English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rockers U اسبک سوپاپ
rocker U اسبک سوپاپ
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
shed U دهنه [فضا و فاصله بین نخ های تار یا چله هنگامی که بصورت ضربی جهت عبور پود از هم جدا می شوند.]
grip length U طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
stalklet U ساقه کوچک
pedicel U ساقه کوچک
priming U استر کاری چیدن برگ رسیده تنباکو
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
blade cuff U قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
pilot motor U موتور کوچک
fractional h.p. motor U موتور کوچک
engine cycle U سیکل کاری موتور
outboard motors U موتور کوچک قایق
outboard motor U موتور کوچک قایق
finishing U تمام کاری
low gap semiconductor U نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
valve seat insert U مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
sky surfer U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
trolling motor U موتور کوچک سوارشده روی قایق پاروزنی
full time U پیوسته کاری تمام وقت
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. U به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
To sell at coast price . U مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
rocker arm U اسبک
bagnette U [ابزار برجسته کاری کوچک]
baguet U [ابزار برجسته کاری کوچک]
baguette U [ابزار برجسته کاری کوچک]
nagnet U [ابزار برجسته کاری کوچک]
rocker arm U بازوی اسبک
rocker arm U میل اسبک
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
valve seat reamer U جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
primming U بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
distributes U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
processor U استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
We started when the wind stopped . U هنگامی که باد ایستادحرکت کردیم
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
kex U ساقه پوک گیاهان چتری گیاه چتری که ساقه پوک داشته باشد
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
much little U هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
distress gun U شلیک توپ هنگامی که کشتی درخطراست
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
starting with the issue of July 1 U هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting U نصب موتور قرارگاه موتور
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
Creches U [جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
slip ring induction motor U موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
The darkest hour is that before the down. <proverb> U تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
moment of truth U هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
moments of truth U هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
valves U سوپاپ
valve U سوپاپ
valvate U سوپاپ
delivery valve U سوپاپ تحویل
valve seat U نشیمنگاه سوپاپ
globe valve U سوپاپ کروی
valve lead U تقدم سوپاپ
valve lag U تاخیر سوپاپ
valve guide U هادی سوپاپ
valve clearance U لقی سوپاپ
check valve U سوپاپ یک طرفه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge valve U سوپاپ دود
brake valve U سوپاپ ترمز
admission port U سوپاپ ورودی
intake valve U سوپاپ گاز
intake port U سوپاپ ورودی
inlet valve U سوپاپ گاز
inlet port U سوپاپ ورودی
regulator U سوپاپ نافم
regulators U سوپاپ نافم
slide valve U سوپاپ متحرک
injector valve U سوپاپ تزریق
tulip valve U سوپاپ لولهای
solenoid valve U سوپاپ مغناطیسی
inlet valve U سوپاپ ورودی
lift valve U سوپاپ بالارونده
solenoid controlled valve U سوپاپ الکترومغناطیسی
intake valve U سوپاپ ورودی
valveless U بدون سوپاپ
camshaft U میل سوپاپ
valviferous U سوپاپ دار
camshafts U میل سوپاپ
exhaust valve U سوپاپ دود
blow off valve U سوپاپ قطع دم
grinding U تراشیدن سوپاپ
valves U لامپ سوپاپ
rocker arm U چکش سوپاپ
rocker arm U انگشته ی سوپاپ
regulating valve U سوپاپ تنظیم
air intake U سوپاپ هوا
poppet valve U سوپاپ لولهای
plate valve U سوپاپ بشقابکی
poppet valve U سوپاپ مکش
pilot valve U سوپاپ تنظیم
discs U بشقاب سوپاپ
valve U لامپ سوپاپ
push rod U راهنمای سوپاپ
disc U بشقاب سوپاپ
plunge valve U سوپاپ شناور
high pressure valve U سوپاپ فشار قوی
butterfly valve U سوپاپ یا دریچه پولکی
lathe U دستگاه سوپاپ تراش
lathes U دستگاه سوپاپ تراش
suction U مکش سوپاپ تلمبه
valve U بشکل دریچه یا سوپاپ
respirators U سوپاپ ضربت گیر
respirator U سوپاپ ضربت گیر
valve refacer U دستگاه پرداخت سوپاپ
trailer brake valve U سوپاپ ترمز تریلر
valve timing U زمان بندی سوپاپ
valve timing U تنظیم سوپاپ اتومبیل
valve scavenging U پاک کردن سوپاپ
valves U بشکل دریچه یا سوپاپ
single phase induction motor U موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
valve lift U کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
valve duration U مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
valve seat grinder U دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
gavernor valve U سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
valvate U سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
grinders U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinder U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
cruise valve U سوپاپ ازادکننده هوای گرم بطور مرتب در پرواز
rocker arm U اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
stem U ساقه
shank U ساقه
haulm U ساقه
footstalk U ساقه گل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com