Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
rontgenogram
U
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
rem
U
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
x ray
U
اشعه مجهول
roentgen ray
U
اشعه مجهول
xrays
U
اشعه مجهول
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
encephalogram
U
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter
U
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
isodose
U
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
luminescence
U
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
radiation cooling
U
سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
black writer
U
چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
laser
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
holograms
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
hologram
U
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
gun
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
photographic
U
عکسی
passe partout
U
جا عکسی
pictomap
U
نقشه عکسی
photoprint
U
چاپ عکسی
index map
U
نقشه عکسی
photo print
U
چاپ عکسی
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
photo interpretation
U
تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
wirephoto
U
عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
photocharting
U
روش تبدیل عکس هوایی به نقشههای عکسی
triptych
U
عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
montage
U
عکسی که از چند قطعه عکس بهم چسبانده تشکیل شده باشد
montages
U
عکسی که از چند قطعه عکس بهم چسبانده تشکیل شده باشد
ratioing
U
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
unbeknown
U
مجهول
unknowns
U
مجهول
secrets
U
سر مجهول
secret
U
سر مجهول
unbeknownst
U
مجهول
fameless
U
مجهول
unknown
U
مجهول
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
rontgen rays
U
پرتو مجهول
identity of unknown
U
مجهول الهویه
of unknown identity
U
مجهول الهویه
of unknown ownership
U
مجهول المالک
unknown sample
U
نمونه مجهول
fameless
U
مجهول الهویه
the passive voice
U
فعل مجهول
unclear condition
U
شرط مجهول
of obscure birth
U
مجهول النسب
the passive voive
U
فعل مجهول
ownership of unknown
U
مجهول المالک
the passive voive
U
بنا مجهول
the passive voice
U
بنای مجهول
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
property with unknown owner
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
fabulous
U
افسانه وار مجهول
ignotum per igno tius
U
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
incognito
U
نا شناس مجهول الهویه
passiveness
U
فعل درحالت مجهول
person of unknown indentity
U
شخص مجهول الهویه
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
deponont
U
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
lined photomap
U
نقشه عکسی میزان شده یاتنظیم شده
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
irradiation
U
تابش
shines
U
تابش
radioactivity
U
تابش
shine
U
تابش
glints
U
تابش
glitter
U
تابش
isodose
U
هم تابش
glitters
U
تابش
glittered
U
تابش
phosphorogenic
U
تابش زا
glowed
U
تابش
brilliance
U
تابش
radiation of heat
U
تابش
glow
U
تابش
glint
U
تابش
radiational
U
تابش
glinted
U
تابش
glinting
U
تابش
radiation
U
تابش
glows
U
تابش
total radiation
U
تابش کل
lustre
U
تابش
emissions
U
تابش
effulgence
U
تابش
eradiation
U
تابش
erythema
U
تابش
fulgency
U
تابش
coruscation
U
تابش
emission
U
تابش
effulge
U
تابش
emissivity
U
تابش نسبی
annihilation radiation
U
تابش نابودی
energy radiation
U
تابش انرژی
polarized radiation
U
تابش قطبیده
black light
U
تابش فرابنفش
irradiating
U
تابش دادن
ultraviolet radiation
U
تابش فرابنفش
anneal
U
پخت تابش
exciting radiation
U
تابش برانگیزاننده
shines
U
فروغ تابش
shine
U
فروغ تابش
flashes
U
تابش انی
flashed
U
تابش انی
angle of reflection
U
زاویه تابش
radiant intensity
U
شدت تابش
radiation constants
U
ثابتهای تابش
sheen
U
تابش برق
candescent
U
تابش یاگرما
radiometer
U
تابش سنج
electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی
spectrum
U
گستره تابش
solarization
U
تابش افتاب
soft radiation
U
تابش نرم
primary cosmic rays
U
تابش کیهانی
sunshine
U
تابش افتاب
radiation hazard
U
گزند تابش
thermal emission
U
تابش حرارتی
radiation density
U
تراکم تابش
radiation efficiency
U
راندمان تابش
radiation field
U
میدان تابش
radiation intensity
U
شدت تابش
radiation laws
U
قوانین تابش
radiation loss
U
گمگشتگی تابش
bolometri
U
تابش سنجی
thermal radiation
U
تابش حرارتی
radiation pattern
U
الگوی تابش
cosmic radiation
U
تابش کیهانی
irradiates
U
تابش دادن
wave radiation
U
تابش موج
plane of incidence
U
صفحه تابش
soaking
U
تابش متعادل
cosmic rays
U
تابش کیهانی
lustreer
U
تابش فروزندگی
heat radiation
U
تابش گرما
irradiation
U
تابش دهی
angle of incidence
U
زاویه تابش
incidence angle
U
زاویه تابش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com