Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
distort
U
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
distorts
U
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
distortions
U
صدای نامفهوم داشتن
distortion
U
صدای نامفهوم داشتن
gibberish
U
حرف شکسته و نامفهوم نامفهوم
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
shape
U
قواره
configuration
U
قواره
configurations
U
قواره
clearance diagram
U
قواره
unmeet
U
بی قواره
shapes
U
قواره
frame
U
قواره
quarryman
U
سنگ قواره کن
configurations
U
شکل قواره
dysplastic type
U
سنخ بی قواره
lot
U
قواره تکه
bowsaw
U
اره قواره
configuration
U
شکل قواره
formulation
U
تحت قواره معین دراوردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
acataletic
U
نامفهوم
obscurant
U
نامفهوم
nebulose
U
نامفهوم
illegible
U
نامفهوم
amphibole
U
نامفهوم
unmeaning
U
جفتگ نامفهوم
galimatias
U
سخن نامفهوم
abracadabra
U
سخن نامفهوم
obscure
U
مبهم نامفهوم
mumbo jumbo
U
سخنان نامفهوم
jaberwocky
U
سخن نامفهوم
buzzword
U
حرف نامفهوم
unitelligible
U
نامفهوم بیمعنی
obscurer
U
مبهم نامفهوم
obscurest
U
مبهم نامفهوم
obscured
U
مبهم نامفهوم
gobbledygook
U
سخن نامفهوم
incomprehensibly
U
بطور نامفهوم
obscuring
U
مبهم نامفهوم
jargon
U
گفتار نامفهوم
gobbledegook
U
سخن نامفهوم
idioglossia
U
نامفهوم گویی
obscures
U
مبهم نامفهوم
double Dutch
U
طناببازی دوتایی نامفهوم
babbles
U
سخن نامفهوم گفتن
inapprehensible
U
نامفهوم غیرقابل احساس
babbled
U
سخن نامفهوم گفتن
babble
U
سخن نامفهوم گفتن
maunder
U
بطور نامفهوم حرف زدن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
swoosh
U
صدای خش خش کردن
to blate
U
مع مع کردن
[صدای بز]
swishes
U
صدای فش فش کردن
crepitate
U
صدای خش خش کردن
swishing
U
صدای فش فش کردن
plink
U
صدای دق دق کردن
swish
U
صدای فش فش کردن
swished
U
صدای فش فش کردن
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
whooshed
U
صدای صفیرایجاد کردن
chirr
U
صدای ملخ کردن
bleated
U
صدای بزغاله کردن
bleat
U
صدای بزغاله کردن
sizzling
U
صدای هیس کردن
whooshes
U
صدای صفیرایجاد کردن
ping
U
صدای غژایجاد کردن
bellow
U
صدای غرش کردن
whooshing
U
صدای صفیرایجاد کردن
sizzled
U
صدای هیس کردن
sizzle
U
صدای هیس کردن
sizzles
U
صدای هیس کردن
bellowing
U
صدای غرش کردن
keck
U
صدای قی کردن دراوردن
whoosh
U
صدای صفیرایجاد کردن
bellowed
U
صدای غرش کردن
bellowing
U
صدای گاو کردن
pings
U
صدای غژایجاد کردن
bleats
U
صدای بزغاله کردن
pinged
U
صدای غژایجاد کردن
bellowed
U
صدای گاو کردن
bleating
U
صدای بزغاله کردن
gee
U
صدای هی و هین کردن
bellow
U
صدای گاو کردن
pinging
U
صدای غژایجاد کردن
bellowing
U
صدای شبیه نعره کردن
stridulate
U
تولید صدای گوشخراش کردن
bellow
U
صدای شبیه نعره کردن
zoom
U
با صدای وزوز حرکت کردن
screeck
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
squeak
U
با صدای جیغ صحبت کردن
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
bellowed
U
صدای شبیه نعره کردن
zooms
U
با صدای وزوز حرکت کردن
squeaks
U
با صدای جیغ صحبت کردن
zoomed
U
با صدای وزوز حرکت کردن
squeaking
U
با صدای جیغ صحبت کردن
screak
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
squeaked
U
با صدای جیغ صحبت کردن
plods
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
squish
U
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
plash
U
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
snuffle
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffles
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling
U
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
whish
U
: صدای حرف "سین " ایجاد کردن
diphthongize
U
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
boo
U
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed
U
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
quacked
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
boos
U
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
snaps
U
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
plegaphonia
U
گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
boh
U
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
crackle
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
To speak in a low voice.
U
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
snapping
U
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
crackles
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
booing
U
صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
snapped
U
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
quack
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
snap
U
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
What is going on here?
U
اینجا چه خبر است؟
[وقتی قضیه نامفهوم است]
[اصطلاح روزمره]
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
creak
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaks
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
microphonics
U
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
riprap
U
سنگچینی بی ترتیب صدای وزش باد تند سنگریزی کردن
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
voice
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voices
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
squelch circuit
U
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
clattering
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatters
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattered
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
plunk
U
صدای تند وخشن دراوردن قار قار کردن
crunches
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunch
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
plink
U
صدای دنگ دنگ کردن
step
U
صدای پا
tramps
U
صدای پا
knoit
U
صدای در
pads
U
صدای پا
knocked
U
صدای تغ تغ
stepping
U
صدای پا
hiss
U
صدای خش خش
hisses
U
صدای خش خش
knock
U
صدای تغ تغ
hissing
U
صدای خش خش
knocks
U
صدای تغ تغ
burbles
U
صدای قل قل
grave accent
صدای بم
rale
U
صدای خس خس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com