English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high tea U عصرانه مفصل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
kettledrum U دمامه عصرانه مفصل
kettledrums U دمامه عصرانه مفصل
naker U دمامه عصرانه مفصل
Other Matches
five tea U عصرانه
glenoid fossa or cavity U گودی مفصل کاسه مفصل
tea parties U عصرانه چای
tea party U عصرانه چای
meat tea U چایی یا عصرانه با گوشت
tea-time U زمان چای و عصرانه
the dansant U مجلس چای ورقص عصرانه
hinge U مفصل
spacious U مفصل
juncture U مفصل
inarticulate U بی مفصل
Hinduism U مفصل
inventorial U مفصل
jointless U بی مفصل
voluminous U مفصل
fine drawn U مفصل
linkage point U مفصل
commissure U مفصل
hinges U مفصل
baom joomok U یک مفصل
articulation U مفصل
anarthrous U بی مفصل
fulsome U مفصل
joint U مفصل
copious U مفصل
sockets U مفصل
socket مفصل
copula U مفصل
coupling U مفصل
copulas U مفصل
pivots U مفصل
pivoted U مفصل
pivot U مفصل
ankylosis U جمود مفصل
clippings U مفصل کابل
disjoint U از مفصل دراوردن
arthrology U مفصل شناسی
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
ample U فراوان مفصل
gimmal U مفصل لولا
choke joint U مفصل چوکی
diarthrosis U مفصل متحرک
detail part U قسمت مفصل
abarticulation U مفصل متحرک
ginglymus U مفصل لولایی
swivel joint U مفصل گردان
synosteology U مفصل شناسی
toggle joint U مفصل زانویی
trunnion U مفصل افقی
universal joint U مفصل چرخنده
in great detail U با جزئیات مفصل
steering swivel U مفصل فرمان
scape U مفصل اصلی
glene U کاسه مفصل
hinge joint U مفصل لولایی
hip joint U مفصل ران
synarthrosis U مفصل بی حرکت
knee joint U مفصل زانو
largo U اهسته و مفصل
multiple cable joint U مفصل انشعاب
facets U بند مفصل
sleeve U موف مفصل
articulation U مفصل لولا
arthritis U اماس مفصل
arthritis U التهاب مفصل
juncture U پیوستگی مفصل
splice U مفصل بافته
luncheon U غذای مفصل
luncheons U غذای مفصل
clip U مفصل کابل
articulation U مفصل بندی
splicing U مفصل بافته
sleeves U موف مفصل
joint U مفصل پیوندگاه
articulate U مفصل دارکردن
articulates U مفصل دارکردن
articulating U مفصل دارکردن
hip U مفصل ران
hips U مفصل ران
spliced U مفصل بافته
splices U مفصل بافته
clipped U مفصل کابل
clips U مفصل کابل
facet U بند مفصل
swivel U مفصل گردنده
swivelled U مفصل گردان
swivels U مفصل گردنده
swivel U مفصل گردان
pigtail U مفصل دم خوکی
pigtails U مفصل دم خوکی
swivels U مفصل گردان
palaver U گفتگوی مفصل
swivelled U مفصل گردنده
In ditail . Diffusively . U بطور مفصل ( مفصلا")
arthropoda U جانوران مفصل دار
thurl U مفصل خاصره گوسفند
luxation U در رفتگی مفصل استخوان
cable jointing sleeve U مفصل انشعاب کابل
amplified U مفصل گفتن یانوشتن
double jointed U دارای مفصل کاذب
cable joint U مفصل اتصال کابل
arthropod U جانور مفصل دار
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
choke flange joint U مفصل چوکی ال شکل
dimerous U دارای مفصل دوبخشی
disjoint U در رفتن از مفصل درامدن
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
amplifying U مفصل گفتن یانوشتن
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
double-jointed U دارای مفصل کاذب
amplify U مفصل گفتن یانوشتن
amplifies U مفصل گفتن یانوشتن
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
joint U مفصل اتصال ضربهای
acondylose U بدون بند یا مفصل
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
acondylous U بدون بند یا مفصل
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
arthritic U مربوط به ورم و اماس مفصل
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
internode U قسمت میان دو بندیا مفصل
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnets U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnet U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
To explain something in detail . U چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to detail something U چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
sallenders U جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
recital [of something] U شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplified U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies U بزرگ کردن مفصل کردن
amplify U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying U بزرگ کردن مفصل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com