English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U عایق کننده روکش عایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
tightening material U مواد عایق کننده
damper U عایق تعدیل کننده
utilidor U لوله عایق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulators U عایق
floor insulator U عایق کف
cloggy U عایق
waterproof U عایق اب
waterproofed U عایق اب
waterproofs U عایق اب
drag chain U عایق
detent U عایق
insulator U عایق
insulation U عایق
non conductor U عایق
impediment U عایق
pawl U عایق
impediments U عایق
dielectric U عایق
insulant U عایق
insulating material U مواد عایق
insulating material U ماده عایق
electrical insulator U عایق الکتریکی
insulating material U جسم عایق
resistance U عایق مقاومت
ideal dielectric U عایق کامل
insulating bushing U بوش عایق
laggin U عایق بندی
insulation board U صفحه عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulant U ماده عایق
insulation U عایق گذاری
insulating compound U مواد عایق
insulated wire U سیم عایق
non conducting U عایق برق
non conducting U عایق گرما
insulated wall U دیواره عایق
insulation U عایق کاری
weatherproof U عایق هوا
insulated tongs U انبر عایق
fish paper U عایق کاغذی
insulated layer U لایه عایق
battery insulator U عایق باتری
wall insulator U عایق دیوار
insulating cement U سیمان عایق
rachet U گیره عایق
braked U عایق مانع
insulated plier U انبر عایق
brakes U عایق مانع
braking U عایق مانع
insulated U عایق دار
obstructions U مانع عایق
insulates U عایق سازی
insulate U عایق کردن
rainproof U عایق باران
adiabatic U عایق گرما
soundproof U عایق صدا
insulative U عایق کردن
sound insulation U عایق صدا
insulate U عایق سازی
dielectric isolation U جداسازی با عایق
brake U عایق مانع
obstruction U مانع عایق
cleat U عایق انگلیسی
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulating U عایق سازی
slot insulation U عایق شیار
insulating U عایق کردن
drag hook U قلاب عایق
circular loom U نای عایق
mica dielectric U عایق میکا
insulates U عایق کردن
mess kit U فرف عایق غذاخوری
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
isolate U عایق دار کردن
isolating U عایق دار کردن
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
isolates U عایق دار کردن
form insulation U عایق کاری قالب
insulated conductor U هادی عایق شده
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
heat insulation U عایق کاری حرارتی
flameproof U عایق شعله ضد اتش
insulated cable U کابل عایق شده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulates U با عایق مجزا کردن
insulate U با عایق مجزا کردن
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation class U کلاس عایق بندی
insulation fault U نقص عایق کاری
lead in insulator U عایق سیم انتن
insulating brick U اجر عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation of concrete U عایق کاری بتن
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
insulation fault U نقص عایق بندی
insulating U با عایق مجزا کردن
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
insulation defect U نقص عایق بندی
insulated cable U کابل عایق بندی شده
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
storm door U درب عایق هوای توفانی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
insulation U روپوش کشی عایق کردن
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
ferroxcube U مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
bushing U عایق غلاف حیله گردان
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
quad U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchets U گیره عایق چرخ ضامن دار
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quads U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
quadrangle U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
weathertight U محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangles U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
kapton U نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight U غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
casings U روکش
capote U روکش
booster U روکش
blanketed U روکش
coated U روکش
case U روکش
sleeves U روکش
cowling U روکش
sleeve U روکش
boosters U روکش
coat U روکش
casing U روکش
blankets U روکش
cases U روکش
tilt material U روکش
encrustations U روکش
tarpaulins U روکش
jackets U روکش
tarpaulin U روکش
revetment U روکش
facing U روکش
coats U روکش
jacket U روکش
facings U روکش
boarding U روکش
veneer U روکش
encrustation U روکش
blanket U روکش
coating U روکش
coatings U روکش
loose cover U روکش
hoods U روکش
hood U روکش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com