Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
divert action
U
عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
commissioning
U
حق العمل
commissions
U
حق العمل
premium
U
حق العمل
commission
U
حق العمل
brokage
U
حق العمل
brokerage
U
حق العمل
commission fee
U
حق العمل
factorage
U
حق العمل
premiums
U
حق العمل
reflex force
U
فشارعکس العمل
resilient
U
عکس العمل
rough and ready
U
سریع العمل
reaction
U
عکس العمل
reactional
U
عکس العمل
reactions
U
عکس العمل
prompt
U
عکس العمل
commissioners
U
حق العمل کار
commission agent
U
حق العمل کار
respond
U
عکس العمل
commissioner
U
حق العمل کار
reactive effect
U
عکس العمل
responded
U
عکس العمل
factor
U
حق العمل کار
factorage
U
حق العمل کاری
factors
U
حق العمل کار
responds
U
عکس العمل
prompted
U
عکس العمل
prompts
U
عکس العمل
reaction time
U
زمان عکس العمل
interaction
U
عکس العمل متقابل
reflex force
U
نیروی عکس العمل
retaliation
U
عکس العمل متقابل
immediate action
U
عکس العمل فوری
rapid
U
سریع العمل چابک
n address instruction
U
دستور العمل با N نشانی
on commission
U
بطورحق العمل کاری
reactor
U
عامل عکس العمل
response
U
عکس العمل به دلیلی
pseudoinstruction
U
شبه دستور العمل
reaction curve
U
منحنی عکس العمل
reaction equation
U
معادله عکس العمل
reaction force
U
نیروی عکس العمل
latency
U
دوره عکس العمل
reactors
U
عامل عکس العمل
reflexology
U
عکس العمل شناسی
reflexes
U
عکس العمل غیرارادی
reflex
U
عکس العمل غیرارادی
reaction
U
انفعال عکس العمل
armature reaction
U
عکس العمل ارمیچر
commissioning
U
حق العمل مامور شدن
factor
U
حق العمل کار نماینده
commissions
U
حق العمل مامور شدن
factors
U
حق العمل کار نماینده
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
reactions
U
انفعال عکس العمل
repercussion
U
عکس العمل واکنش
modulus of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
coefficient of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
responses
U
عکس العمل به دلیلی
background count
U
عکس العمل تشعشع
transfer instruction
U
دستور العمل انتقال
commission
U
حق العمل مامور شدن
commission
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissions
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissions
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
reacted
U
عکس العمل نشان دادن
reacting
U
عکس العمل نشان دادن
commission
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
U
حق العمل کاری امانت فروشی
reacts
U
عکس العمل نشان دادن
returned
U
مراجعت کردن عکس العمل
returning
U
مراجعت کردن عکس العمل
return
U
مراجعت کردن عکس العمل
returns
U
مراجعت کردن عکس العمل
shiping agent
U
حق العمل کار بارگیری کشتی
react
U
عکس العمل نشان دادن
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
responsive
U
دارای عکس العمل سریع جواب گو
backlash
U
عکس العمل سیاسی واکنش شدید
deadbeats
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
boomerangs
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
triggerman
U
ادمکش سریع العمل درمیان جماعت اوباش
boomeranging
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranged
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
deadbeat
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
boomerang
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
antigens
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
antigen
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
operation
U
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
interactive
U
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
dummy
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
dummies
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
leaning
U
تکیه
leanings
U
تکیه
accumbency
U
تکیه
reliance
U
تکیه
unaccented
U
بی تکیه
emphasis
U
تکیه
atonic
U
بی تکیه
loll
U
لم تکیه
lolled
U
لم تکیه
lolling
U
لم تکیه
lolls
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
accent
U
تکیه
enclitic
U
بی تکیه
recumbency
U
تکیه
accented
U
تکیه
accenting
U
تکیه
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
anthropomorphic software
U
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
lean
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه زدن
leaned
U
تکیه کردن
to base one self
U
تکیه کردن
leans
U
تکیه زدن
leans
U
تکیه کردن
leaned
U
تکیه زدن
maulstick
U
تکیه دست
mahlstick
U
تکیه دست
support roller
U
تکیه گاه
backrest
U
تکیه گاه
boilerplate
U
تکیه کلام
heel rest
تکیه گاه
bridge seat
U
تکیه گاه
support bearing
U
تکیه گاه
saddle bearer
U
تکیه گاه
catch-phrase
U
تکیه کلام
catch-phrases
U
تکیه کلام
counterfort
U
دیوار تکیه
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
point of support
U
تکیه گاه
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
slump over
U
تکیه زدن
arm rest
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
insist
U
تکیه کردن بر
bolstered
U
تکیه دادن
recline
U
تکیه کردن
bolster
U
تکیه دادن
stayed
U
تکیه مهار
stay
U
تکیه مهار
anchors
U
تکیه گاه
anchoring
U
تکیه گاه
anchor
U
تکیه گاه
fulcrum
U
تکیه گاه
bolsters
U
تکیه دادن
support
U
تکیه گاه
insisted
U
تکیه کردن بر
insisting
U
تکیه کردن بر
insists
U
تکیه کردن بر
reclined
U
تکیه کردن
reclines
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه دادن
stand
U
تکیه گاه
rest
U
تکیه گاه
relying
U
تکیه کردن
relies
U
تکیه کردن
propping
U
تکیه گاه
propped
U
تکیه گاه
prop
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه دادن
rests
U
تکیه گاه
anchorages
U
تکیه گاه
anchorage
U
تکیه گاه
relied
U
تکیه کردن
bearing
U
تکیه گاه
rely
U
تکیه کردن
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
free support
U
تکیه گاه ازاد
fixed support
U
تکیه گاه گیردار
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
indirect support
U
تکیه گاه بی واسطه
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
rest
U
تکیه گاه استراحت
slogan
U
تکیه کلام شعار
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
lateral support
U
تکیه گاه کناری
support pression
U
فشار تکیه گاه
solid support
U
تکیه گاه جامد
simple support
U
تکیه گاه ساده
rests
U
تکیه گاه استراحت
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com