Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pink eye
U
اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
sampler
U
واگیره
[تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
an intercurrent disease
U
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
synchronizes
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronize
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronising
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronises
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronised
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
cts
U
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
end
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ends
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
non contagious
U
بی واگیره
patterning
U
واگیره کردن
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
luse
U
طاعون نا خوشی واگیره دار
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
scramblers
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scrambler
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
drop repeat
U
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
microbicide
U
میکروب کش
microb
U
میکروب
aerobe
U
میکروب هوازی
germiculture
U
پرورش میکروب
spore
U
تخم میکروب
subcultures
U
کشت دوم میکروب
microbiological
U
مربوط به میکروب شناسی
subculture
U
کشت دوم میکروب
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
microspore
U
تخم میکروب ریز خردهاگ
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
spirochetosis
U
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
pasteurize
U
سترون ساختن میکروب طبق روش پاستور
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
provided he goes at once
U
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
diseases
U
ناخوشی
had health
U
ناخوشی
indisposedness
U
ناخوشی
ill health
U
ناخوشی
sickness
U
ناخوشی
invalidism
U
ناخوشی
sicknesses
U
ناخوشی
malady
U
ناخوشی
illnesses
U
ناخوشی
illness
U
ناخوشی
maladies
U
ناخوشی
unhealthiness
U
ناخوشی
morbidness
U
ناخوشی
morbidity
U
ناخوشی
disease
U
ناخوشی
trichosis
U
ناخوشی مو
pathogenetic
U
ناخوشی زا
enteropathy
U
ناخوشی رودهای
biliousness
U
ناخوشی زردابی
estival
U
ناخوشی تابستانی
diseases of this nature
U
اینگونه ناخوشی ها
liver trouble
U
ناخوشی جگر
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
impaludism
U
ناخوشی مردابی
spells
U
حمله ناخوشی
spell
U
حمله ناخوشی
bulimy
U
ناخوشی گرسنگی
spelled
U
حمله ناخوشی
hepatic disease
U
ناخوشی جگر
to be infected with disease
U
ناخوشی راواگیرکردن
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
morbific
U
ناخوشی اور
morbific
U
تولیدکننده ناخوشی
diagnoses
U
تشخیص ناخوشی
myopathy
U
ناخوشی ماهیچه
out break of a disease
U
شیوع ناخوشی
livers
U
ناخوشی جگر
pathogeny
U
پیدایش ناخوشی
pathognomomical
U
نماینده ناخوشی
liver
U
ناخوشی جگر
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
diagnosis
U
تشخیص ناخوشی
pathognomic
U
نماینده ناخوشی
laryngopathy
U
ناخوشی خرخره
microzym
U
میکرب ناخوشی
mal de mer
U
ناخوشی دریا
morbid
U
ویژه ناخوشی
maldemer
U
ناخوشی دریا
illness faded her beauty
U
ناخوشی زیبایی اوراکاست
paragrahia
U
ناخوشی غلط نویسی
pathogenesis
U
مبحث پیدایش ناخوشی
laryngopathy
U
ناخوشی خشک نای
metastasis
U
جابجا شدن ناخوشی
foot rot
U
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
pellagrous
U
دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
diagnostic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی
epizootic
U
ناخوشی همه گیرحیوانی
sickleave
U
مرخصی بابت ناخوشی
to swing the lead
U
خود را به ناخوشی زدن
cirrhosis
U
ناخوشی الکی جگر
immune from disease
U
مصون از گرفتن ناخوشی
morbidly
U
بطور ناخوشی یا فاسد
pestilence
U
ناخوشی همه جاگیر
contagion
U
سرایت ناخوشی واگیر
contagions
U
سرایت ناخوشی واگیر
qualms
U
ناخوشی همه جاگیر
epidmic disease
U
ناخوشی همه جا گیر
qualm
U
ناخوشی همه جاگیر
pandemics
U
ناخوشی همه گیر
pandemic
U
ناخوشی همه گیر
mycotic
U
دچار ناخوشی قارچی
he is liable to become sick
U
اماده ناخوشی است
psychiater
U
پزشک ناخوشی دماغی
bunt
U
ناخوشی قارچی گندم
unhealthy
U
ناخوش ناخوشی اور
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
psychopathic
U
وابسته به ناخوشی دماغی
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
mycetoma
U
یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
hydropathic
U
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
otological
U
وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
idiopathy
U
علاقه خاص ناخوشی جداگانه
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
To pretend sickness(ignorance).
U
تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
pathognomonic
U
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
hydrargyia or rism
U
مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
to i. the germs of a disease
U
میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
framboesia
U
ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
intercurreace
U
مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
humoral pathology
U
علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
galvanist
U
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
psilosis
U
یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
vives
U
یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com