Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apostrophe
U
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes
U
که درموارد زیر بکار میرود
fuller's earth
U
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh
U
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron
U
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
bay leaf
U
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
crosse
U
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
baby siphon
U
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
nuggar
U
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
flag stones
U
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
aniseed
U
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
stop bath
U
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
thyratron
U
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
the smoking gun
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
kelvin tube
U
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
in flagrante delicto
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
mashy
U
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
hundreds and thousands
U
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
jelutong
U
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
distemper
U
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dry pack
U
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno
U
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
hi
U
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
nitrobenzene
U
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cellulose acetate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
jute
U
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
pitot pressure
U
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
The rotten apple injures its neigbours.
<proverb>
U
یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
caduceus
U
[عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
bespectacled
U
عینکی
cobra
U
مار عینکی
cobras
U
مار عینکی
pantaloon
U
پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
estreat
U
ازدفاتراستخراج کردن وبرای تعقیب بدادگاه دادن
dog cart
U
یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
water plate
U
بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
man hour
U
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
protection
U
محافظت
preservation
U
محافظت
cares
U
محافظت
cared
U
محافظت
care
U
محافظت
conservation
U
محافظت
shelters
U
محافظت کردن
sheltering
U
محافظت کردن
shelters
U
محافظت حمایت
sheltered
U
محافظت کردن
guarding
U
محافظت کردن
sheltering
U
محافظت حمایت
guards
U
محافظت کردن
sheltered
U
محافظت حمایت
shelter
U
محافظت کردن
shelter
U
محافظت حمایت
protect
U
محافظت کردن
guard
U
محافظت کردن
protecting
U
محافظت کردن
protects
U
محافظت کردن
preserve wood
U
محافظت چوب
preservation
U
محافظت جلوگیری
copy protection
U
محافظت از کپی
thermal protection
U
محافظت حرارتی
stickability
U
قابلیت محافظت
normal maintenance
U
محافظت عادی
shield
U
محافظت کردن
shields
U
محافظت کردن
right of self preservation
U
حق محافظت از سرحدات خود
reserved words
U
کلمههای محافظت شده
cares
U
محافظت کردن مراقبت
cared
U
محافظت کردن مراقبت
care
U
محافظت کردن مراقبت
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
to screen
[from]
U
[با پرده]
محافظت کردن
[از]
security
U
محافظت شده یا رمزدار
protected storage
U
حافظه محافظت شده
protected storage
U
انباره محافظت شده
protected passed pawn
U
پیاده رونده محافظت شده
protective
U
زره حفافتی محافظت کننده
he is going
U
میرود
i had no idea he was going
U
که او میرود
the train runs without a stop
U
میرود
unprotected
U
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
preserve
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserving
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
parkas
U
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
if he goes
U
اگر او میرود
presumedly
U
احتمال میرود
the probability is
U
احتمال میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
it wont wash
U
اگرانرابشویندرنگش میرود
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
breakers
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
neck or nothing
U
یا سر میرود یا کلاه می اید
in all probability
U
احتمال کلی میرود
bleeder
U
کسی که خونش میرود
bleeders
U
کسی که خونش میرود
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
impenetrable
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
crested
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
private
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
furry
U
خز پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
painted
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
recondite
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
occult
U
پوشیده
automatic reset circuit breaker
U
محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
Where does this road lead to?
U
این جاده به کجا میرود؟
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com