Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triumvir
U
عضو اتحاد سه گانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
injunction
U
اتحاد
hexaploid
U
شش گانه
triples
U
سه گانه
tripled
U
سه گانه
triple
U
سه گانه
alliances
U
اتحاد
alliance
U
اتحاد
trebly
U
سه گانه
three fold
U
سه گانه
conferderation
U
اتحاد
accretion
U
اتحاد
unions
U
اتحاد
injunctions
U
اتحاد
integrity
U
اتحاد
trinal
U
سه گانه
triplet
U
سه گانه
confederation
U
اتحاد
consolidation
U
اتحاد
confederations
U
اتحاد
decuple
U
ده گانه
hobby-horse
U
گانه
hobby-horses
U
گانه
togetherness
U
اتحاد
leagues
U
اتحاد
league
U
اتحاد
federative
U
اتحاد
trinary
U
سه گانه
tripling
U
سه گانه
identity
U
اتحاد
federal
U
اتحاد
ternal
U
سه گانه
sextette
U
شش گانه
sextuplicate
U
شش گانه
sextuplet
U
شش گانه
identities
U
اتحاد
incorporation
U
اتحاد
unity
U
اتحاد
union
U
اتحاد
solidarity
U
اتحاد
military convention
U
اتحاد نظامی
the triple entent
U
ائتلاف سه گانه
confederacies
U
اتحاد پیوند
confederacy
U
اتحاد پیوند
triple point
U
نقطه سه گانه
degress of comparison
U
درجات سه گانه
septempartite
U
هفت گانه
defensive league
U
اتحاد دفاعی
unifiable
U
قابل اتحاد
duopoly
U
انحصار دو گانه
triple bond
U
پیوند سه گانه
monetary convention
U
اتحاد پولی
the three kingdoms
U
مولودهای سه گانه
the big three
U
بزرگان سه گانه
the three kingdoms
U
موالیدسه گانه
mathematical identity
U
اتحاد ریاضی
macrogamete
U
کلان گانه
in severalty
U
جدا گانه
the tribes
U
اسباط 21 گانه
ternate
U
سه برگچهای سه گانه
ternary
U
سه برگچهای سه گانه
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
syneresis
U
اتحاد دو حرف
sodality
U
اتحاد یگانگی
monetary convention
U
اتحاد ارزی
triple address
U
با نشانی سه گانه
the learned professions
U
علوم سه گانه
tie
U
اتحاد وابستگی
unions
U
اتحاد سازش
union
U
اتحاد اتحادیه
services
U
نیروهای سه گانه
association
U
معاشرت اتحاد
associations
U
معاشرت اتحاد
quadruplet
U
چهار گانه
unions
U
اتحاد اتحادیه
unions
U
اتحاد واتفاق
union
U
اتحاد سازش
ties
U
اتحاد وابستگی
marriage
U
یگانگی اتحاد
marriages
U
یگانگی اتحاد
coalition
U
اتحاد موقتی
coalitions
U
اتحاد موقتی
union
U
اتحاد واتفاق
octoploid
U
هشت گانه
quadruplets
U
چهار گانه
consolidation
U
ترکیب اتحاد
twelve
U
دوازده گانه
disunity
U
عدم اتحاد
unison
U
اتحاد اتفاق
sextet
U
شش گانه شش قلو
unitive
U
موجد اتحاد
toothless
U
بچه گانه
diphthong
U
اتحاد دو صوت
diphthongs
U
اتحاد دو صوت
Soviet Union
U
اتحاد شوروی
sextets
U
شش گانه شش قلو
quadruple
U
چهار گانه
quadrupling
U
چهار گانه
quadruples
U
چهار گانه
quadrupled
U
چهار گانه
small clothes
U
جامه بچه گانه
twelve tables
U
الواح دوازده گانه
sextuple
U
دارای شش ضربه شش گانه
spirit de corps
U
روح یگانگی و اتحاد
trivium
U
علوم ازاد سه گانه
synoecy
U
اتحاد واتفاق الحاق
synoeky
U
اتحاد واتفاق الحاق
the big four
U
بزرگان چهار گانه
solidarity
U
بهم پیوستگی
[اتحاد]
the three persons
U
اقنوم های سه گانه
punic wars
U
جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
decathlon
U
ورزشهای ده گانه دوومیدانی
multiple connector
U
بست چند گانه
fourteen points
U
اصول چهارده گانه
multicomputer
U
کامپیوتر چند گانه
misalliance
U
اتحاد وائتلاف نامناسب
unionist
U
هواخواه اتحاد و یگانگی
hypocorism
U
لقب بچه گانه
leagues
U
اتحاد متحد کردن
slur
U
خط اتحاد لکه ننگ
slingshot
U
تیرکمان بچه گانه
slingshots
U
تیرکمان بچه گانه
heptarchy
U
ولایات هفت گانه
five unit code
U
الفبای پنج گانه
unionists
U
هواخواه اتحاد و یگانگی
decathlons
U
ورزشهای ده گانه دوومیدانی
multiple regression
U
رگرسیون چند گانه
multiprocessing
U
پردازش چند گانه
slurring
U
خط اتحاد لکه ننگ
pedologia
U
گفتار بچه گانه
slurs
U
خط اتحاد لکه ننگ
octateuch
U
کتابهای هشت گانه
pentarchy
U
اتحاد پنج حکومت
band
U
دستهء موسیقی اتحاد
slurred
U
خط اتحاد لکه ننگ
league
U
اتحاد متحد کردن
octachord
U
نتهای هشت گانه
bands
U
دستهء موسیقی اتحاد
octarchy
U
ولایات هشت گانه
Soviets
U
هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
Soviet
U
هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
pentarchy
U
اتحاد پنج نیرو یاپنج حس
pan americanism
U
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
post union
U
اتحاد پستی بین المللی
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
multiprecision arithmetic
U
ریاضیات با دقت چند گانه
blocked
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocks
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
block
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
girly
U
غیر بالغ خام وبچه گانه
soapbox derby
U
مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
hop stop and jump
U
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
misjoinder
U
اتحاد ناصحیح وتبانی اصحاب دعوی
multiple arc lamp
U
لامپ قوسی با اتصال چند گانه
signs of the zodiac
U
صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
to orient oneself
U
جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
bloc
U
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
blocs
U
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
hierarchies
U
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy
U
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
agoines
U
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
phratry
U
درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
menu display
U
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
siva
U
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
heptateueh
U
کتب هفت گانه اول کتب عهدعتیق
coalitions
U
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
coalition
U
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
vigesimal
U
بیست قسمت شده بیست گانه
octamerous
U
هشت گانه هشت عددی
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
Seprately.
U
جدا جدا ( جدا گانه )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com