Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
range board
U
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range correction
U
تصحیح برد سلاح
range card
U
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
chart correction card
U
کارت تصحیح نقشه
cards
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
range disk
U
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
wind correction
U
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
name tag
U
کارت معرفی کارت اسم
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
cards
U
کارت تبریک کارت عضویت
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
adapter
U
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
swinging the compass
U
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
weaponless
U
بی سلاح
arm
U
سلاح
weapons
U
سلاح
armor
U
سلاح
weapon
U
سلاح
armour
U
سلاح
armaments
U
سلاح
armouring
U
سلاح
armament
U
سلاح
heavy arm
U
سلاح سنگین
range
U
برد سلاح
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
ranged
U
برد سلاح
half loaded
U
سلاح نیمه پر
weaponry
U
تهیه سلاح
to carry arms
U
سلاح برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
under arms
U
تحت سلاح
arms control
U
کنترل سلاح
distance
U
برد سلاح
side armor
U
سلاح کمری
distances
U
برد سلاح
airguns
U
سلاح بادی
spica
U
سماک بی سلاح
airgun
U
سلاح بادی
pieces
U
قبضه سلاح
ranges
U
برد سلاح
offensive weapon
U
سلاح تهاجمی
automatic weapon
U
سلاح خودکار
offensive weapon
U
سلاح خطرناک
loading
U
پر کردن سلاح
disarmament
U
خلع سلاح
panoply
U
سلاح کامل
accidents
U
علامت سلاح
piece
U
قبضه سلاح
accident
U
علامت سلاح
dis armament
U
خلع سلاح
corrector
U
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
unarm
U
خلع سلاح کردن
disarmed
U
خلع سلاح کردن
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
bear arms
U
تحت سلاح رفتن
disarm
U
خلع سلاح کردن
brandish
U
تکان دادن سلاح
brandished
U
تکان دادن سلاح
safety lock
U
چفت ضامن سلاح
disarms
U
خلع سلاح کردن
intermediate range
U
سلاح برد متوسط
brandishes
U
تکان دادن سلاح
brandishing
U
تکان دادن سلاح
heavy weapon
U
سلاح و جنگ افزار سنگین
jutte
U
نوعی سلاح بنام ده دست
failure
U
عمل نکردن گیر سلاح
failures
U
عمل نکردن گیر سلاح
nuke
U
با سلاح اتمی حمله کردن
to lay down ones arms
U
سلاح خودرا بزمین گذاشتن
nuked
U
با سلاح اتمی حمله کردن
loading
U
خرج گذاری کردن سلاح
nukes
U
با سلاح اتمی حمله کردن
nuking
U
با سلاح اتمی حمله کردن
bazooka
U
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
half loaded
U
سلاح نیمه خرج گذاری شده
bazookas
U
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
concrete steel
U
سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
set
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
setting up
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
to a oneself
U
خودرا اماده یامجهزکردن سلاح پوشیدن
range calibration
U
تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
civil nuclear powers
U
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
bear arms
U
سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
Bose Chandhuri Hocquenghem code
U
کد تصحیح
rectification
U
تصحیح
editing
U
تصحیح
correction
U
تصحیح
It was corrected.
U
تصحیح شد.
amendment
U
تصحیح
amendments
U
تصحیح
compensation
U
تصحیح
compensations
U
تصحیح
deflection correction
U
تصحیح سمت
correction coefficient
U
ضریب تصحیح
correction factor
U
ضریب تصحیح
refines
U
تصحیح کردن
correction thermometer
U
دماسنج تصحیح
redresses
U
تصحیح التیام
redressed
U
تصحیح التیام
up to date
U
تصحیح شده
gamma correction
U
تصحیح گاما
up-to-date
U
تصحیح شده
patch
U
تصحیح در یک برنامه
emendate
U
تصحیح کردن
emendable
U
قابل تصحیح
refine
U
تصحیح کردن
patches
U
تصحیح در یک برنامه
correction
U
تصحیح می کنم
error correcting code
U
کد تصحیح خطا
error correction
U
تصحیح خطا
correctable
U
قابل تصحیح
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
redress
U
تصحیح التیام
corrects
U
تصحیح کردن
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
bugging
U
تصحیح یک برنامه
bugs
U
تصحیح یک برنامه
temperature correction
U
تصحیح دمایی
checking
U
کد تصحیح خطا
proofread
U
تصحیح کردن
proofreading
U
تصحیح کردن
proofreads
U
تصحیح کردن
red pencil
U
تصحیح کردن
sag correction
U
تصحیح انحراف
bug
U
تصحیح یک برنامه
correcting
U
تصحیح کردن
correct
U
تصحیح کردن
tam quam
U
تصحیح حکم
skew correction
U
تصحیح گوشهای
rectify
U
تصحیح کردن
reformed
U
تصحیح شده
attenuation compensation
U
تصحیح اعوجاج
compensation of compass
U
تصحیح قطبنما
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
rectified
U
تصحیح کردن
program correctness
U
تصحیح برنامه
rectifies
U
تصحیح کردن
corrected
U
تصحیح شده
adjusted valve
U
مقدار تصحیح شده
ARQ
U
سیستم تصحیح خطا
gun displacement
U
تصحیح جای توپ
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
errata sheet
U
برگ تصحیح اشتباه
incorrect
U
تصحیح نشده معیوب
impluse correction
U
تصحیح ضربه جریان
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
rectifiable
U
قابل تصحیح یا جبران
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
range k
U
ضریب تصحیح برد
range disk
U
میز تصحیح مسافت
corrected azimuth
U
گرای تصحیح شده
corrected defelection
U
سمت تصحیح شده
compass compensation
U
تصحیح قطب نما
stevenson schomaker correction
U
تصحیح استیونس- شوماکر
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
pincushion magnets
U
مغناطیسهای تصحیح بالشتک
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
k , transfer
U
ضریب تصحیح برد توپ
negative altitude
U
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
range k
U
ضریب تصحیح کای برد
edited
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
corrective maintenance
U
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
modes
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edit
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
mode
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstituted
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
windage scale
U
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
reconstituting
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
map k
U
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
drafts
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
complementary range
U
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
Proof – reading.
U
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
draft
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edit
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edited
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
insert mode
U
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
debugged
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
failures
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
z correction
U
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com