Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 292 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roughs
U
طرح پیش نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
evangelist
U
انجیل نویس
evangelists
U
انجیل نویس
remark
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
slip
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slips
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
graphics
U
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
language
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
component
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
procedural
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
forth
U
زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
graphic
U
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
electronic
U
روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
draft
U
پیش نویس
draft
U
چرک نویس
draft
U
پیش نویس چرکنویس
draft
U
تهیه کردن پیش نویس
draft
U
پیش نویس قرارداد
draft
U
پیش نویس طرح
draft
U
پیش نویس کردن
drafted
U
پیش نویس
drafted
U
چرک نویس
drafted
U
پیش نویس چرکنویس
drafted
U
تهیه کردن پیش نویس
drafted
U
پیش نویس قرارداد
drafted
U
پیش نویس طرح
drafted
U
پیش نویس کردن
drafts
U
پیش نویس
drafts
U
چرک نویس
drafts
U
پیش نویس چرکنویس
drafts
U
تهیه کردن پیش نویس
drafts
U
پیش نویس قرارداد
drafts
U
پیش نویس طرح
drafts
U
پیش نویس کردن
teleprinter
U
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinters
U
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
forbid
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
hook
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hooks
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
bookmaker
U
کتاب نویس
bookmakers
U
کتاب نویس
peek
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
copyright
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
development
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
developments
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
verbose
U
دراز نویس درازگو
lexicographer
U
لغت نویس
lexicographers
U
لغت نویس
draftsmen
U
طرح نویس
draughtsman
U
طرح نویس
draughtsmen
U
طرح نویس
fountain pen
U
قلم خود نویس
fountain pens
U
قلم خود نویس
satirist
U
هجو نویس
satirists
U
هجو نویس
novelist
U
رمان نویس
novelists
U
رمان نویس
romancer
U
رمان نویس
typist
U
ماشین نویس
typists
U
ماشین نویس
columnist
U
مقاله نویس
columnists
U
مقاله نویس
essayist
U
مقاله نویس
essayists
U
مقاله نویس
pressman
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
dramatist
U
نمایشنامه نویس
dramatists
U
نمایشنامه نویس
scriptwriter
U
نمایشنامه نویس
scriptwriters
U
نمایشنامه نویس
playwright
U
پیس نویس
playwright
U
نمایشنامه نویس
playwrights
U
پیس نویس
playwrights
U
نمایشنامه نویس
humorist
U
ادم شوخ فکاهی نویس
humorists
U
ادم شوخ فکاهی نویس
biographer
U
شرح حال نویس
biographer
U
تذکره نویس
biographers
U
شرح حال نویس
biographers
U
تذکره نویس
polygraph
U
بسیار نویس
polygraphs
U
بسیار نویس
caption
U
زیر نویس
captions
U
زیر نویس
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
minute
U
پیش نویس
Other Matches
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer
U
خط نویس
affiant
U
گواهی نویس
programmer
U
برنامه نویس
phonographer
U
صدا نویس
proforma
U
پیش نویس
prosaist
U
نثر نویس
programmers
U
برنامه نویس
acceptor
U
قبولی نویس
mythographer
U
اسطوره نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
orthographer
U
درست نویس
paper stainer
U
کتاب نویس
paragrapher
U
عبارت نویس
prosateur
U
نثر نویس
grandiloquent
U
قلنبه نویس
sign writer
U
لوحه نویس
songwriter
U
سرود نویس
stenograph
U
تند نویس
story teller
U
افسانه نویس
sign writer
U
تابلو نویس
scrabbler
U
مسوده نویس
historians
U
تاریخ نویس
historian
U
تاریخ نویس
proser
U
نثر نویس
proverbialist
U
مثل نویس
pamphleteers
U
رساله نویس
pamphleteer
U
رساله نویس
rewriter
U
دوباره نویس
rough or foul copy
U
چرک نویس
scholiast
U
حاشیه نویس
fabulist
U
افسانه نویس
elegiast
U
قصیده نویس
elegiast
U
مرثیه نویس
editorialist
U
سرمقاله نویس
dramaturge
U
درام نویس
gazetteer
U
مجله نویس
gazetteer
U
روزنامه نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
geneologist
U
شجره نویس
deponent
U
گواهی نویس
elegist
U
مرثیه نویس
emblematist
U
مثل نویس
foul copy
U
چرک نویس
fabler
U
افسانه نویس
fictionist
U
افسانه نویس
epistoler
U
نامه نویس
epistler
U
رساله نویس
endorser
U
پشت نویس
endorser
U
فهر نویس
fictionist
U
داستان نویس
endorseer
U
فهر نویس
gnomical
U
کوتاه لب نویس
head liner
U
سرصفحه نویس
cryptographer
U
رمز نویس
magazinist
U
مجله نویس
aphorist
U
پند نویس
aphorist
U
موجز نویس
magazinist
U
مقاله نویس
magniloquent
U
قلنبه نویس
annotator
U
تفسیر نویس
annotator
U
حاشیه نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
anecdotist
U
حکایت نویس
magazin
U
مجله نویس
letter writer
U
کاغذ نویس
letter writer
U
نامه نویس
copyreader
U
سرمقاله نویس
conveyancer
U
قباله نویس
idyllist
U
قصیده نویس
odist
U
قصیده نویس
chronicler
U
وقایع نویس
calligraphist
U
خوش نویس
calligrapher
U
خوش نویس
inker
U
مرکب نویس
lapicide
U
سنگ نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
ballpoint pens
U
روان نویس ها
typewritter
U
ماشین نویس
write once read many
U
یکبار نویس
tractarian
U
مقاله نویس
ballpoints
U
روان نویس ها
ball pens
U
روان نویس ها
ballpens
U
روان نویس ها
the psalmist
U
زبور نویس
tabulating machine
U
جدول نویس
tabulator
U
جدول نویس
songwriter
U
ترانه نویس
gossiper
U
دری وری نویس
systems progarmmer
U
برنامه نویس سیستم ها
ink writer
U
در تلگراف مرکب نویس
write black engine
U
موتور سیاه نویس
to make a minute of
U
پیش نویس کردن
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
proforma
U
پیام پیش نویس
programmer analyst
U
برنامه نویس / تحلیل گر
systems programmer
U
برنامه نویس سیستم
systems programer
U
برنامه نویس سیستم
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
serialist
U
داستان نویس سریال
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
system programmer
U
برنامه نویس سیستم
write white engine
U
موتور سفید نویس
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
mythologist or ger
U
اساطیر نویس اساطیردان
subscript
U
زیر نویس امضاء
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
holograph
U
سند دست نویس
holographs
U
سند دست نویس
protocol
U
پیش نویس سند
protocol
U
پیش نویس معاهده
protocols
U
پیش نویس سند
protocols
U
پیش نویس معاهده
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
minute
U
پیش نویس کردن
endorse
U
پشت نویس کردن
endorsed
U
پشت نویس کردن
endorses
U
پشت نویس کردن
endorsing
U
پشت نویس کردن
abstracter
U
خلاصه نویس دزد
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
computer programmer
U
برنامه نویس کامپیوتر
coder
U
برنامه نویس رمزگذار
draft plan
U
پیش نویس برنامه
draft of a treaty
U
پیش نویس معاهده
applications programmer
U
برنامه نویس کاربردی
application programmer
U
برنامه نویس کاربردی
minute
U
نسخه دوم پیش نویس
roughs
U
صفحه ارایی پیش نویس
threnodist
U
روضه خوان مرثیه نویس
stbtitle
U
زیر نویس لقب فرعی
d. will
U
پیش نویس یا وصیت نامه
ballpoint
U
روان نویس
[نوشت افزار]
ball pen
U
روان نویس
[نوشت افزار]
ballpen
U
روان نویس
[نوشت افزار]
proforma
U
فرم پیش نویس قرارداد
maintenance programmer
U
برنامه نویس تعمیر ونگهداری
ballpoint pen
U
روان نویس
[نوشت افزار]
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
ansi
U
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
pamphleteers
U
جزوه نویس رساله نویسی کردن
pamphleteer
U
جزوه نویس رساله نویسی کردن
historify
U
مورخ رسمی تاریخ نویس ل کردن
i saw the report in the rough
U
من پیش نویس این گزارش رادیدم
estreat
U
رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
encyclopedist
U
دارای معلومات جامع دایره المعارف نویس
smalltalk
U
زبان برنامه نویس گرا ساخت Xerox
masorete
U
کاتب حاشیه نویس بر کتب عهد عتیق
programmer
U
برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
sketched
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
sketch
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
sketches
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
programmers
U
برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
compiler
U
خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
baudot code
U
کد ارسال با حروف 5 بیتی که در ماشین تایپهای دور نویس استفاده میشود
logographer
U
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
IF statement
U
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
dbase
U
نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
host computers
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
handwriting recognition
U
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
diagnostics
U
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
toolkit
U
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
object oriented
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
coding
U
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
c
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
debugger
U
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
macro
U
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
endorser
U
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
library
U
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
libraries
U
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
epitomist
U
شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
ansi
U
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
rem
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
WISC
U
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
conditional
U
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
writable instruction set computer
U
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
Windows GDI
U
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
Windows API
U
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
prom programmer
U
برنامه نویس برنامه ریز
renumber
U
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
Windows GDI
U
مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com