Total search result: 204 (6 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
decoy U |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
 |
 |
decoyed U |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
 |
 |
decoying U |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
 |
 |
decoys U |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
outsource U |
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی |
 |
 |
mocking bird U |
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند |
 |
 |
chips U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
chip U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
squidding U |
استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری |
 |
 |
fly dope U |
ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن |
 |
 |
bug taper U |
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب |
 |
 |
batting cage U |
حصار توری برای تمرین بیس بال |
 |
 |
snap swivel U |
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان |
 |
 |
fly casting U |
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت |
 |
 |
jobot U |
توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند |
 |
 |
conversions U |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
 |
 |
conversion U |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
 |
 |
reference U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
references U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
bolstered U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
bolsters U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
bolster U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
scratches U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
scratching U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
scratched U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
scratch U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
plug compatible U |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
 |
 |
invitation U |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
 |
 |
invitations U |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
 |
 |
practice plug U |
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی |
 |
 |
pickerel U |
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی |
 |
 |
long on U |
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر |
 |
 |
HTML U |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
 |
 |
privileged U |
مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان |
 |
 |
cut and paste U |
عمل گرفتن بخشی از متن یا داده از یک نقظه و درج در آن چیز دیگر |
 |
 |
billiard point U |
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن |
 |
 |
vetoing U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoed U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoes U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
veto U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
to send round the hat U |
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن |
 |
 |
flippy U |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |
 |
 |
notification U |
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود |
 |
 |
other things being equal U |
اگر برای چیزهای دیگر نباشد |
 |
 |
to have done U |
برای کسی [دیگر] انجام دادن |
 |
 |
sag U |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
 |
 |
sagged U |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
 |
 |
sags U |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
 |
 |
cross assembler U |
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر |
 |
 |
raise a fuss <idiom> U |
قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر |
 |
 |
pasted U |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
 |
 |
paste U |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
 |
 |
pasting U |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
 |
 |
pastes U |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
 |
 |
wordprocessing U |
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر |
 |
 |
metacompilation U |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
 |
 |
pilot engine U |
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد |
 |
 |
bridges U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
references U |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
 |
 |
telephone U |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
 |
 |
telephones U |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
 |
 |
bridged U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
telephoned U |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
 |
 |
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U |
این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر. |
 |
 |
bridge U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
rain check <idiom> |
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر |
 |
 |
motherboard U |
که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است |
 |
 |
reference U |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
 |
 |
gimbals U |
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود |
 |
 |
telephoning U |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
 |
 |
enlist U |
برای سربازی گرفتن |
 |
 |
enlists U |
برای سربازی گرفتن |
 |
 |
enlisting U |
برای سربازی گرفتن |
 |
 |
nomograph U |
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است |
 |
 |
bypasses U |
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود |
 |
 |
bypassing U |
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود |
 |
 |
bypassed U |
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود |
 |
 |
bypass U |
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود |
 |
 |
nomogram U |
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است |
 |
 |
spanned U |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
 |
 |
spanning U |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
 |
 |
spans U |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
 |
 |
entrymate U |
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی |
 |
 |
span U |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
 |
 |
gimbal ring U |
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود |
 |
 |
catch at U |
برای گرفتن چیزی کوشیدن |
 |
 |
to run for the bus U |
برای گرفتن اتوبوس دویدن |
 |
 |
to borrow for ... weeks U |
برای ... هفته قرض گرفتن |
 |
 |
extra cover U |
پوشش اضافی برای بل گرفتن |
 |
 |
to scramble for something U |
هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی] |
 |
 |
input/output U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
 |
 |
unattended operation U |
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند |
 |
 |
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U |
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند. |
 |
 |
reverses U |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
 |
 |
reverse U |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
 |
 |
reversed U |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
 |
 |
reversing U |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
 |
 |
saves U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
save U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
ribbon U |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
 |
 |
ribbons U |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
 |
 |
saved U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
conversions U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
conversion U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
copy protect U |
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک |
 |
 |
moved U |
مانوور برای گرفتن نفر جلو |
 |
 |
bass bug U |
حشره برای گرفتن ماهی خاردار |
 |
 |
to graps at anything U |
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن |
 |
 |
To have design on someone . To malign someone . U |
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن ) |
 |
 |
put to the question U |
برای گرفتن اعتراف زجر دادن |
 |
 |
moves U |
مانوور برای گرفتن نفر جلو |
 |
 |
overtaking sight distance U |
مسافت دید برای سبقت گرفتن |
 |
 |
to hog <idiom> U |
بی پروا برای خود گرفتن [اصطلاح] |
 |
 |
move U |
مانوور برای گرفتن نفر جلو |
 |
 |
gigs U |
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی |
 |
 |
gig U |
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی |
 |
 |
telescope U |
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک |
 |
 |
telescopes U |
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک |
 |
 |
tristimulus values U |
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند |
 |
 |
offsets U |
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود |
 |
 |
birds U |
مرغان |
 |
 |
bird U |
مرغان |
 |
 |
carrying U |
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز |
 |
 |
carry U |
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز |
 |
 |
cp U |
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل |
 |
 |
carries U |
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز |
 |
 |
carried U |
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز |
 |
 |
prize fight U |
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه |
 |
 |
burdended U |
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور |
 |
 |
greats U |
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه |
 |
 |
great go U |
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه |
 |
 |
tampion U |
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ |
 |
 |
public U |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
 |
 |
else rule U |
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود |
 |
 |
birds are singing U |
مرغان میخوانند |
 |
 |
birder U |
شکارچی مرغان |
 |
 |
ornithic U |
وابسته به مرغان |
 |
 |
avian U |
وابسته به مرغان |
 |
 |
chickenpox U |
آبله مرغان |
 |
 |
trogon U |
مرغان رنگارنگ |
 |
 |
aves U |
طبقه مرغان |
 |
 |
varicella U |
ابله مرغان |
 |
 |
stormpetrel U |
مرغان توفان |
 |
 |
the f. of birds U |
پروازیاپرش مرغان |
 |
 |
ratitoe U |
شتر مرغان |
 |
 |
natatores U |
مرغان شناور |
 |
 |
swine pox U |
یکجورابله مرغان |
 |
 |
birds of prey U |
مرغان شکاری |
 |
 |
chicken pox U |
ابله مرغان |
 |
 |
stormy petrel U |
مرغان توفان |
 |
 |
hen roost U |
قرارگاه مرغان |
 |
 |
blitz U |
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف |
 |
 |
blitzed U |
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف |
 |
 |
bid U |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
 |
 |
bids U |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
 |
 |
blitzing U |
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف |
 |
 |
disabling U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
shut out <idiom> U |
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن |
 |
 |
disables U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
disable U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
dummies U |
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف |
 |
 |
dummy U |
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف |
 |
 |
blitzes U |
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف |
 |
 |
to make a long arm |
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن] |
 |
 |
float U |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
 |
 |
floated U |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
 |
 |
dead letter box U |
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال |
 |
 |
floats U |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
 |
 |
notification message U |
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود |
 |
 |
ornis U |
کلیه مرغان یک سرزمین |
 |
 |
birds are singing U |
مرغان چهچه میزنند |
 |
 |
limicoline U |
وابسته به مرغان کرانه زی |
 |
 |
king of birds U |
پادشاه مرغان :دال |
 |
 |
birds of passage U |
مرغان مهاجریا مسافر |
 |
 |
waterfowler U |
شکارچی مرغان شناگر |
 |
 |
sicklebill U |
مرغان منقار خمیده |
 |
 |
aligned U |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
 |
 |
aligning U |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
 |
 |
pass pattern U |
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند |
 |
 |
aligns U |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
 |
 |
align U |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
 |
 |
little go U |
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد |
 |
 |
provisor U |
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد |
 |
 |
to trap something [e.g. carbon dioxide] U |
چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ] |
 |
 |
noises U |
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال |
 |
 |
noise U |
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال |
 |
 |
backslash U |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
 |
 |
kill off U |
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان |
 |
 |
loggerhead U |
انواع مرغان مگس خوار |
 |
 |
chicken-pox {sg} U |
آبله مرغان [پزشکی] [بیماری] |
 |
 |
chicken pox {sg} U |
آبله مرغان [پزشکی] [بیماری] |
 |
 |
accipitrine U |
متعلق به مرغان شکاری بازمانند |
 |
 |
raptorail U |
وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان |
 |
 |
decoy duck U |
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد |
 |
 |
varicella U |
آبله مرغان [پزشکی] [بیماری] |
 |
 |
limit state U |
حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد |
 |
 |
data interchange format U |
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد |
 |
 |
away U |
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند |
 |
 |
duck and drake U |
اردک نر |
 |
 |
drakes U |
اردک نر |
 |
 |
duck |
اردک |
 |
 |
ducks and drakes U |
اردک نر |
 |
 |
ducked U |
اردک |
 |
 |
duckings U |
اردک |
 |