Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
many of them
U
عده زیادی از انها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
Other Matches
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
he inherited a large fortune
U
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
those
U
انها
they
U
انها
yond
U
انها
the most that i can do
U
بیشتر انها
many of them
U
بسیاری از انها
who are they?
U
انها کی هستند
most of them
U
بیشتر انها
one of them
U
یکی از انها
to pass muster
U
در بازدیدارتش و مانند انها
i saw none of them
U
هیچکدام از انها را ندیدم
neither of them know
U
هیچکدام از انها نمیدانند
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
i alone bear the brunt of it
U
خدمت انها بر من واجب می اید
podiatry
U
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
they are of a doubtful paterni
U
اصل انها معلوم نیست
they came to a rupture
U
میانه انها بهم خورد
extends
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
they are cured by nature
U
طبیعت انها را درمان میکند
extending
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
pepo
U
کدو و خیار ومانند انها
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
curtesy
U
زوج از انها ارث می برد
logroll
U
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
extend
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
they were badly officered
U
افسران انها خوب نبودند
their principal food is rice
U
خوراک عمده انها برنج است
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
onomastics
U
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
crackleware
U
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
it filled their hearts with t
U
ترس زیاد دردل انها انداخت
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
tzigane
U
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
immensity
U
زیادی
excesses
U
زیادی
frequentness
U
زیادی
excess
U
زیادی
greatly
U
به زیادی
heaviness
U
زیادی
hugeness
U
زیادی
superfluity
U
زیادی
overly
U
زیادی
extremeness
U
زیادی
excrescential
U
زیادی
abundance
U
زیادی
undue
U
زیادی
surplus
U
زیادی
surpluses
U
زیادی
infiniteness
U
زیادی
superfluous
U
زیادی
profoundly
U
زیادی
unduly
U
زیادی
muchness
U
زیادی
greatness
U
زیادی
enormousness
U
زیادی
excessiveness
U
زیادی
excrescent
U
زیادی
immenseness
U
زیادی
immoderacy
U
زیادی
extra
U
زیادی
redundance
U
زیادی
extra-
U
زیادی
to a large extent
U
تا حد زیادی
extras
U
زیادی
supervacaneous
U
زیادی
nimiety
U
زیادی
intensity
U
زیادی
profuseness
U
زیادی
wealth
U
زیادی
inordinacy
U
زیادی
numerousness
U
زیادی
intenseness
U
زیادی
profoundness
U
زیادی
benday
U
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
neck wear
U
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
pastries
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
pastry
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
they rate as tonic drugs
U
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
pile group
U
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
vendor rating
U
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
legumen
U
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
turret guns
U
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
gaudery
U
پیرایههای زیادی
riffraff
U
زیادی توده
exorbitance
U
زیادی افراط
interleaf
U
برگ زیادی
inordinateness
U
زیادی بی اندازگی
hyperacidity
U
زیادی اسید
overblance
U
زیادتی زیادی
over production
U
محصول زیادی
fuzz ball
U
گوشت زیادی
extensiveness
U
کثرت زیادی
to a degree
U
تادرجه زیادی
for long
U
مدت زیادی
distichiasis
U
مژگان زیادی
increscent
U
زیادی توسعه
outgrowth
U
گوشت زیادی
clogs
U
زیادی پرکردن
clogged
U
زیادی پرکردن
clog
U
زیادی پرکردن
overweight
U
وزن زیادی
largely
U
تا درجه زیادی
land shark
U
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
expired appropriation
U
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
long life itemes
U
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
liquid consonants
U
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
excesses
U
مقدار زیادی از چیزی
so
U
خیلی باین زیادی
Quite a few people ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
long a go
U
مدت زیادی پیش
long ago
U
مدت زیادی پیش
oversale
U
پیش فروش زیادی
it will not take long
U
مدت زیادی نمیخواهد
kajillion
[slang]
U
تعداد بسیار زیادی
excess
U
مقدار زیادی از چیزی
exairesis
U
برش اندام زیادی
quite a number of people
U
عده زیادی از مردم
extra-
U
موضوعی که زیادی است
extras
U
موضوعی که زیادی است
intensity of gravity
U
شدت با زیادی جاذبه
growths
U
گوشت زیادی تومور
growth
U
گوشت زیادی تومور
go out of one's way
<idiom>
U
تلاش زیادی کردن
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
You have given me too much.
U
زیاد ( زیادی ) به من دادی
go on
<idiom>
U
زیادی صحبت کردن
No small number of ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
redun dantly
U
بطور زائدیا زیادی
I incurred a heavy loss.
U
ضرر زیادی کردم
over estimation
U
زیادی درنظر گرفتن
odd come short
U
زیادی باقی مانده
it was a
U
مبلغ زیادی بود
to shoot one's mouth off
<idiom>
U
زیادی حرف زدن
make a bundle
<idiom>
U
پول زیادی درآوردن
extra
U
موضوعی که زیادی است
make a killing
<idiom>
U
پول زیادی درآوردن
sick
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
wind rose
U
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
investors
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
unliquidated damages
U
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
investor
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
sickest
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
ecology
U
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
current liability
U
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
To cover (traverse)long distances.
U
مسافت زیادی راطی کردن
Do you have an extra pen to lend me?
U
یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
quickly
U
بدون مصرف زمان زیادی
hyperacid
U
حاوی مقدار زیادی اسید
it takes much room
U
فضای زیادی را اشغال میکند
I have lost a lot of blood.
U
خون زیادی از من رفته است
To go to great expenses .
U
خرج زیادی را متحمل شدن
compacts
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
ring bone
U
استخوان زیادی در بخولق اسب
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
lose one's shirt
<idiom>
U
پول زیادی را از دست دادن
splurge on something
<idiom>
U
پول زیادی خرج کردن
Suffering many privations .
U
محرومیتهای زیادی رامتحمل شدن
much sugar was left
U
قند زیادی باقی ماند
polypus
U
گوشت زیادی ساقه دار
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
compact
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
modem
U
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
mysticism
U
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
bench mark
U
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
lot integrity
U
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
weathered rocks
U
خاره هایی که در تحت تاثیرهوا خردشده اند یا رنگ انها رفته است
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com