Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concentration
U
غلیظ سازی
concentrations
U
غلیظ سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
denser
U
غلیظ
smoke
U
مه غلیظ
smokes
U
مه غلیظ
fulsome
U
غلیظ
densest
U
غلیظ
concentrated
U
غلیظ
grumous
U
غلیظ
dense
U
غلیظ
thick fog
U
مه غلیظ
sizy
U
غلیظ
dense fog
U
مه بس غلیظ
dreggy
U
غلیظ
thickens
U
غلیظ شدن
enrichment
U
غلیظ کردن
thicken
U
غلیظ شدن
massy
U
متراکم غلیظ
thickened
U
غلیظ شدن
pea-souper
U
مه غلیظ زردرنگ
pea souper
U
مه غلیظ زردرنگ
slabs
U
غلیظ لیز
pea-soupers
U
مه غلیظ زردرنگ
incrassate
U
غلیظ شدن
incrassate
U
غلیظ گردن
thickest
U
غلیظ سفت
thicker
U
غلیظ سفت
thick
U
غلیظ سفت
condensable
U
غلیظ شدنی
potage
U
ابگوشت غلیظ
consomme
U
ابگوشت غلیظ
caliginous
U
تار غلیظ
heavy accent
U
لهجه غلیظ
semiliquid
U
مایع غلیظ
slab
U
غلیظ لیز
thickeners
U
غلیظ کننده
loblolly
U
اش اماج غلیظ
thickener
U
غلیظ کننده
body
U
غلیظ کردن
bodies
U
غلیظ کردن
burrs
U
غلیظ تلفظ کردن
thickening agent
U
عامل غلیظ کننده
viscid
U
غلیظ وشیره مانند
burred
U
غلیظ تلفظ کردن
Blood is thicker than water .
<proverb>
U
خون از آب غلیظ تر است.
heavier
U
غلیظ خواب الود
impaste
U
رنگ غلیظ زدن به
burr
U
غلیظ تلفظ کردن
heavies
U
غلیظ خواب الود
heaviest
U
غلیظ خواب الود
heavy
U
غلیظ خواب الود
pea soupy
U
غلیظ و زرد رنگ
cream of lime
U
دوغاب اهک غلیظ
burring
U
غلیظ تلفظ کردن
syrups
U
محلول غلیظ قندی دارویی
smoke out
<idiom>
U
درمه غلیظ گیر کردن
syrup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
impasto
U
شیوه رنگ زنی غلیظ
minestrone
U
سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
sirup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
wilson cloud
U
نوعی ابر غلیظ و متراکم
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
madrilene
U
ابگوشت غلیظ گوجه فرنگی
sludge
U
لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
accelerating pump
U
پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
calendaring
U
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
condense
U
منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
condenses
U
منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
condensing
U
منقبض کردن یاشدن غلیظ کردن
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion
U
کج سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualizes
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
padding
U
له سازی
deflexion
U
خم سازی
retortion
U
خم سازی
individualization
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
pavements
U
کف سازی
individualises
U
تک سازی
individuation
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
repk lection
U
پر سازی
compaction
U
تو پر سازی
flection
U
خم سازی
bridge building
U
پل سازی
stylization
U
مد سازی
local anasthesia
U
سر سازی
idolization
U
بت سازی
bridgework
U
پل سازی
pacification
U
ارام سازی
enthralment
U
بنده سازی
arching
U
طاق سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
smoothing
U
صاف سازی
doping
U
ناخالص سازی
assimilation
U
درون سازی
domestication
U
اهلی سازی
individualization
U
منفرد سازی
divestiture
U
برهنه سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
divestment
U
بی بهره سازی
duplexing
U
مضاعف سازی
depletion
U
تهی سازی
displacement
U
جانشین سازی
packing
U
فشرده سازی
equality gate
U
برابر سازی
irksomeness
U
کسل سازی
divestiture
U
بی بهره سازی
enrichment
U
غنی سازی
irreticence
U
فاش سازی
denudation
U
برهنه سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
emulation
U
نمونه سازی
elution
U
پاکیزه سازی
milling
U
ارد سازی
assimilation
U
همگون سازی
dwelling construction
U
خانه سازی
deprival
U
بی بهره سازی
fading
U
محو سازی
dwelling construction
U
اپارتمان سازی
discolourment
U
بدرنگ سازی
dilution
U
رقیق سازی
die shop
U
حدیده سازی
die making
U
حدیده سازی
detersion
U
پاک سازی
humanization
U
مردمی سازی
derichment
U
رقیق سازی
exclusion
U
محروم سازی
nationalization
U
ملی سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
image formation
U
تصویر سازی
immortalization
U
جاوید سازی
solutions
U
چاره سازی
forgery
U
صورت سازی
histogenesis
U
بافت سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
horology
U
ساعت سازی
hymnography
U
سرود سازی
ichnography
U
زمینه سازی
solution
U
چاره سازی
stripping
U
برهنه سازی
impregnation
U
ابستن سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
individuation
U
جدا سازی
extinction
U
خاموش سازی
intensification
U
پر قوت سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
inebriation
U
مست سازی
abbreviation
U
کوته سازی
abbreviations
U
کوته سازی
separating
U
جدا سازی
incavation
U
پوک سازی
inceration
U
موم سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com