Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tongue width
U
عرض دهانه وسیله یا ابزار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cutting nozzle
دهانه لوله برش
[ابزار]
yardstick
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yard stick
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding rule
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding meter stick
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
carpenter's rule
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double meter stick
[American]
U
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
tool
U
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
control equipment
U
ابزار وارسی ابزار پایش
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
tompion
U
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship
U
نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
spanning
U
دهانه
spanned
U
دهانه
drift loading
U
دهانه
spans
U
دهانه
embouchure
U
دهانه
muzzling
U
دهانه
firth
U
دهانه
spout
U
دهانه
head
U
دهانه
nozzle
U
دهانه
nozzles
U
دهانه
mouthpiece
U
دهانه
mouthpieces
U
دهانه
triforium
U
سه دهانه
port
U
دهانه
spouted
U
دهانه
spouting
U
دهانه
spouts
U
دهانه
span
U
دهانه
outfall
U
دهانه
orifice of the stomack
U
دهانه
mouthless
U
بی دهانه
waterways
U
دهانه
waterway
U
دهانه
baying
U
دهانه
estuary
U
دهانه
bayed
U
دهانه
mouth
U
دهانه
bay
U
دهانه
mouthed
U
دهانه
noses
U
دهانه
nose
U
دهانه
mouthing
U
دهانه
orifices
U
دهانه
orifice
U
دهانه
estuaries
U
دهانه
bays
U
دهانه
mouths
U
دهانه
muzzle
U
دهانه
opening
U
دهانه
openings
U
دهانه
drowned river mouth
U
دهانه
branching bay
U
دهانه
muzzled
U
دهانه
muzzles
U
دهانه
yoke
U
دهانه
inlet
U
دهانه
throats
U
دهانه
throat
U
دهانه
inlets
U
دهانه
jet
U
دهانه
jetting
U
دهانه
jetted
U
دهانه
jets
U
دهانه
beaks
U
دهانه لوله
ostiary
U
دهانه رودخانه
beak
U
دهانه لوله
spanned
U
دهانه نظری
muzzle velocity
U
سرعت دهانه
carburetor jet
U
دهانه کاربراتور
central angle of arch
U
دهانه کمان
included angle of arch
U
دهانه کمان
ostium
U
مدخل دهانه
cup
U
دهانه اتشفشان
outfall
U
دهانه خروجی
river mouth
U
دهانه رودخانه
shutter
U
دهانه بند
arch span
U
دهانه طاق
point bland
U
از دهانه لوله
safety gap
U
دهانه حفافت
spanning
U
دهانه نظری
outward opening
U
دهانه خارجی
muzzle brake
U
دافع دهانه
clear span
U
دهانه ازاد
spans
U
دهانه نظری
adjacent span
U
دهانه متصل
drop manhole
U
دهانه ریزش
joint opening
U
دهانه یک درز
effective span
U
دهانه موثر
interrupter gap
U
دهانه پلاتین
interior span
U
دهانه داخلی
intake
U
دهانه ابگیر
bottlenecks
U
دهانه بطری
bottleneck
U
دهانه بطری
outlets
U
دهانه ابگیر
clear span
U
دهانه موثر
multi span bridge
U
پل چند دهانه
crater
U
دهانه اتشفشانی
mouth of the furnace
U
دهانه کوره
goal mouth
U
دهانه دروازه
span
U
دهانه نظری
outlet
U
دهانه ابگیر
craters
U
دهانه اتشفشانی
intakes
U
دهانه ابگیر
muzzled
U
دهانه توپ
the span of a bridge
U
چشمه یا دهانه پل
theoretical span
U
دهانه نظری
three necked flask
U
بالن سه دهانه
bays
U
دهانه انتن
scuppering
U
دهانه فاضلاب رو
cups
U
دهانه اتشفشان
inset
U
دهانه وصله
muzzling
U
دهانه لوله
scuppers
U
دهانه فاضلاب رو
muzzling
U
دهانه توپ
insets
U
دهانه وصله
baying
U
دهانه انتن
apertures
U
دهانه یا سوراخ
bay
U
دهانه انتن
bayed
U
دهانه انتن
aperture
U
دهانه یا سوراخ
turnouts
U
دهانه ابگیر
muzzles
U
دهانه توپ
scuppered
U
دهانه فاضلاب رو
muzzles
U
دهانه لوله
shutters
U
دهانه بند
adjacent span
U
دهانه متصل
muzzle
U
دهانه لوله
two necked flask
U
بالن دو دهانه
sluiceway
U
دهانه تخلیه
tuyere
U
دهانه دم اهنگری
tuyere
U
دهانه لوله
cupped
U
دهانه اتشفشان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com