English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complementary metal oxide semiconductor U طرح مدار پیچیده و روش ساخت
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
design and construction U طراحی و ساخت
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
microcircuit U مدار مجتمع پیچیده
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
DSP U مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
VBA U زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic
ate U که میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را در مورد خطاها یا اشتباهها بررسی کند
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
complexes U طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex U طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
gates U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
DIL U مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
dedicated U تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
database U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
microelectronics U طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
Windows CE U نرم افزار سیستم عامل ساخت ماکروسافت که برای اجرا روی PPA یا کامپیوترهای pulmtop طراحی شده است که از ورودی قلم یا صفحه کلید استفاده میکند
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
powder train U مدار خرج مدار باروت
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
metric methods U روشهای کمی
recovery procedures U روشهای اخراجات
recovery procedures U روشهای بازیابی
quantitative methods U روشهای کمی
quantitative methods U روشهای مقداری
statistical methods U روشهای اماری
nonparmetric methods U روشهای ناپارامتری
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
indirect methods U روشهای غیر مستقیم
programming methods U روشهای برنامه ریزی
forecasting methods U روشهای پیش بینی
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
cryptanalysis U مط العه و روشهای رمزگشایی
halt U معمولا با روشهای خارجی
halts U معمولا با روشهای خارجی
halted U معمولا با روشهای خارجی
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
bessemer U یکی از روشهای تهیه فولاد
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
numerical U مط العه روشهای حل مساله ریاضی
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
restrictive trade practices U روشهای محدود کردن تجارت
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
informatics U دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
multidimensional U زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
mixed economy U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economies U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
wrapped U پیچیده
intorted U در هم پیچیده
crackly U پیچیده
restiform U پیچیده
wreathy U پیچیده
sigmoid U پیچیده
perplexing U پیچیده
intricate U پیچیده
tangled U پیچیده
revolute U پیچیده
complexes U پیچیده
muffled U پیچیده
sophisticate U پیچیده
crimpy U پیچیده
complicated U پیچیده
verticillate U پیچیده
deep <adj.> U پیچیده
in a tangle U پیچیده
crabby U پیچیده
abstruse U پیچیده
jigsaws U پیچیده
gordian U پیچیده
obscurant U پیچیده
metaphsical U پیچیده
indirect U پیچیده
complex U :پیچیده
complex U پیچیده
tortile U پیچیده
complexes U :پیچیده
implex U پیچیده
involved U پیچیده
jigsaw U پیچیده
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
geochronometry U اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
snobol U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
convoluted U بهم پیچیده
complexities U پیچیده شدن
complexity U پیچیده شدن
twisted strata U لایههای پیچیده
wound U پیچیده شدن
wounding U پیچیده شدن
wounds U پیچیده شدن
reel U نخ پیچیده بدورقرقره
complicating U پیچیده کردن
interlaced U بهم پیچیده
reeling U نخ پیچیده بدورقرقره
involute U پیچیده شدن
writhen U درهم پیچیده
curly chip U براده پیچیده
ballast U فرمولهای پیچیده
reeled U نخ پیچیده بدورقرقره
complicate U پیچیده کردن
complicates U پیچیده کردن
reels U نخ پیچیده بدورقرقره
convolute U بهم پیچیده
complex system U سیستم پیچیده
complicacy U کار پیچیده
rolled U چیز پیچیده
complex multiplet U چندتایی پیچیده
perplexed U مبهوت پیچیده
complex system U سازگان پیچیده
roll U چیز پیچیده
rolls U چیز پیچیده
recondite U عمیق پیچیده
intricately U بطور پیچیده
ravel U چیز در هم پیچیده
perplexingly U بطور پیچیده
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
volute U طومار پیچیده طوماری
unintelligible U پیچیده غیر صریح
crump U پیچیده چین دار
entangle U گیرانداختن پیچیده کردن
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
sinistrorse U چپ پیچ پیچیده از چپ براست
sinistrorsal U چپ پیچ پیچیده از چپ براست
convolve U بهم پیچیده شدن
can of worms <idiom> U مشکل پیچیده وسردرگم
twisted pair U جفت پیچیده شده
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
allocations U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
fuzzy logic U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
intricate design U نقش پیچیده، درهم و مشکل
plexus U چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
It is an extremely complicated problem. U مسأله بسیار پیچیده ایست
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
hassocks U کلاله علف درهم پیچیده
hassock U کلاله علف درهم پیچیده
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
plexiform U شبیه خزههای درهم پیچیده
complex instruction set computer U کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
daedal U دارای هوش اختراع پیچیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com