English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bid bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid guarantee U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
earnest money U ضمانتنامه شرکت در مناقصه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bid bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
tender bond U ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
Other Matches
bid bond U ضمانتنامه مناقصه
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bid bond U ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bill of guarantee U ضمانتنامه
surety bond U ضمانتنامه
issue a guarantee U صدور ضمانتنامه
return of a guarantee U عودت ضمانتنامه
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
return of guarantee U عودت ضمانتنامه
bid holder U دارنده ضمانتنامه
claim under a guarantee U مطالبه تحت ضمانتنامه
bail credit U اعتبار تحت ضمانتنامه
contract bonds and guarantees U ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
payment under a guarantee U پرداخت تحت ضمانتنامه
performance bonds U ضمانتنامه انجام کار
claim guarantee form U مطالبه پرداخت ضمانتنامه
average bond U ضمانتنامه پرداخت خسارت دریائی
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
tendering U مناقصه
tendered U مناقصه
tender U مناقصه
tenderest U مناقصه
low bids U مناقصه
tenders U مناقصه
low tender U مناقصه
tender notice U مناقصه دهنده
tendered U مناقصه مزایده
tender U مناقصه مزایده
bid U پیشنهاد مناقصه
tenderest U مناقصه مزایده
invitation to tender U دعوت به مناقصه
bid U مناقصه مزایده
bids U پیشنهاد مناقصه
bids U مناقصه مزایده
public submission U مناقصه رسمی
official submission U مناقصه عمومی
tendering U مناقصه مزایده
tender notice U اگهی دعوت به مناقصه
tenders conditions U شرایط عمومی مناقصه
to invite tenders for something U چیزی را به مناقصه گذاشتن
by tender U از طریق مزایده یا مناقصه
to advertise for bids U چیزی را به مناقصه گذاشتن
tender U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bids U به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tendered U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering U پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid U به مناقصه یا مزایده گذاشتن
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
invite to tender U دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
call for tender U برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
tender bonds U ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group U شرکت سهامی [شرکت]
body corporate U شرکت شرکت سهامی
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
corporations U شرکت
handing U شرکت
partnership U شرکت
hand U شرکت
corporation U شرکت
house U شرکت
housed U شرکت
enterprises U شرکت
concern U شرکت
consociation U شرکت
fellowsh U شرکت
associations U شرکت
association U شرکت
businesses U شرکت
participation U شرکت
business U شرکت
enterprise U شرکت
houses U شرکت
concerns U شرکت
partnerships U شرکت
company U شرکت
incorporation U شرکت
companies U شرکت
cahoot U شرکت
firms U شرکت
contributions U شرکت
firm U شرکت
EIS U ول شرکت
firmer U شرکت
firmest U شرکت
contribution U شرکت
joint-stock company U شرکت سهامی
participating U شرکت کننده
society U شرکت کمیته
participative U شرکت کننده
cooperative U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
private company U شرکت خصوصی
joint-stock companies U شرکت سهامی
private enterprise U شرکت خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
proportional liability partnership U شرکت نسبی
corporatism U شرکت گرایی
affiliated company U شرکت وابسته
dissolution of a company U انحلال شرکت
take a hand at U شرکت کردن در
economic unit U خانوار شرکت
subsidiary company U شرکت فرعی
subsidiary U شرکت تابعه
subsidiaries U شرکت تابعه
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
shipping agent U شرکت حمل
shipping company U شرکت کشتیرانی
corporately U بصورت شرکت
principals U شرکت اصلی
corporativism U شرکت گرایی
proprietary company U شرکت خصوصی
stock company U شرکت سهامی
winding up of a company U انحلال شرکت
societies U شرکت کمیته
mutual company U شرکت تعاونی
cooperative society U شرکت تعاونی
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
principal U شرکت اصلی
sit out U شرکت نداشتن در
intel corporation U شرکت اینتل
giant corporation U شرکت بزرگ
branch of a company U شعبه شرکت
joint stock U شرکت سهامی
joint stock company U شرکت سهامی
general partnership U شرکت تضامنی
company law U قوانین شرکت
company network U شبکه شرکت
company seal U مهر شرکت
company secretary U منشی شرکت
go into U شرکت کردن در
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
invalidation of company U بطلان شرکت
inveluntary partnership U شرکت قهری
insurance company U شرکت بیمه
house flag U پرچم شرکت
holding company U شرکت مالک
certificate of incorporation U شرکت نامه
champerty U شرکت در دعوا
civil partnership U شرکت مدنی
holding company U شرکت مرکزی
commercial company U شرکت تجاری
commercial firm U شرکت تجارتی
company union U اتحادیه شرکت
compulsory partnership U شرکت قهری
parcenary U شرکت مشاع
aiding and abetting U شرکت در جرم
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
parent company U شرکت مادر
parent company U شرکت اصلی
acting company U شرکت عامل
electric company U شرکت برق
participable U شرکت کردنی
parcenary U شرکت در ارث
pall bearer U شرکت میکند
associativity U شرکت پذیری
associative U شرکت پذیر
memorandom of association U اساسنامه شرکت
associated company U شرکت وابسته
memorandum of association U اساسنامه شرکت
artieles of association U شرکت ناور
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
article of a company U اساسنامه شرکت
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
ncr corporation U شرکت NCR
participable U شرکت بردار
entry U شرکت کننده
equity U حق صاحبان شرکت
equities U حق صاحبان شرکت
unity U وحدت شرکت
corporations U شرکت سهامی
corporation U شرکت سهامی
share [in] U شرکت [سهم] [در]
assists U شرکت جستن
assisting U شرکت جستن
assist U شرکت جستن
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
business U شرکت تجاری
businesses U شرکت تجاری
partaking U شرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com