English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scope U طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catenary U شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
sprocket U قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
toll bar U زنجیر
manacles U زنجیر
manacling U زنجیر
chain gang U هم زنجیر
manacled U زنجیر
manacle U زنجیر
line of skirmishers U خط زنجیر
slings U زنجیر
slinging U زنجیر
sling U زنجیر
chainless U بی زنجیر
barrel U زنجیر
bond U زنجیر
gyve U غل و زنجیر پا
barrels U زنجیر
catena U زنجیر
curbed U زنجیر
curbing U زنجیر
chain زنجیر
curbs U زنجیر
chain U زنجیر
fetter U زنجیر
fettered U زنجیر
fettering U زنجیر
fetters U زنجیر
linkwork U زنجیر
curb U زنجیر
chains U زنجیر
chains U :زنجیر
sake U منظور
meaning U منظور
meanings U منظور
purposeless U بی منظور
pricking U منظور
aim U منظور
viewing U منظور
aims U منظور
with a view to U به منظور
with the view of U به منظور
pricks U منظور
prick U منظور
with the intention of U به منظور
pricked U منظور
aimed U منظور
scope U منظور
objectless U بی منظور
purpose of the dam U منظور از سد
views U منظور
view U منظور
viewed U منظور
intentions U منظور
intention U منظور
purpose U منظور
purposes U منظور
joining shackle U بخوی زنجیر
link chain U زنجیر رابط
line of skirmishers U حمله به خط زنجیر
measuring chain U زنجیر مساحی
fob U زنجیر ساعت
chainlet U زنجیر کوچک
chains U زنجیر مساحی
tiers U زنجیر لنگر
tier U زنجیر لنگر
print chain U زنجیر چاپ
link chain U زنجیر اتصال
band chain U زنجیر مساحی
markov chain U زنجیر مارکوف
naval pipe U مجرای زنجیر
idler pulley U قرقره زنجیر
parent chain U زنجیر مادر
lugless joining shackle U بخوی زنجیر
cable holder U دوار زنجیر
chain U زنجیر مساحی
cable locker U چاه زنجیر
load chain U زنجیر بار
parent chain U زنجیر اصلی
carrick bend U گره زنجیر
side chain U زنجیر جانبی
chain hook U هوک زنجیر
linkages U حلقههای زنجیر
closed chain U زنجیر حلقهای
linkage U حلقههای زنجیر
chain track U مسیر زنجیر
chain wheel U چرخ زنجیر
chain sprocket U چرخ زنجیر
chain pulley U قرقره زنجیر
chain pipe U لوله زنجیر
chain locker U چاله زنجیر
chain locker U انبار زنجیر
chain case U جعبه زنجیر
surveyor's chain U زنجیر مساحی
sprocket wheel U چرخ زنجیر
skid chain U زنجیر چرخ
chain cable U زنجیر لنگر
sprocket U دنده زنجیر
tows U زنجیر یدک کش
tow U زنجیر یدک کش
creeper track U زنجیر خزشی
crane chain U زنجیر جرثقیل
sprocket U چرخ زنجیر
tire chain U زنجیر یخ شکن
tire chain U زنجیر چرخ
sprocket U تاج زنجیر
chain grab U زنجیر گیر
funiculars U زنجیر نیروها
funicular U زنجیر نیروها
bridle U زنجیر مهار
bridled U زنجیر مهار
bridles U زنجیر مهار
bridling U زنجیر مهار
enchain U زنجیر کردن
daughter chain U زنجیر فرعی
grow U راه زنجیر
daughter chain U زنجیر نوزاد
link U زنجیر قلاب
grows U راه زنجیر
endless chain U زنجیر مدور
link U حلقه زنجیر
block and tackle U قرقره و زنجیر
enfetter U زنجیر کردن
bands U بند و زنجیر
elevating chain U زنجیر بالابر
windlass U دوار زنجیر
windlasses U دوار زنجیر
band U بند و زنجیر
hoisting chain U زنجیر بالابر
full tracked U تمام زنجیر
objective U هدف منظور
scope U منظور از عملیات
objectives U منظور ازعملیات
intention U قصد و منظور
intentions U قصد و منظور
intent U معنی منظور
objectives U هدف منظور
laid on <past-p.> U منظور شده
objective U منظور ازعملیات
scope U منظور مفاد
to make allowance U منظور کردن
appropriated <adj.> <past-p.> U منظور شده
provided <adj.> <past-p.> U منظور شده
allocate U منظور کردن
allocates U منظور کردن
allocating U منظور کردن
whereunto U بچه منظور
for publicity purposes U به منظور تبلیغ
whereto U بچه منظور
to what purpose U برای چه منظور
get at <idiom> U منظور داشتن
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
long chain polymer U بسپار بلند زنجیر
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
unchain U از زنجیر و بندرها کردن
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
side chain substitution U استخلاف در زنجیر جانبی
shots U یک طول زنجیر لنگر
homochain polmer U بسپار جور زنجیر
unshackle U از زنجیر ازاد کردن
pointer chain U زنجیر اشاره گرها
homoatomic chain U زنجیر جور اتم
carbon chain polymer U بسپار زنجیر کربنی
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
shot U یک طول زنجیر لنگر
catenary U چون دانههای زنجیر
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
chain case U جعبه محافظ زنجیر
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
veer on power U با دوار زنجیر دادن
chain pipe U دهانه چاله زنجیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com