English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tor U صخره بلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
rupicolous U صخره زی
roach U صخره
rocks U صخره
cliffs U صخره
cliff صخره
roaches U صخره
scarp U صخره
rocked U صخره
broken rock U صخره
rock U صخره
rupicoline U صخره زی
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
reef U صخره دریایی
precipices U صخره پرتگاه
cliffs U صخره عمودی
saxicoline U سنگ زی صخره زی
saxicolous U سنگ زی صخره زی
scarp U صخره زیرابی
tasite U صخره اتشفشانی
precipice U صخره پرتگاه
cliff U صخره عمودی
lithology U صخره شناسی
reef U صخره زیرابی
reefs U صخره زیرابی
reefs U صخره دریایی
rockbound U احاطه شده با صخره
rock work U خاره یا صخره مصنوعی
rocks U سنگ خاره صخره
rock U تخته سنگ یا صخره
vertical cliffs U صخره های عمودی
rock U سنگ خاره صخره
slickenside U سطح صیقلی صخره
rocked U تخته سنگ یا صخره
rocked U سنگ خاره صخره
rocks U تخته سنگ یا صخره
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
talus U توده سنگریزه در پای صخره
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
gabbro U نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
tallest U بلند
loftily U بلند
grandiose U بلند
taller U بلند
willowy U بلند
tall U قد بلند
tall U بلند
skyscrapers U بلند
eton collan U بلند
skyscraper U بلند
taller U قد بلند
tallest U قد بلند
amplifier U بلند گو
pointers U خط کش بلند
loud speaker U بلند گو
mouth filling U بلند
rumbustious U بلند
lengthwise U بلند
pointer U خط کش بلند
legged U پا بلند
soaring U بلند
loudly U بلند
aloud U بلند
high grown U بلند قد
longed U بلند
amplifiers U بلند گو
highest U بلند
long U بلند
eminent U بلند
highfalutin U بلند
fortes U بلند
high (1 9 to 36) U بلند
forte U بلند
megaphone U بلند گو
high U بلند
megaphones U بلند گو
uplands U بلند
upland U بلند
highs U بلند
towering U بلند
vociferous U بلند
long- U بلند
longest U بلند
longs U بلند
talll U بلند
talll U قد بلند
loudspeaker U بلند گو
longer U بلند
levitate U بلند شدن
elevating U بلند کردن
liberal U نظر بلند
liberals U نظر بلند
elevate U بلند کردن
levitated U بلند شدن
levitating U بلند شدن
surge U موج بلند
boisterous laughter U خنده بلند
gauntlets U دستکش بلند
surged U موج بلند
shandies U بلند رویایی
alp U قله بلند
alto relievo U برجسته بلند
capote U شنل بلند
chivalric U بلند همت
heightens U بلند کردن
ascends U بلند شدن
clarion U شیپور بلند
blast furnace coke U کک کوره بلند
coamings U لبه بلند
heightening U بلند کردن
heightened U بلند کردن
bigmouthed U صدا بلند
heighten U بلند کردن
elevates U بلند کردن
banquette U زمین بلند
aquacade U فوارهء بلند
anchor at short stay U لنگر بلند
surges U موج بلند
sonorous U قلنبه بلند
elevated U بلند مرتبه
forte U موسیقی بلند
fortes U موسیقی بلند
hoisted U بلند کردن
toss U ضربه بلند
hoist U بلند کردن
tossed U ضربه بلند
promontory U دماغه بلند
promontories U دماغه بلند
tosses U ضربه بلند
tossing U ضربه بلند
ambition U بلند همتی
ambition U بلند پروازی
ambitions U بلند همتی
tore U علف بلند
hoists U بلند کردن
alp U کوه بلند
upland U زمین بلند
uplands U زمین بلند
gauntlet U دستکش بلند
riser U بلند شونده
roughest U پست و بلند
rough U پست و بلند
heaved U بلند کردن
heave U بلند کردن
levitates U بلند شدن
magnanimity U بلند همتی
lofty U بلند پایه
lofty U بلند بزرگ
heists U بلند کردن
heist U بلند کردن
ambitions U بلند پروازی
supereminent U بسیار بلند
high-rise U ساختمان بلند
low-rise U نه بسیار بلند
top-level U بلند پایه
yuk U خندهی بلند
To do something slapdash. U سر بلند بودن
big-hearted U نظر بلند
belly laughs U خندهی بلند
belly laugh U خندهی بلند
tallish U نسبتا بلند
talll U بلند بالا
throw up U بلند کردن
to kick up U با پا بلند کردن
to read out U بلند خواندن
to throw up U بلند کردن
upraise U بلند کردن
uprear U بلند شدن
vociferant U با صدای بلند
walk off with U بلند کردن
long run [American E] <adj.> U بلند مدت
long term <adj.> U بلند مدت
aspirational [British E] <adj.> U بلند همت
aspirational [British E] <adj.> U بلند پرواز
banquet U زمین بلند
banquette U زمین بلند
bell-tower U برج بلند
choir-stall U صندلی بلند
crepido U پی پایه بلند
downland U چراگاه بلند
high hurle U مانع بلند
high pass U پاس بلند
high rise block U ساختمان بلند
hip boot U چکمه بلند ضد اب
hornblends U هرن بلند
icarian U بلند پرواز
inextenso U کاملا بلند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com