Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the proper instinct of birds
U
غریزه ویژه پرندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
instinct
U
غریزه
instinctively
U
به غریزه
instincts
U
غریزه
the procreative instinct
U
غریزه تولید
maternal instinct
U
غریزه مادری
thanatos
U
غریزه مرگ
death instinct
U
غریزه مرگ
social instinct
U
غریزه اجتماعی
life instinct
U
غریزه زندگی
herd instinct
U
غریزه جمع گرایی
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
schools
U
گروه پرندگان
air sac
U
بادکنک پرندگان
birds of prey
U
پرندگان شکاری
ornithography
U
شرح پرندگان
ornithic fossils
U
سنگوارههای پرندگان
school
U
گروه پرندگان
birdseed
U
غذای پرندگان
aviaries
U
محل پرندگان
fowler
U
شکارچی پرندگان
aviary
U
محل پرندگان
flocking
U
جمعیت دسته پرندگان
flocks
U
جمعیت دسته پرندگان
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
wildfowler
U
شکارچی پرندگان ابی
flock
U
جمعیت دسته پرندگان
woodnote
U
نغعه پرندگان جنگلی
patagium
U
پرده پای پرندگان
flocked
U
جمعیت دسته پرندگان
flyway
U
راه هوایی پرندگان مهاجر
nestling
U
بچه پرندگان اشیان گیری
ani
U
پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
rookery
U
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookeries
U
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
nestlings
U
بچه پرندگان اشیان گیری
acropodium
U
سطح فوقانی پای پرندگان
guan
U
جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
tertial
U
مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
avifauna
U
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
oology
U
بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
popinjay shooting
U
کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
loral
U
وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
rictus
U
گشادی دهان چاک دهان پرندگان
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
nets
U
ویژه
expresses
U
ویژه
specially
U
ویژه
peculiar
U
ویژه
net
U
ویژه
expressing
U
ویژه
privilege
U
حق ویژه
expressed
U
ویژه
idiocrasy
U
ویژه
nett
U
ویژه
specific
U
ویژه
extra
<adj.>
U
ویژه
particulars
U
ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
special
U
ویژه
express
U
ویژه
prerogative
U
حق ویژه
extra special
U
ویژه
specialists
U
ویژه گر
adhoc
U
ویژه
priviege
U
حق ویژه
particular
U
ویژه
specialist
U
ویژه گر
expert
U
ویژه گر
special character
U
ویژه
paticular
U
ویژه
prerogatives
U
حق ویژه
specific humidity
U
نم ویژه
experts
U
ویژه گر
specifics
U
ویژه
proper value
U
ویژه مقدار
characteristic number
U
ویژه مقدار
characteristic root
U
ویژه مقدار
characteristic function
U
ویژه تابع
special effects
U
جلوههای ویژه
cariologist
U
ویژه گر قلب
habiliments
U
جامه ویژه
bylaw
U
قانون ویژه
byelaw
U
قانون ویژه
(not one's) cup of tea
<idiom>
U
علاقه ویژه
rarely
U
بااستادی ویژه
body guard
U
هنگ ویژه
conizance
U
نشان ویژه
idiom
U
زبان ویژه
extra equipment
U
متعلقات ویژه
equity capital
U
ارزش ویژه
idiom
U
تعبیر ویژه
endemical
U
ویژه یک قوم
electrical resistivity
U
مقاومت ویژه
idioms
U
زبان ویژه
eigenvalue
U
ویژه مقدار
eigenfunction
U
ویژه تابع
ecotype
U
بوم ویژه
specific gravity
U
گرانی ویژه
idioms
U
تعبیر ویژه
gastronomist
U
ویژه گرخوراک
acoustician
U
ویژه گر اواشنود
specific gravities
U
گرانی ویژه
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
special deposits
U
سپردههای ویژه
specific humidity
U
رطوبت ویژه
special character
U
دخشه ویژه
special case
U
مورد ویژه
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special agreement
U
قرارداد ویژه
singular matrix
U
ماتریس ویژه
singular matrix
U
ماتریش ویژه
self weight
U
ویژه وزن
specific lattice
U
شبکه ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
specific heat
U
گرمای ویژه
specific drawdown
U
افت ویژه
specific donor
U
دهنده ویژه
specific cost
U
هزینه ویژه
species specific
U
نوع- ویژه
special verdict
U
تصمیم ویژه
special symbol
U
نماد ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special party
U
گروه ویژه
special duty
U
کار ویژه
resistivity
U
مقاومت ویژه
particular lien
U
حق حبس ویژه
specific yield
U
ابدهی ویژه
speleologist
U
ویژه گر غارشناسی
quantum state
U
ویژه حالت
net profit
U
سود ویژه
specific heat
U
دمای ویژه
monocular
U
ویژه یک چشم
monkish
U
ویژه راهبان
life guard
U
هنگ ویژه
lacrimal
U
ویژه اشک
lachrymal
U
ویژه اشک
labeled cargo
U
کالای ویژه
kink
U
ویژه گی فرریز
penologist
U
ویژه گر کیفرشناسی
relative density
U
گرانی ویژه
regiospecific
U
جهت ویژه
specific resistance
U
مقاومت ویژه
specific rotation
U
چرخش ویژه
proper volume
U
ویژه حجم
proper function
U
ویژه تابع
specific viscosity
U
گرانروی ویژه
prerogatived
U
دارای حق ویژه
preceptorial
U
ویژه اموزگاری
specific volume
U
حجم ویژه
praetorian guard
U
گارد ویژه
specific weight
U
سنگینی ویژه
specific weight
U
وزن ویژه
indicium
U
نشانه ویژه
characteristics
U
نشان ویژه
specialization
U
ویژه گری
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
prerogative
U
دارای حق ویژه
neurologist
U
ویژه گر اعصاب
prerogatives
U
دارای حق ویژه
extraordinary meeting
U
نشست ویژه
specialities
U
ویژه گری
specialists
U
ویژه کار
speciality
U
ویژه گری
specialist
U
ویژه کار
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
physiologists
U
ویژه گر فیزیولوژی
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
monographs
U
ویژه نگاشت
monograph
U
ویژه نگاشت
juvenile
U
ویژه نو جوانان
juveniles
U
ویژه نو جوانان
specialty
U
ویژه گری
experts
U
ویژه کار
specialization
U
ویژه کاری
specializing
U
ویژه گری
stall
U
لژ جایگاه ویژه
specializes
U
ویژه گری
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
specialize
U
ویژه گری
specialising
U
ویژه گری
specialises
U
ویژه گری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com