English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
Other Matches
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
academic U علمی
theoretic U علمی
sciential U علمی
scientific U علمی
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
scientail U ماهر علمی
disciplines U رشته علمی
scientific management U مدیریت علمی
scientific experiment U تجربه علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scientific applications U کابردهای علمی
prescientific U پیش علمی
horticulture U باغبانی علمی
theories U فرض علمی
disciplining U رشته علمی
science fiction U افسانه علمی
object lessons U درس علمی
object lesson U درس علمی
scientifically U بطور علمی
scholarism U تحقیق علمی
theory U فرض علمی
scientific method U روش علمی
academic freedom آزادی علمی
researching U تحقیقات علمی
field trip U گردش علمی
researches U تحقیقات علمی
boffins U پژوهشگر علمی
researched U تحقیقات علمی
research U تحقیقات علمی
memoire U مقاله علمی
the province of science U رشته علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
applied or mixed U ریاضیات علمی
boffin U پژوهشگر علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
principle U قانون علمی
principle U اصل علمی
faculties U هیئت علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
scientific researches U تتبعات علمی
academian U عضوانجمن علمی
discipline U رشته علمی
faculty U هیئت علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
tree surgery U تشریح علمی درخت
science fiction U داستان تخیلی علمی
theories U فرضیه علمی تعلیم
ethnography U مطالعه علمی نژادها
teach-in U بحث علمی دانشجویی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
scientific data processing U پردازش داده علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
homosapiens U نام علمی انسان
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
sciosophy U معرفت غیر علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
scientism U پیروی از روش علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
unscientific U خلاف موازین علمی
school U مکتب علمی یافلسفی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
pomology U میوه کاری علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
scientifically U موافق اصول علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
ionics U مبحث علمی یونها
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
schools U مکتب علمی یافلسفی
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
laity U غیر فنی وغیر علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
personal U خصوصی
privates U خصوصی
jackes U خصوصی
informal U خصوصی
necessary house U خصوصی
subrosa U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
private U خصوصی
private line U خط خصوصی
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
private treaty U معامله خصوصی
tutor U معلم خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
tutored U معلم خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
tutors U معلم خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
in petto U بطور خصوصی
private law U حقوق خصوصی
private deed U سند خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
closets U گنجه خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
personal U منقول خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private company U شرکت خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
paticular U خصوصی بابت
relator U شاکی خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
relator U مدعی خصوصی
passkey U کلید خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
caskets U نامه خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
casket U نامه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
privatises U خصوصی کردن
private school U اموزشگاه خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
privatising U خصوصی کردن
privately U بطور خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
privatizes U خصوصی کردن
privatized U خصوصی کردن
privatize U خصوصی کردن
private U اختصاصی خصوصی
subjective U فاعلی خصوصی
privatization U خصوصی کردن
privy U خصوصی محرمانه
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
privatised U خصوصی کردن
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
party line U خط خصوصی تلفن
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
closet U گنجه خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
private sector U بخش خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
party lines U خط خصوصی تلفن
camarin U نیایشگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com