owing to the fact that U به واسطه اینکه
pray consider my case U تمنی اینکه
save that U الا اینکه
so that U برای اینکه
than U تا اینکه بجز
as thought U مثل اینکه
as though U مثل اینکه
owing to the fact that U نظر به اینکه
forasmuch as U نظر به اینکه
even though U ولو اینکه
in order to ... U برای [اینکه]
so as to U برای [اینکه]
as soon as U بمحض اینکه
as if U مثل اینکه
hent U ربودن تا اینکه
inorder to U به خاطر اینکه برای
as respects U با توجه به اینکه اما
in order that he may go U برای اینکه برود
not to mention ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
in one world U خلاصه اینکه مختصرا
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
not to say ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
though U گرچه هرچند با اینکه
what with <idiom> U برای اینکه ،درنتیجه
there is nothing for it but to U چارهای ندارد جز اینکه
in order that i may go U برای اینکه بروم
in a word U خلاصه اینکه مختصرا
as regards U با توجه به اینکه اما
in one word U خلاصه اینکه مختصرا
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
Not to mention the fact that … U حالا بگذریم از اینکه...
much as I'd like to <idiom> U با اینکه اینقدر دوست دارم
that is no new U اینکه خبر تازهای نبود
Supposing that is the case . U بفرض اینکه اینطور باشد
the instant i saw him U بمحض اینکه اورا دیدم
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
to be on the safe side U برای اینکه احتمال اشتباه
You are asking for it. You are sticking your neck out. U مثل اینکه تنت می خارد
in orders that it may beeasier U برای اینکه اسان تر شود
instead of doing U بجای اینکه انجام بدهند
instead of working U بجای اینکه او کار بکند
whereas U بادر نظر گرفتن اینکه
iimmediately he saw me U بمحض اینکه مرا دید
adside from U صرفنظر از اینکه گذشته از این
He is very primitive and uncuth . U مثل اینکه از پشت کوه آمده
incomparably U بدون اینکه نظر داشته باشد
we eat that we may live U میخوریم برای اینکه زنده باشیم
approves U تصور اینکه چیزی خوب است
Depending on how late we arrive ... U بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
euphonically U برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
benifit of elergy U امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
You seem to expect something for good measure ! U مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
authentication U اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
Unless the contray is proved . U مگر اینکه خلافش ثابت شود
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
combatable U قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
approving U تصور اینکه چیزی خوب است
approve U تصور اینکه چیزی خوب است
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
i sort of feel sick U مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
at the owner's risk U با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
dut of court U ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
qualities U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
it was beneath my notice U شایسته اینکه اعتنایی بان کنم نبود
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
I am glad to see you up and about. خوشحالم از اینکه شما را سر پا وسر حال می بینم
It's good to see you again. U خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
forbids U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
forbid U بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
There is still time before I go. U هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
take a stand on something <idiom> U فهمیدن اینکه کسی بر علیه چیزی است
unless otherwise prescibed [by the doctor] U مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
Unless otherwise stated . U مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
quality U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
After his discharge from the army, he came to Tehran . پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
mutual terms U شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
checks U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
mercerize U موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
without lifting a finger U بدون اینکه به چیزی دستی بزند [اصطلاح روزمره]
To see her [The sight of her] gives me a pang in my heart. U وقتی که او [زن] را میبینم مانند اینکه نیش به قلبم می زنند.
checked U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
polarity U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
except as otherwise provided U مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
opens U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opened U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
without lifting a finger U بدون اینکه اصلا کاری بکند [اصطلاح روزمره]
germtheory U فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
polarities U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
think little of <idiom> U تصور اینکه چیزی یا کسی مهم یا باارزش است
second-guess someone <idiom> U حدس اینکه یکی دیگه چه کاری انجام میداد
bridges U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
. Why,what was the harm? U چرا اینکه دیگر ایرادی نداشت؟ ( بعنوان اعتراض )
You wI'll fail unless you work harder . U موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
Looks likes he is asking for trouble . looks like he is sticking his neck out . U مثل اینکه سرش به گردنش ( تنش ) زیادی می کند
bridged U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
adoptionism U اعتقادبه اینکه عیسی فرزندخوانده خدا است نه پسرحقیقی او
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
wait up for <idiom> U به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
learn to walk before yaou run. <proverb> U قبل از اینکه بدوى راه رفتن را یاد بگیر.
Funstionalism U [عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
dirty bit U برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
power U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
gibus U کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
verified U بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifying U بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verify U بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
powered U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ... U بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
powers U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
verifies U بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
a penny for your thoughts <idiom> U [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
interpleader U محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
balances U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
to garble the coinage U مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checked U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
checks U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
zeroes U نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
zero U نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros U نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
high time <idiom> U زمان قبل از اینکه کاری بیش ازآن انجام شده
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
chop U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balance U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
supervising U بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
to take action to prevent [stop] such practices U اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
parity U برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
cut down to size <idiom> U ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
How about going out together? U نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
to prove an a U اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
sequences U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
supervised U بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
assembler U پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
boxes U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box U وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
supervise U بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
cts U CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
supervises U بررسی دقیق اینکه آیا کار به درستی انجام شده یا خیر
polarities U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
habeas corpus U میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com