English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
jacobite U عضو فرقه راهبان دومی نیکن
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
halidom U چیز مقدس جای مقدس
monkhood dress U راهبان
monkish U ویژه راهبان
cowls U بالاپوش راهبان
monastically U بشیوه راهبان
cowl U بالاپوش راهبان
friary U راهبان سائل
monasteries U خانقاه راهبان
mninster U خانقاه راهبان
monastery U خانقاه راهبان
abbot U رئیس راهبان
abbots U رئیس راهبان
holy office U جامعه راهبان ومومنین
enclosure U اتاق راهبان [دین]
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
abbacy U مقام رهبانیت مقر راهبان دیر
locutory U تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
mninster U دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
sects U فرقه
sect U فرقه
demomination U فرقه
trappist U عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
cloisters U اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloister U اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
sect U فرقه مذهبی
sectarianism U پیروی از یک فرقه
sectarianism U فرقه گرایی
factionary U طرفدار یک فرقه
sectarian U فرقه گرای
heresies U بدعتکاری فرقه
heresy U بدعتکاری فرقه
denominationalism U فرقه گرایی
factions U انجمن فرقه
sectarian U عضو فرقه
factionalism U فرقه بازی
sects U فرقه مذهبی
faction U انجمن فرقه
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
Mormon U فرقه مذهی مورمن
Mormons U فرقه مذهی مورمن
quietism U فرقه متصوفه اهل سکوت
quakerism U معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
Protestant U عضو فرقه مسیحیان پروتستان
secarianism U پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
Protestants U عضو فرقه مسیحیان پروتستان
jacobin U راهب فرقه دومی نیکن
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
Zen U فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
Methodist U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodists U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
roundhead U نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
carmelite U وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
sacred U مقدس
sacrosanct U مقدس
heavenly minded U مقدس
inviolable U مقدس
prayerful U مقدس
venerable U مقدس
sanctimonious U مقدس
numinous U مقدس
holier U مقدس
saintly U مقدس
holiest U مقدس
holy U مقدس
saint U مقدس
sanctified U مقدس
saints U مقدس
hallowed U مقدس
sanctuary U جایگاه مقدس
relics U اثار مقدس
scripture U کتاب مقدس
relic U اثار مقدس
holily U بطور مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
scriptures U کتاب مقدس
hallow U مقدس کردن
halidome U جای مقدس
halidome U چیز مقدس
innocent U مبرا مقدس
saint U مقدس شمردن
saints U مقدس شمردن
hagiology U ادبیات مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
stoup U قدح اب مقدس
st.michael U پطرس مقدس
Holy Writ U کتاب مقدس
sanctimonious U مقدس نما
tartuffe U مقدس ریایی
fiesta U روز مقدس
fiestas U روز مقدس
sanctimony U مقدس نمایی
Holy Father U پدر مقدس
tartufe U مقدس ریایی
tartufe U خشکه مقدس
dedication cross U صلیب مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
St U مخفف مقدس
SS U مخفف مقدس
moralistic U خشکه مقدس
Holy Weeks U هفتهی مقدس
Holy Week U هفتهی مقدس
the holy U کتاب مقدس
tartuffe U خشکه مقدس
sanctimoniousness U مقدس نمایی
sanctified airs U مقدس نمایی
sancify U مقدس شمردن
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
holyday U روز مقدس
holy legislator U شارع مقدس
shrine U جای مقدس
sacred places U جاهای مقدس
shrines U جای مقدس
altar-table U میز مقدس در کلیسا
anointment U تقدیس با روغن مقدس
mitsvot U حکم کتاب مقدس
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
pontify U خودرا مقدس نمودن
mitzvah U حکم کتاب مقدس
sacredly U بطور مقدس یا محترم
religiosity U خشکه مقدس بودن
postil U تفسیر کتاب مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
biblical U مطابق کتاب مقدس
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
pali U زبان مقدس بودائیان
herded U جمعیت
herds U جمعیت
population [pop.] U جمعیت
herding U جمعیت
bodle U جمعیت
thickly peopled U پر جمعیت
over peopled U پر جمعیت
gregariously U با جمعیت
full of life U پر جمعیت
press U جمعیت
thickly populated U پر جمعیت
densely populated U پر جمعیت
thinly populated U کم جمعیت
many peopled U پر جمعیت
herd U جمعیت
throng U جمعیت
gaggles U جمعیت
gaggle U جمعیت
demos U جمعیت
thronging U جمعیت
mobbed U جمعیت
gangs U جمعیت
mob U جمعیت
thronged U جمعیت
throngs U جمعیت
desolate U بی جمعیت
army U جمعیت
armies U جمعیت
mobs U جمعیت
cortege U جمعیت
corteges U جمعیت
gang U جمعیت
mobbing U جمعیت
presses U جمعیت
society U جمعیت
heaping U جمعیت
company U جمعیت
thin U کم جمعیت
companies U جمعیت
heaps U جمعیت
thins U کم جمعیت
thinnest U کم جمعیت
populace U جمعیت
thinners U کم جمعیت
thinned U کم جمعیت
crowd جمعیت
rabble U جمعیت
crowds U جمعیت
populations U جمعیت
heap U جمعیت
societies U جمعیت
population U جمعیت
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
to U مادریک کلمه مقدس است
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
veda U کتاب مقدس باستانی هند
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com