English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perfumery U عطر سازی عطریات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
deflexion U خم سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
flection U خم سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
padding U له سازی
bridge building U پل سازی
compaction U تو پر سازی
individualization U تک سازی
retortion U کج سازی
individualises U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
bridgework U پل سازی
repk lection U پر سازی
individuation U تک سازی
individualising U تک سازی
individualised U تک سازی
flooring U کف سازی
idolization U بت سازی
truncation U بی سر سازی
pavement U کف سازی
stylization U مد سازی
forgeries U سند سازی
scheme U سامان سازی
implementation U پیاده سازی
roofing U سقف سازی
reduction U ساده سازی
reductions U ساده سازی
optimality U بهینه سازی
forgeries U صورت سازی
oblieration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
schemed U سامان سازی
forgery U صورت سازی
solution U چاره سازی
solutions U چاره سازی
forgery U سند سازی
immunization U ایمن سازی
fumigation U ضد عفونی سازی
obliteration U پاک سازی
stripping U برهنه سازی
gaingiving U مشتبه سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
portrayals U مجسم سازی
simulations U شبیه سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U همانند سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
mystification U گیج سازی
mutualization U دو طرفه سازی
gold beating U زرورق سازی
municipalize U شهر سازی
mortar mixing U ملات سازی
grillwork U شبکه سازی
simulation U همانند سازی
portrayal U مجسم سازی
severance U جدا سازی
nidification U اشیانه سازی
nidificate U لانه سازی
networking U شبکه سازی
nest building U لانه سازی
frame-ups U پرونده سازی
frame-up U پرونده سازی
gelatination U دلمه سازی
relocation U جابجا سازی
notification U اگاه سازی
gemination U جفت سازی
glasswork U شیشه سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
simulation U شبیه سازی
simulation U فاهر سازی
modeller U قالب سازی
optimization U بهینه سازی
netting U تور سازی
pulverization U پودر سازی
punctation U نقطه سازی
puppydom U خود سازی
flatting U تنکه سازی
puppyhood U خود سازی
purification U خالص سازی
proportionment U متناسب سازی
inversions U وارون سازی
procurance U فراهم سازی
popularization U محبوب سازی
precipitousness work U خلاصه سازی
prefabrication U پیش سازی
inversion U وارون سازی
weaponry U اسلحه سازی
preformation U پیش سازی
quadrature U مربع سازی
rarafaction U رقیق سازی
rarafaction U لطیف سازی
statue U پیکر سازی
rectification U دائم سازی
ordering U مرتب سازی
refrigerating technique U فن سرما سازی
unification U یکی سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
restoration to life U زنده سازی
retardment U کند سازی
statues U پیکر سازی
simplification U ساده سازی
urbanization U شهری سازی
re construction U دوباره سازی
rearrngement U پس وپیش سازی
accommodation U برون سازی
simplifications U ساده سازی
accommodations U برون سازی
retrenchment U مستحکم سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
form work U کاذب سازی
optometry U عینک سازی
formularization U فرمول سازی
mutilation U معیوب سازی
foundation materials U مصالح پی سازی
curtailment U کوتاه سازی
schemes U سامان سازی
optimize U بهینه سازی
revelation U فاش سازی
revelations U فاش سازی
extinction U خاموش سازی
forging signatures U امضا سازی
ostosis U استخوان سازی
peneplanation U دشت سازی
perpetuation U جاودان سازی
foliation U برگ سازی
suffocation U خفه سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
pimpling U حباب سازی
plasticization U نرم سازی
pedogenesis U جلگه سازی
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
overconditioning U پرشرطی سازی
paling U نرده سازی
panel work U تنکه سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
vaporization U بخار سازی
enslavement U بنده سازی
intriguing U زمینه سازی
inceration U موم سازی
negation U خنثی سازی
evacuation U تهی سازی
inculcation U جایگیر سازی
strangling U خفه سازی
coaching U اماده سازی
individualization U منفرد سازی
refreshment U تازه سازی
refreshments U تازه سازی
image formation U تصویر سازی
flooding U غرقه سازی
immortalization U جاوید سازی
regionalism U منطقه سازی
shipbuilding U کشتی سازی
brazier U برنج سازی
braziers U برنج سازی
impregnation U ابستن سازی
incavation U پوک سازی
individualization U فرد سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com