English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
undercut U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercuts U ضربه قوسدار با چرخش بعقب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backspin U چرخش و غلطیدن گوی بعقب
countered U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
three turn U چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
countering U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
lob U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
swing roll U چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
lob serve U سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
backs U بعقب رفتن بعقب بردن
back U بعقب رفتن بعقب بردن
flick U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicked U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicking U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
wrap-around U قوسدار
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
rearwards U بعقب
retroverted U بعقب برگشته
resupine U بعقب برگشته
sternway U حرکت بعقب
untread U بعقب گام برداشتن
reversion U برگشتگی بعقب عود
backcross U چند پشت بعقب برگشتن
snowplow U توقف با بردن پاشنه ها بعقب
recede U دور شدن بعقب سرازیرشدن
receded U دور شدن بعقب سرازیرشدن
wavy U جنبش بعقب و جلو متموج
receding U دور شدن بعقب سرازیرشدن
recedes U دور شدن بعقب سرازیرشدن
retroflex U خمیده بعقب قفا رفتن زبان
kick out U وزن خود را بعقب تخته موج بردن
pickup U انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
circulations U چرخش
circulation U چرخش
whirlpool U چرخش اب
whirlpools U چرخش اب
spin U چرخش
revolutions U چرخش
spins U چرخش
swirl U چرخش
turns U چرخش
trolls U چرخش
troll U چرخش
swirls U چرخش
twirl U چرخش
twirled U چرخش
twirls U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
rotation U چرخش
whirling U چرخش
whirls U چرخش
swirling U چرخش
turn U چرخش
swirled U چرخش
rotational U چرخش
gyration U چرخش
wrenched U چرخش
wheels U چرخش
volte-face U چرخش
volte face U چرخش
twirling U چرخش
head rolling U سر چرخش
revolution U چرخش
wrench U چرخش
wheel U چرخش
wrenches U چرخش
gyrations U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
wheeling U چرخش
compass swing U چرخش خط محوری
proper rotation U چرخش متعارف
kick turn U نیم چرخش
conrotatory motion U چرخش همسو
rotatable U چرخش پذیر
high spin U چرخش زیاد
axis of rotation U محور چرخش
pivot ship U ناو چرخش
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
revolution U چرخش دوران
radius of giration U شعاع چرخش
stuffs U چرخش توپ
improper rotation U چرخش نامتعارف
body english U چرخش بی اختیار
stuffed U چرخش توپ
angle of rotation U زاویه چرخش
revolutions U چرخش دوران
tumble U چرخش اشفتگی
stuff U چرخش توپ
wrests U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
pivot point U مرکز چرخش
spin U چرخش توپ
chasing U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
chase U پایه چرخش
spin U چرخش به سرعت
fractional turn U چرخش کسری
rotation U مقدار چرخش یک شی
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
turn-offs U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
turn off U محل چرخش
upturn U چرخش ببالا
spins U چرخش به سرعت
free rotation U چرخش ازاد
molecular rotation U چرخش مولکولی
wrested U چرخش پیچش
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
rotation U چرخش دوران
tumbles U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
concentricity U دقت چرخش
wrest U چرخش پیچش
orthogonal rotation U چرخش عمودی
radius of gyration U شعاع چرخش
optical rotation U چرخش نوری
oblique rotation U چرخش مایل
gyoradius U شعاع چرخش
cyclostat U دستگاه چرخش
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
spins U چرخش توپ
turn table U میز چرخش
trepan U چرخش انحراف
specific rotation U چرخش ویژه
upright spin U چرخش ایستاده
upward rotation U چرخش رو به بالا
helicopters U چرخش در هوا
universal U با چرخش ازاد
helicopter U چرخش در هوا
roll U چرخش گردش
rolls U چرخش گردش
turning point U نقطه چرخش
topspin U چرخش توپ
rolled U چرخش گردش
turning points U نقطه چرخش
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
sidespin U چرخش بیک سو
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
twists U چرخش بدن
rotational post U شغل در چرخش
williamson turn U چرخش ویلیامسون
pivoting U قابل چرخش
twist U چرخش بدن
rotational speed U سرعت چرخش
rev U چرخش بر دقیقه
vertical scrolling U چرخش عمودی
turnabout U چرخش به یک طرف
rotational speed U چرخش بر دقیقه
varimax rotation U چرخش واریماکس
twisting U چرخش بدن
sidespin U چرخش انحرافی
turnabouts U چرخش به یک طرف
sidespin U چرخش توپ
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
rpm U چرخش بر دقیقه
evolution U چرخش حرکت دورانی
fullest U چرخش با پشتک کامل
rolled U چرخش توپ والیبال
flow process U جریان چرخش کار
full U چرخش با پشتک کامل
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
rolls U چرخش توپ والیبال
type face U نوع چرخش یکان
roll U چرخش توپ والیبال
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
spindling U چرخش دیسک دستی
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com