English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boiling point elevation U صعود نقطه جوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
boiling point elevation constant U ثابت صعود نقطه جوش
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
Other Matches
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
bulged U صعود
climbs U صعود
ascendance U صعود
ascension U صعود
climb U صعود
ascent U صعود
ascents U صعود
bulging U صعود
bulge U صعود
bulges U صعود
climbing U صعود
climbed U صعود
pull up U صعود
escalade U صعود
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
free climbing U صعود ازاد
ascending U صعود کننده
angle of departure U زاویه صعود
alpinism U صعود سبکبار
mounts U صعود ترفیع
artificial climbing U صعود مصنوعی
climbing U صعود کردن
back and knee climbing U صعود تنورهای
balance climbing U صعود تعادلی
rate of climb U میزان صعود
soar U صعود کردن
soared U صعود کردن
soars U صعود کردن
mountant U صعود کننده
vertical speed U سرعت صعود
climbs U صعود کردن
layback U صعود دولفری
herringbone step U صعود جناقی
climbed U صعود کردن
climb U صعود کردن
rises U صعود طلوع
consecutive climbing U صعود نوبتی
mount U صعود ترفیع
continuous climbing U صعود طبیعی
rise U خیز صعود
rise U صعود طلوع
rises U خیز صعود
clear way U محوطه صعود
upping U صعود کردن
upped U صعود کردن
up U صعود کردن
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
ups and downs U صعود وافول اقبال
sidestepping U صعود پلهای از پهلو
sidestepped U صعود پلهای از پهلو
sidesteps U صعود پلهای از پهلو
climb corridor U دالان صعود هواپیما
sidestep U صعود پلهای از پهلو
bring up U صعود با حمایت از بالا
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
rising U درحال ترقی یا صعود
vertical speed U سرعت صعود عمودی هواپیما
assumption U جشن صعود مریم باسمان
vertical takeoff U سرعت صعود اولیه هواپیما
cloud top height U ارتفاع صعود قارچ اتمی
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
hang off U مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
decompression stop U مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
vent valve U دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
toss bombing U نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
decompression table U جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
no decompression dive U غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
half sidestep U روش صعود با اسکی گام به گام
point to point U نقطه به نقطه
jot U نقطه
two dots one dash line U خط دو نقطه یک خط
ice melting point U نقطه یخ
ice point U نقطه یخ
speck U نقطه
specks U نقطه
point U نقطه
jotted U نقطه
punctum U نقطه
punctulate U نقطه نقطه
point to point line U خط نقطه به نقطه
spot U نقطه
prick U نقطه
pricked U نقطه
pricking U نقطه
ellipsis U سه نقطه [...]
punchation U نقطه
punctate U نقطه نقطه
pricks U نقطه
punctation U نقطه
dotty U نقطه نقطه
tittle U نقطه
speckle U نقطه
period U نقطه
periods U نقطه
spotter U نقطه نقطه
spots U نقطه
neel point U نقطه نل
stpular U نقطه نقطه
dotting U نقطه
dot U نقطه
jots U نقطه
full stop U نقطه
full stops U نقطه
viewed U نقطه نظر
fusing point U نقطه ذوب
flash point U نقطه اشتعال
frost point U نقطه شبنم
fixed point U نقطه ثابت
view U نقطه نظر
fusion point U نقطه گداز
zero point U نقطه صفر
viewing U نقطه نظر
growing point U نقطه رویش
flash point U نقطه احتراق
gutty U نقطه دار
stops U ایستگاه نقطه
igniting point U نقطه اشتعال
impact point U نقطه فرود
impact point U نقطه بارریزی
indifference point U نقطه خنثی
inflection point U نقطه عطف
inflexion point U نقطه عطف
initial point U نقطه شروع
initial point U نقطه اغاز
injection point U نقطه پاشش
injection point U نقطه تزریق
intercept point U نقطه رهگیری
whole hog U تادورترین نقطه
weak square U نقطه ضعف
impact point U نقطه اصابت
stopping U ایستگاه نقطه
image point U نقطه تصویر
stopped U ایستگاه نقطه
stop U ایستگاه نقطه
initial point U نقطه اولیه
yield point U نقطه شکست
yellow spot U نقطه زرد
yeild point U نقطه تسلیم
igniting point U نقطه احتراق
ignition point U نقطه افروزش
ignition point U نقطه اشتعال
nodal point U نقطه گرهی
image element U نقطه تصویر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com