Perdic | صیقل کاری ساختمان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	blinding U	صیقل کاری ساختمان
	blindingly U	صیقل کاری ساختمان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	broaches U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broaching U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broached U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broach U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	burnishing U	صیقل کاری
	fairing U	صیقل کاری
	blindage U	صیقل کاری
	back facing tool U	ابزار صیقل کاری
	cylinderical lapping U	صیقل کاری مدور
	bright luster U	صیقل کاری کاملا" براق
	building enterprise U	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	paint work U	رنگ کاری ساختمان
	plaster background U	مایه گچ کاری سفیدکاری ساختمان
	trowel U	ماله گچ کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	bricklayer's trowel U	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	brick trowel U	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	mason's trowel U	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	trowel U	ماله آجر کاری [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	building system U	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	angle-post U	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
	building material dealer U	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
	dependency U	[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
	gigantic building U	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
	burnish U	صیقل
	polish U	: صیقل
	burnishes U	صیقل
	slicker U	صیقل زن
	facing U	صیقل
	facings U	صیقل
	furbisher U	صیقل گر
	polishes U	: صیقل
	polishes U	صیقل
	polish U	صیقل
	varnishes U	جلا صیقل
	glaze U	صیقل کردن
	polishing U	صیقل دادن
	burnishing U	صیقل دادن
	burnish U	صیقل دادن
	varnished U	جلا صیقل
	varnishing U	جلا صیقل
	burnishes U	صیقل دادن
	lustre U	صیقل پرداخت
	varnish U	جلا صیقل
	polish U	صیقل دادن
	polishes U	صیقل دادن
	lustreer U	درخشندگی صیقل
	gloss U	صیقل دادن
	glazes U	صیقل کردن
	polishing file U	سوهان صیقل
	coach-house U	ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
	civil engineering contractor U	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
	tumbling barrel U	غلتک مخصوص صیقل فلزات
	refinish U	صیقل یا رنگ و روغن تازه دادن به
	brown finish U	صیقل دادن به وسیله سرخ کردن
	rotundas U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	foundation soil U	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
	constructional feature U	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
	double shell constraction U	ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
	rotunda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	block structure U	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
	rotonda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	overbuild U	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
	base shear U	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
	steel wool U	براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
	pitchstone U	یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
	blow torch U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	torched U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	torching U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	torch U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	torches U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	to know the ropes U	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
	pence for any thing U	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
	stringing U	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
	glid U	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	beneficial occupancy U	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
	construction batalion U	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
	machined U	تراشکاری کردن صیقل کردن
	machine U	تراشکاری کردن صیقل کردن
	machines U	تراشکاری کردن صیقل کردن
	drilling pattern U	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	mosaics U	موزاییک کاری معرق معرق کاری
	plumbery U	سرب کاری کارخانه سرب کاری
	homoplastic U	هم ساختمان
	construction U	ساختمان
	typed U	ساختمان
	carbody U	ساختمان
	foundation U	پی ساختمان
	building line U	بر ساختمان
	stance U	ساختمان
	stances U	ساختمان
	structures U	ساختمان
	structure of an animal U	ساختمان
	types U	ساختمان
	substructures U	پی ساختمان
	substructure U	پی ساختمان
	making U	ساختمان
	frame U	ساختمان
	type U	ساختمان
	constructions U	ساختمان
	erection U	ساختمان
	erections U	ساختمان
	built up U	پر از ساختمان
	built-up U	پر از ساختمان
	structureless U	بی ساختمان
	structuring U	ساختمان
	structure U	ساختمان
	mechanisms U	ساختمان
	mechanism U	ساختمان
	building U	ساختمان
	aesthetically U	زیباشناسی ساختمان
	smokestacks U	دودکش ساختمان
	main building U	ساختمان اصلی
	headroom U	ارتفاع ساختمان
	home building U	ساختمان مسکونی
	civil engineering U	مهندسی ساختمان
	handrail U	نرده ساختمان
	entrance door U	در جلویی [ساختمان]
	entrance U	در جلویی [ساختمان]
	entry door U	در جلویی [ساختمان]
	overall width U	عرض ساختمان
	frontages U	نمای ساختمان
	on the stocks U	در دست ساختمان
	office building U	ساختمان اداری
	construction U	تعبیر ساختمان
	aesthetic U	زیباشناسی ساختمان
	handrails U	نرده ساختمان
	front door [of house] U	در جلویی [ساختمان]
	smokestack U	دودکش ساختمان
	intermediate structure U	ساختمان داخلی
	frontage U	نمای ساختمان
	structural U	وابسته به ساختمان
	structurally U	وابسته به ساختمان
	integral construction U	ساختمان یکپارچه
	inhouse work U	توکار ساختمان
	makes U	ساختمان ساخت
	make U	ساختمان ساخت
	industrial building U	ساختمان صنعتی
	hydraulic construction U	ساختمان ابی
	laminated construction U	ساختمان ورقهای
	laminated structure U	ساختمان لایهای
	laminated structure U	ساختمان متورق
	low loss construction U	ساختمان کم تلفات
	civil engineers U	مهندس ساختمان
	local building inspector U	پلیس ساختمان
	house building U	ساختمان مسکونی
	constructions U	تعبیر ساختمان
	civil engineer U	مهندس ساختمان
	length overall U	طول ساختمان
	bunkhouse U	ساختمان خوابگاه
	imperfect structural U	ساختمان ناتمام
	cone U	ساختمان مخروطی
	fabric U	ساختار ساختمان
	fleuron U	[آراستن ساختمان با گل]
	chapter-house U	ساختمان جلسات
	building line U	خط کناری ساختمان
	shell U	بدنه ساختمان
	shelling U	بدنه ساختمان
	shells U	بدنه ساختمان
	annexe U	ساختمان فرعی
	front U	نمای ساختمان
	facility U	مکان ساختمان
	steel construction U	ساختمان فولادی
	soil structure U	ساختمان خاک
	stonework U	ساختمان سنگی
	situation of a building U	موقعیت ساختمان
	site engineering U	مدیر ساختمان
	sandwitch construction U	ساختمان لایهای
	pygidium U	ساختمان دم و کفل
	propylaeum U	در بزرگ ساختمان
	primary structure U	ساختمان اولیه
	primary structure U	ساختمان اصلی
	steel framed structured U	ساختمان فولادی
	structuralization U	ایجاد ساختمان
	structuralize U	ساختمان کردن
	system's design U	ساختمان سیستم
	apartment house U	ساختمان آپارتمانی
	high-rise U	ساختمان بلند
	City Hall U	ساختمان شهرداری
	zonation U	ساختمان غشایی
	under construction U	دردست ساختمان
	turn out U	ساختمان اب پخش
	trisyly U	ساختمان سه ستونی
	tower building U	ساختمان برجی
	tectonics U	ساختمان شناسی
	plant construction U	ساختمان کارخانه
	formation U	ساختمان تشکیلات
	building costs U	هزینههای ساختمان
	building material U	مصالح ساختمان
	building official U	بازرسان ساختمان
	building permit U	پروانه ساختمان
	building plant U	وسایل ساختمان
	building system U	سیستم ساختمان
	building trade joinery U	نجاری ساختمان
	built in U	جزو ساختمان