English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
account U صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pound foolish U ولخرج در مبالغ بزرگ
pays U پرداختی
paying U پرداختی
pay U پرداختی
pay by instalments U اقساط پرداختی
outs U وجوه پرداختی
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
social security contributions U پرداختی بابت تامین اجتماعی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
perceptual U دریافتی
receive U دریافتی
bank acceptance U دریافتی
receives U دریافتی
receipts U دریافتی
receipt U دریافتی
take-home pay U خالص دریافتی
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای دریافتی
input level U سطح دریافتی
absorbed doze U دوز دریافتی
disposable income U درامد دریافتی
signal voltage U ولتاژ دریافتی
goods inwards U کالاهای دریافتی
received power U توان دریافتی
receive only U فقط دریافتی
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
trafficking U داده پیام دریافتی
received line signal detect U کشف سیگنال خط دریافتی
receptive aphasia U زبان پریشی دریافتی
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
trafficked U داده پیام دریافتی
mail U نامههای ارسالی یا دریافتی
mails U نامههای ارسالی یا دریافتی
traffics U داده پیام دریافتی
dose rate U میزان دوز دریافتی
traffic U داده پیام دریافتی
incoming U حجم داده یا پیام دریافتی
unemployment benefit U کمک دریافتی در دوران بیکاری
chronic dose U دز دریافتی تا 42ساعت بعد از انفجاراتمی
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
picturing U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
rad U یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
pictured U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
acute dose U دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
picture U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
echo U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
tolerance dose U دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
lock U همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
echoes U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoing U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
active homing guidance U هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
locks U همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
echoed U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
attenuation U اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
redundancies U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
redundancy U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
vrc U بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
microsoft U فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
substitution U لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
redundancy U بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
strip U حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
vertical U بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancies U بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
target echo U علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
overdraft U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
outputs U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
forwarded U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
gross revenue U درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
rosters U صورت
formed U صورت
listings U صورت
hue U صورت
hues U صورت
circumstantially U در صورت
phases U صورت
phased U صورت
listing U صورت
effigies U صورت
forms U صورت
constellation U صورت
effigy U صورت
form U صورت
roster U صورت
facies U صورت
mazard U صورت
phase U صورت
rolls U صورت
freckle U لک صورت
images U صورت
providing U در صورت
constellations U صورت
medal U صورت
medals U صورت
statements U صورت
statement U صورت
rolled U صورت
roll U صورت
coat card U صورت
kalendar U صورت
conformational isomers U هم صورت
conformer U هم صورت
image U صورت
shapes U صورت
invoiced U صورت
figures U صورت
invoices U صورت
figuring U صورت
physiognomies U صورت
physiognomy U صورت
faces U صورت
invoicing U صورت
version U صورت
versions U صورت
slips U صورت
slip U صورت
slipped U صورت
invoice U صورت
visage U رو صورت
filed U صورت
file U صورت
face U صورت
figure U صورت
visages U رو صورت
list U صورت
shape U صورت
manageable <adj.> U صورت پذیر
if possible U در صورت توانایی
if so U در صورت مثبت
sales check U صورت فروش
if possible U در صورت امکان
imbody U صورت خارجی
doable <adj.> U صورت پذیر
formation U صورت بندی
practicable <adj.> U صورت پذیر
possible [doable, feasible] <adj.> U صورت پذیر
executable <adj.> U صورت پذیر
workable <adj.> U صورت پذیر
makable <adj.> U صورت پذیر
move U تبدیل صورت
impanel U در صورت نوشتن
makeable <adj.> U صورت پذیر
makable [spv. makeable] <adj.> U صورت پذیر
sentential form U صورت جملهای
if need be U در صورت بایست
carry out U صورت دادن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com