Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 228 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
Other Matches
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
tautness
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
proneness
U
امادگی
cover
U
امادگی
coverings
U
امادگی
covers
U
امادگی
preparations
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
readiness
U
امادگی
penchant
U
امادگی
forms
U
امادگی
formed
U
امادگی
form
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
disposition
U
امادگی
qualification
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
preparation
U
امادگی
kelter
U
امادگی
peak up
U
در اوج امادگی
condition of readiness
U
شرایط امادگی
half way houses
U
خانههای امادگی
vigilance
U
امادگی چالاکی
liability to disease
U
تعهد امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
hotter
U
امادگی کامل
combat readiness
U
امادگی رزمی
reconditioning
U
تجدید امادگی
law of readiness
U
قانون امادگی
preparatory interval
U
دوره امادگی
physical fitness
U
امادگی جسمانی
erg
U
2- امادگی ذاتی
work out
U
تمرین امادگی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
indisposedness
U
عدم امادگی
insusceptibility
U
عدم امادگی
training camp
U
اردوی امادگی
indisposition
U
عدم امادگی
indispositions
U
عدم امادگی
availability
U
زمان امادگی
hottest
U
امادگی کامل
medical fitness
U
امادگی پزشکی
peripheral
U
دوره امادگی
readiness
U
امادگی رزمی
hot
U
امادگی کامل
state of alert
U
وضعیت امادگی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
reading readiness
U
امادگی خواندن
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
preparation
U
امادگی اماده سازی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
preparations
U
امادگی اماده سازی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
lurched
U
امادگی شکست فاحش
lurch
U
امادگی شکست فاحش
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
readiness
U
اماده باش امادگی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
lurching
U
امادگی شکست فاحش
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
lurches
U
امادگی شکست فاحش
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
scratch
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
beta range
U
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
precision
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
VidCap
U
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
U
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
cues
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
cue
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
multiple
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
phoneme
U
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
boarded
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
literacy
U
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
board
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
electronic
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
I am here for a language course
U
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
pc file iii
U
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
monitored
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
eight ball billiard
U
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com