English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
care killed the cat U غصه انسانراهرقدرهم نیرومند باشد ازپادرمیاورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
punchier U نیرومند
stoutest U نیرومند
puissant U نیرومند
nervy U پر رگ و پی نیرومند
stouter U نیرومند
stout U نیرومند
powerful U نیرومند
feckful U نیرومند
hale U نیرومند
potent U نیرومند
rugged U نیرومند
strong U نیرومند
main U نیرومند
punchiest U نیرومند
mightier U نیرومند
punchy U نیرومند
mightiest U نیرومند
mighty U نیرومند
red-blooded U نیرومند
red blooded U نیرومند
vigorous U نیرومند
stronger U نیرومند
robustious U نیرومند
two fisted U نیرومند
orotund U نیرومند
strongest U نیرومند
brawny U نیرومند
powerhouses U تیم نیرومند
fortifying U نیرومند کردن
fortify U نیرومند کردن
valiant U شجاع نیرومند
sinewy U بااسطقس نیرومند
fortifies U نیرومند کردن
powerhouse U تیم نیرومند
rugged U نیرومند تنومند
ironside U مرد نیرومند
formidable U دشوار نیرومند
stouten U نیرومند شدن
sthenic U شدید نیرومند
all-powerful U بسیار نیرومند
prolific U بارور نیرومند
strengthens U نیرومند کردن
strengthened U نیرومند کردن
strengthen U نیرومند کردن
valiantly U شجاع نیرومند
frank U صریح نیرومند
franked U صریح نیرومند
franker U صریح نیرومند
solid U توپر نیرومند
franking U صریح نیرومند
franks U صریح نیرومند
solids U توپر نیرومند
potentiate U نیرومند ساختن
potentiation U نیرومند ساختن
frankest U صریح نیرومند
strong minded U دارای فکر نیرومند
stoutly U بطور محکم و نیرومند
youths of puissance U جوانان توانا یا نیرومند
thewed U ماهیچه دار نیرومند
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
powered U نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
powers U نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
jeeps U اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
jeep U اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
power U نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
powering U نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
behemoth U کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
admissibleness U باشد
Benedictines U باشد
Benedictine U باشد
at the owner's risk U باشد
incomplete flower U کم باشد
admissibly U باشد
any old thing U هر چه باشد
custom's declaration U باشد
some one or other U هر کس باشد
reflexively U باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
worksheet U ی داشته باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
over crowding U بیشتر باشد
if he be U اگر او باشد
whoso U هر شخصی که باشد
if any U اگر باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
be it so U چنین باشد
let it be U بگذارید باشد
stet U بگذارید باشد
beit so U چنین باشد
at most U خیلی باشد
hydroxide U داشته باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
medially U چنانکه درمیان باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
stray U که متوقف نشده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
strays U که متوقف نشده باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
he must have gone U باید رفته باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
layers U ل تصحیح خطا باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
if any U اگر داشته باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
if need be U اگر لازم باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
if necessary U اگر لازم باشد
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
bourg U محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
bind U به صورتی که قابل اجرا باشد
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
bombproof U ساختمانی که پناه بمب باشد
granitic water U ابی که ازخاک خارادارامده باشد
binds U به صورتی که قابل اجرا باشد
green old wound U زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
liquid capital U سرمایهای که پول نقد باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
catch meadow U چمنی که دردامنه تپهای باشد
syngraph U تنظیم کنندگان رسیده باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
bad dept U طلبی که امکان وصول ان کم باشد
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
between our selves U حرف بین خودمان باشد
There must be some mistakes. باید اشتباهی شده باشد.
sites U محلی که پایه چیزی باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
objectiveness U چنانکه در خارج معقول باشد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
double purchase pulley U غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
pay gravel or dirt U شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com