Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
immaterialism
U
عدم اعتقاد به ماده تجرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
hylotheism
U
اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
hylotheism
U
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
hylotheistic
U
یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
animism
U
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
bachelorship
U
تجرد
incorporeity
U
تجرد
abstractedness
U
تجرد
discreteness
U
تجرد
philosophies
U
تجرد
philosophy
U
تجرد
single life
U
تجرد
abstraction
U
تجرد
bachelorhood
U
تجرد
abstractions
U
تجرد
celibecy
U
تجرد
celibacy
U
تجرد
abstractive
U
موجد تجرد
loner
U
آدم تجرد طلب
virginity
U
دوشیزگی زندگی تجرد
loners
U
آدم تجرد طلب
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
believing
U
با اعتقاد
confidence
U
اعتقاد
confidences
U
اعتقاد
faiths
U
اعتقاد
faith
U
اعتقاد
credence
U
اعتقاد
unbelieving
U
بی اعتقاد
belief
U
اعتقاد
misbeliever
U
بی اعتقاد
anomy
U
اعتقاد به بی نظمی
cloaca theory
U
اعتقاد به مقعدزایی
fairyism
U
اعتقاد به جن و پری
creationism
U
اعتقاد به افرینش
fetishism
U
اعتقاد به طلسم
trinitarianism
U
اعتقاد به تثلیت
fatalism
U
اعتقاد به سرنوشت
credibly
U
از روی اعتقاد
relativism
U
اعتقاد به نسبیت
determinism
U
اعتقاد به جبر
theism
U
اعتقاد بخدا
demonism
U
اعتقاد بدیو
anomie
U
اعتقاد به بی نظمی
convictions
U
اعتقاد راسخ
conviction
U
اعتقاد راسخ
misbelief
U
اعتقاد خطا
hylicism
U
اعتقاد به مادیات
credits
U
اعتقاد کردن
crediting
U
اعتقاد کردن
credited
U
اعتقاد کردن
credit
U
اعتقاد کردن
trusted
U
اعتقاد اعتبار
ism
U
اعتقاد رویه
misbelieve
U
بی اعتقاد شدن
evolutionism
U
اعتقاد به تکامل
trusts
U
اعتقاد اعتبار
trust
U
اعتقاد اعتبار
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
immortalism
U
اعتقاد به ماندگاری روح
spiritualism
U
اعتقاد به احضار ارواح
to believe in something
U
به چیزی اعتقاد داشتن
to believe in ghosts
U
اعتقاد داشتن به ارواح
theodicy
U
اعتقاد بعدالت خدایی
factionalism
U
اعتقاد به سیستم حزبی
unbelievin
U
بی اعتقاد دیر باور
vitalism
U
اعتقاد به اصالت حیات
vampirism
U
اعتقاد بوجود vampire
misbelieve
U
اعتقاد خطا پیداکردن
monotheism
U
اعتقاد به خدای واحد
historical determinism
U
اعتقاد به جبر تاریخ
denominationalism
U
اعتقاد به تفکیک و تقسیم
nicene creed
U
اعتقاد نامه نیسن
unbelievers
U
بی اعتقاد دیر باور
unbeliever
U
بی اعتقاد دیر باور
monism
U
اعتقاد وحدت خدا
to give credence to something
U
به چیزی اعتقاد کردن
to put
[place]
credence in something
U
به چیزی اعتقاد کردن
article of faith
U
اعتقاد و عقیده باطنی
disbelieve
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism
U
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieved
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
salvationism
U
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
idealistically
U
از روی اعتقاد به تصور وخیال
disbelieves
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
casualism
U
اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
ultra individualism
U
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
adventism
U
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
triune
U
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
activism
U
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
guild socialism
U
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
unitarianism
U
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
sabbatarianism
U
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
utilitarianism
U
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
born-again
U
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
factionalism
U
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
infallibilism
U
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
chiliasm
U
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
ceremonialism
U
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
millenarianism
U
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
tritheism
U
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
arianism
U
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
pan cosmism
U
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
tyrannicide
U
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
absolutism
U
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism
U
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
formalism
U
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
fundamentalism
U
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
ultramontanism
U
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
futurism
U
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
humoralism
U
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
nestorianism
U
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
modalism
U
اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
animism
U
همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
animalism
U
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
constitutionalism
U
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
monadism
U
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
legalism
U
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
individualism
U
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
nescience
U
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
infusionism
U
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
expandsionism
U
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
collectivism
U
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Marxists
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
cosmopolitanism
U
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
controvrsism
U
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism
U
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective
U
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism
U
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bears
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
nany
U
بز ماده
bitching
U
سگ ماده
nanny goat
U
بز ماده
nanny goats
U
بز ماده
substance
U
ماده
stuffs
U
ماده
bitches
U
سگ ماده
bitched
U
سگ ماده
antimatter
U
ضد ماده
substances
U
ماده
bitch
U
سگ ماده
stuffed
U
ماده
foamed meterid
U
ماده کف
catch for door bolt
U
ماده
article
U
ماده
articles
U
ماده
mattered
U
ماده
anti matter
U
ضد ماده
agents
U
ماده
agent
U
ماده
matters
U
ماده
mattering
U
ماده
stuff
U
ماده
abscesses
U
ماده
clauses
U
ماده
clause
U
ماده
materials
U
ماده
provision
U
ماده
abscess
U
ماده
monoclinous
U
نر و ماده
stipulation
U
ماده
metals
U
ماده
item
U
ماده
items
U
ماده
matter
U
ماده
material
U
ماده
metal
U
ماده
stuffless
U
بی ماده
female
U
ماده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com