English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
push pop stack U ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
briefing direction U دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
Lilos U اخرین صادره از اخرین وارده
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
Lilo U اخرین صادره از اخرین وارده
pause instruction U دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter U شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
arithmetic instruction U دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
fetched U واکشی
fetch U واکشی
fetches U واکشی
fetch phase U مرحله واکشی
fetch cycle U چرخه واکشی
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
that which U انکه
one who U انکه
or U یا انکه
encke U انکه
whoever U هر انکه
he who U انکه
seventhly U هفتم انکه
before U پیش انکه
while U حال انکه
for one thing <adv.> U یکی انکه
imprlmis U نخست انکه
imprimis U اول انکه
on one side <adv.> U یکی انکه
on the one hand <adv.> U یکی انکه
provided U بشرط انکه
in the second place U دوم انکه
provided U مشروط به انکه
that U که برای انکه
even if U ولو انکه
secondly U دوم انکه
tenthly U دهم انکه
for one thing U یکی انکه
ninthly U نهم انکه
on the condition that U به شرط انکه
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
innocuously U بی انکه گزندی رساند
inoffensively U بی انکه زننده باشد
his reputed son died U انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
his reputed son died U انکه مشهوربودپسراوست مرد
harmlessly U بی انکه اسیبی رساند
without his knowing it U بدون انکه بداند
lastly U اخر از همه انکه
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
out of sigt out of mind U از دل برود هر انکه از دیده برفت
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
affimable U شایسته انکه بطورقطع گفته شود
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
inartistically U بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
affirmance U افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
parathesis U پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
bottommost U اخرین
to the last U تا اخرین دم
finals U اخرین
last a U اخرین
final U اخرین
lastmentioned U اخرین
profound gangrene U یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
permanent set U حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
inexorably U بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
tag end U اخرین قسمت
nightcap U اخرین مسابقه
the last two U اخرین دوتا
bitter end U اخرین پریشانی
topnotch U اخرین نقطه
final price U اخرین قیمت
nightcaps U اخرین مسابقه
the very last drop U اخرین قطره
upshot U اخرین شماره
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
pis aller U اخرین چاره
match point U اخرین امتیاز
parthian glance U اخرین نگاه
match points U اخرین امتیاز
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
stoppress U اخرین خبر
deadlines U اخرین مهلت
deadline U اخرین مهلت
reserve price U اخرین بها
set point U اخرین امتیاز
inextremis U در اخرین مرحله
lasts U اخرین اخیر
lasted U اخرین اخیر
last U اخرین اخیر
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
deadlines U سررسید اخرین فرصت
current U فعلی اخرین اطلاعات
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween U اخرین شب ماه اکتبر
no wind position U اخرین محل هواپیما
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
set point U اخرین امتیاز بازی
currents U فعلی اخرین اطلاعات
deadline U سررسید اخرین فرصت
bell lap U اخرین دور مسابقه
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
pis aller U اخرین پناه چاره
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
up-to-date U مطابق اخرین طرز
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up to date U مطابق اخرین طرز
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
order U دستورالعمل
recipes U دستورالعمل
instructions U دستورالعمل
directions U دستورالعمل
procedure U دستورالعمل
functions U دستورالعمل
instruction U دستورالعمل
function U دستورالعمل
functioned U دستورالعمل
recipe U دستورالعمل
ground rule U دستورالعمل
operating manual U دستورالعمل
perscription U دستورالعمل
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
rear point U اخرین قسمت عقب دار
her last was a son U اخرین بچهای که زایید پسربود
filo U اخرین صادره از اولین وارده
isaid in my last U در اخرین نامه خود گفتم
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
gun lap U شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een U شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
faena U اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
closing prices U اخرین قیمت معامله شده
lins donawitz process U فرایند ال دی
process U فرایند
processes U فرایند
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
no op instruction U دستورالعمل بی اثر
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
instruction foramt U قالب دستورالعمل
instruction length U طول دستورالعمل
decision instruction U دستورالعمل تصمیمی
pull instruction U دستورالعمل بازیابی
instruction register U ثبات دستورالعمل
instruction set U مجموعه دستورالعمل
null instruction U دستورالعمل پوچ
instruction time U زمان دستورالعمل
macro instruction U درشت دستورالعمل
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
halt instruction U دستورالعمل توقف
instruction code U رمز دستورالعمل
prescriptions U تجویز دستورالعمل
prescription U تجویز دستورالعمل
dummy instruction U دستورالعمل ساختگی
microcode U ریز دستورالعمل
decision instruction U دستورالعمل تصمیم
micro instruction U ریز دستورالعمل
entry instruction U دستورالعمل دخول
code U برنامه دستورالعمل ها
ship husbandary manual U دستورالعمل جرثقیل ها
nonexecutable statement U دستورالعمل اجراناپذیر
stop instruction U دستورالعمل توقف
object code U دستورالعمل مقصود
field order U دستورالعمل رزمی
one address instruction U دستورالعمل یک ادرسه
branch instruction U دستورالعمل انشعاب
machine instruction U دستورالعمل ماشین
privileged instruction U دستورالعمل ممتاز
call instruction U دستورالعمل فراخوانی
guidance U دستورالعمل راهنما
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
flight manual U دستورالعمل پرواز
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
command processing U پردازش دستورالعمل
logic instruction U دستورالعمل منطقی
direction U دستورالعمل جهت
order U دستورالعمل دستور
instruction word U کلمه دستورالعمل
quasi instruction U شبه دستورالعمل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com